غزل شمارهٔ ۳۰۶۰
اگر در دام او اشکی دل دیوانه می ریزد
زچشم دوربینی خونبهای دانه می ریزد
چنان افسرده شد هنگامه بر گرد سرگشتن
که گرد از مصحف بال و پر پروانه می ریزد
برو ناصح نمکدان نصیحت در دلم مشکن
که شور محشر از زنجیر این دیوانه می ریزد
مرا بی دانه در دام خود آورده است صیادی
که اشک شادی مرغان به دامش دانه می ریزد
مرا سنگین دلی در پیچ و تاب تشنگی دارد
که آب زندگی زلفش به دست شانه می ریزد
زشور حشر ترساند فلک دیوانه ما را
چه بیکارست، رنگ سیل در ویرانه می ریزد
نمی دانم که بر گرد سر این شمع می گردد؟
که غیرت طشت آتش بر سر پروانه می ریزد
ز اعجاز سخن در ظرف کاغذ کرده ام صائب
شرابی را که از بویش دل پیمانه می ریزد
غزل شمارهٔ ۳۰۵۹: زیاد آن ستمگر از رخ من رنگ می ریزدغزل شمارهٔ ۳۰۶۱: به دلهای فگار آن لعل روشن گوهر آویزد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر در دام او اشکی دل دیوانه می ریزد
زچشم دوربینی خونبهای دانه می ریزد
هوش مصنوعی: اگر دل دیوانهای در شبکه عشق او اشکی میریزد، در چشم دوربینی، قیمت و ارزش آن اشک به شکل خون نمایان میشود.
چنان افسرده شد هنگامه بر گرد سرگشتن
که گرد از مصحف بال و پر پروانه می ریزد
هوش مصنوعی: زمانی که جو و شرایط بسیار غمانگیز و ناراحتکننده شد، بهحدی که حتی گرد و غبار بر روی کتاب مقدس، همانند بال و پر پروانه، فرو میریزد.
برو ناصح نمکدان نصیحت در دلم مشکن
که شور محشر از زنجیر این دیوانه می ریزد
هوش مصنوعی: به پیش برو ای نصیحتگر، دل مرا با تذکراتت نازکنشکن؛ چرا که بیتابی و آشفتگی من به حدی است که میتواند هیاهویی عظیم به پا کند.
مرا بی دانه در دام خود آورده است صیادی
که اشک شادی مرغان به دامش دانه می ریزد
هوش مصنوعی: صیاد با فریب و دلسوزی خود، من را به دام انداخته است. او با ریختن دانههای شادمانی برای پرندگان، آنها را به دام میکشد و من هم به همین ترتیب، بدون هیچ دانهای در دام او گرفتار شدم.
مرا سنگین دلی در پیچ و تاب تشنگی دارد
که آب زندگی زلفش به دست شانه می ریزد
هوش مصنوعی: دل سنگین و مضطرب من به خاطر تشنگی و نیاز عمیق به عشق، در حال و هوای خاصی است. احساس میکنم که آب زندگی و شادابی از زلف او، به آرامی و به شکلی دلپذیر در حال ریزش است.
زشور حشر ترساند فلک دیوانه ما را
چه بیکارست، رنگ سیل در ویرانه می ریزد
هوش مصنوعی: خروش و هیاهوی قیامت آسمان ما را ترسانده و به حالتی دیوانهوار درآورده است. چه بیمورد است که رنگ سیلاب در ویرانهها بریزد.
نمی دانم که بر گرد سر این شمع می گردد؟
که غیرت طشت آتش بر سر پروانه می ریزد
هوش مصنوعی: نمیدانم چه چیزی باعث میشود که دور این شمع بچرخد، اما به نظر میرسد غیرت و احساسات شدیدش موجب میشود که آتش را به سمت پروانه بریزد.
ز اعجاز سخن در ظرف کاغذ کرده ام صائب
شرابی را که از بویش دل پیمانه می ریزد
هوش مصنوعی: من با کلام خود اثر شگفتانگیزی را در کاغذ خلق کردهام، بهطوریکه شرابی را به تصویر کشیدهام که بوی آن دلها را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود پیمانهها پر از احساس شوند.