گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۵۵

به مستی بی‌طلب بوس از دهان یار می‌ریزد
ثمر چون پخته گردد خود‌بخود از بار می‌ریزد
حدیث تلخْ بی‌خود از دهان یار می‌ریزد
چو تنگ افتاد ساغر می ازو ناچار می‌ریزد
بریدن کرد زلف سرکش او را سیه‌دل‌تر
که چون شد مار زخمی زهر ازو بسیار می‌ریزد
در آن گلشن که گل بی‌پرده خندد‌، عندلیبان را
به جای ناله خون از غنچه منقار می‌ریزد
کریم از بهر ریزش می‌نهد رنج طلب بر خود
ز دریا هر چه گیرد ابر گوهر بار می‌ریزد
کدامین نوش‌لب زد خنده بر این خاکدان یارب‌؟
که شکر از دهان رخنه دیوار می‌ریزد
اگر در مغز شوری هست ظاهر می‌کند خود را
که مستی مست را از پیچش دستار می‌ریزد
رهایی نیست مرغی را که بالش در قفس ریزد
خوش آن بلبل که بال خویش در گلزار می‌ریزد
به مژگان خار می‌آرد برون از پای بی‌درد‌ان
سبک‌دستی که در پیراهن من خار می‌ریزد
نیاز عاشقان در ناز او پامال خواهد شد
اگر ناز این چنین زان سرو خوش‌رفتار می‌ریزد
ز یک حرف خنک هنگامه‌ای افسرده می‌گردد
که رنگ از روی گلشن از خزان یکبار می‌ریزد
نبخشد لطف بی‌اندازه سودی بی‌قرار‌ان را
ز دست رعشه‌دار‌ان ساغر سرشار می‌ریزد
کمال عشق مستغنی است از اظهار درد خود
کباب خام اشک لاله‌گون بسیار می‌ریزد
درین بستان‌سرا سبز‌ست از ان بخت حنا دایم
که مشت خون خود در دست و پای یار می‌ریزد
ز حرف تلخ می‌خواهد مرا ناصح به شور آرد
ز نادانی نمک در دیده بیدار می‌ریزد
ره باریک صائب می‌دهد اندام رهرو را
سخن سنجیده زان لب‌های گوهربار می‌ریزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به مستی بی‌طلب بوس از دهان یار می‌ریزد
ثمر چون پخته گردد خود‌بخود از بار می‌ریزد
هوش مصنوعی: در حالت مستی و بی‌نیاز بودن، بوسه‌ای که از لبان محبوب می‌رسد، همچون میوه‌ای رسیده که به‌صورت طبیعی از درخت می‌افتد، خود به خود و به راحتی نثار می‌شود.
حدیث تلخْ بی‌خود از دهان یار می‌ریزد
چو تنگ افتاد ساغر می ازو ناچار می‌ریزد
هوش مصنوعی: وقتی که دل کسی از تنهایی یا غم پر می‌شود، سخنان ناگواری از او شنیده می‌شود. احساسات او مانند جامی که پر شده و در نهایت سرریز می‌شود، ناخواسته به زبان می‌آید.
بریدن کرد زلف سرکش او را سیه‌دل‌تر
که چون شد مار زخمی زهر ازو بسیار می‌ریزد
هوش مصنوعی: زلف‌های آشفته و سرکش او به قدری دل‌تنگ‌کن و سوزناک است که از آن زخم‌خورده، مانند ماری که زهرش خارج می‌شود، درد و رنج زیادی می‌ریزد.
در آن گلشن که گل بی‌پرده خندد‌، عندلیبان را
به جای ناله خون از غنچه منقار می‌ریزد
هوش مصنوعی: در باغی که گل‌ها به طور آزاد و شاداب می‌خندند، بلبل‌ها به جای ناله‌هایی غم‌انگیز، از غنچه‌های خود خون می‌ریزند.
کریم از بهر ریزش می‌نهد رنج طلب بر خود
ز دریا هر چه گیرد ابر گوهر بار می‌ریزد
هوش مصنوعی: بنده با سخاوت و بزرگی از دریا قطره‌قطره به دست می‌آورد و هر چه را که ابر به ارمغان می‌آورد، با تمام وجود نثار می‌کند.
کدامین نوش‌لب زد خنده بر این خاکدان یارب‌؟
که شکر از دهان رخنه دیوار می‌ریزد
هوش مصنوعی: کدام لب‌های شیرین لبخندی بر این دنیای خاکی زدند، ای خدای من؟ که مثل شکر از دهان، خوشی و شادابی به اینجا ریخته می‌شود.
اگر در مغز شوری هست ظاهر می‌کند خود را
که مستی مست را از پیچش دستار می‌ریزد
هوش مصنوعی: اگر در درون کسی هیجانی وجود داشته باشد، آن هیجان خود را نشان می‌دهد و کسی که مست است، اثر آن را از روی حالت فیزیکی‌اش می‌توان فهمید.
رهایی نیست مرغی را که بالش در قفس ریزد
خوش آن بلبل که بال خویش در گلزار می‌ریزد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که در قفس باشد، هیچ‌گاه آزاد نمی‌شود حتی اگر بخواهد بال‌هایش را بشکند. اما بلبل خوشبخت است که می‌تواند بال‌هایش را در باغ گل رها کند و پرواز کند.
به مژگان خار می‌آرد برون از پای بی‌درد‌ان
سبک‌دستی که در پیراهن من خار می‌ریزد
هوش مصنوعی: او با مژگانش خارهایی را از پای کسی که درد ندارد، بیرون می‌آورد؛ او کسی است که به طرز بی‌دقتی خارها را در پیراهن من می‌ریزد.
نیاز عاشقان در ناز او پامال خواهد شد
اگر ناز این چنین زان سرو خوش‌رفتار می‌ریزد
هوش مصنوعی: اگر معشوق این‌قدر ناز کند و در لذت خودش غرق باشد، عاشقانش دیگر نیازی از محبت و توجه او احساس نخواهند کرد و نیاز آن‌ها پایمال می‌شود.
ز یک حرف خنک هنگامه‌ای افسرده می‌گردد
که رنگ از روی گلشن از خزان یکبار می‌ریزد
هوش مصنوعی: یک کلام آرامش‌بخش می‌تواند باعث ایجاد حالتی غمگین شود، به‌طوری که زیبایی‌های بهار به یکباره تحت تاثیر خزان قرار گیرد و رنگ و رونق خود را از دست بدهد.
نبخشد لطف بی‌اندازه سودی بی‌قرار‌ان را
ز دست رعشه‌دار‌ان ساغر سرشار می‌ریزد
هوش مصنوعی: لطف و محبت بی‌حد و اندازه، سودی برای کسانی که آرامش ندارند نمی‌آورد، زیرا آن را از دست ان‌هایی که به شدت دچار اضطراب و تزلزل هستند، به شدت می‌پاشد.
کمال عشق مستغنی است از اظهار درد خود
کباب خام اشک لاله‌گون بسیار می‌ریزد
هوش مصنوعی: عشق حقیقی به هیچ‌گونه ابراز درد و رنج نیازی ندارد. مانند اینکه اگر یک گل لاله خام باشد، آب آن به شکل اشک‌های سرخ بسیاری جاری می‌شود.
درین بستان‌سرا سبز‌ست از ان بخت حنا دایم
که مشت خون خود در دست و پای یار می‌ریزد
هوش مصنوعی: در این باغ زیبا، به خاطر خوش‌شانسی‌ای که دارم، همیشه سبز و سرزنده است، چرا که معشوق من با دستان و پاهایش، خون دل من را به زمین می‌ریزد.
ز حرف تلخ می‌خواهد مرا ناصح به شور آرد
ز نادانی نمک در دیده بیدار می‌ریزد
هوش مصنوعی: روان‌شناس با گفتار تند و تلخش می‌خواهد مرا به هیجان بیاورد، ولی از نادانی‌اش این‌قدر غافل است که نمک را در چشم بیدار می‌ریزد.
ره باریک صائب می‌دهد اندام رهرو را
سخن سنجیده زان لب‌های گوهربار می‌ریزد
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، سختی‌ها و تنگناها می‌تواند به رشد و بالندگی انسان کمک کند. همچنین، کلمات و سخنان زیبا و ارزشمند از افرادی که قابلیت‌های خاصی دارند، می‌تواند انسان را تحت تأثیر قرار دهد و به او انگیزه بیشتری بدهد.