گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۵

پخته می‌گردند از سودای زلفش خام‌ها
این ره باریک، رهرو را دهد اندام‌ها
این غزالی را که من صیاد او گردیده‌ام
چشم حسرت می‌شود در رهگذارش دام‌ها
قاصد بی‌رحم اگر از خود نسازد حرف را
می‌برد چون بوسه دل، شیرینی پیغام‌ها
فتنه چشم تو تا بیدار شد از خواب ناز
در شکر شد خواب شیرین تلخ بر بادام‌ها
دیده چون دستار کن از گریه کز چشم سفید
کعبه دیدار دارد جامه احرام‌ها
چون گره بگشایی از مو، شام گردد صبح‌ها
پرده چون بگشایی از رو، صبح گردد شام‌ها
تا گذشت از بوستان مستانه سرو قامتت
بر گلوی قمریان شد طوق، خط جام‌ها
کار مزدوران بود خدمت به امید نوال
مخلصان را نیست صائب چشم بر انعام‌ها

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پخته می‌گردند از سودای زلفش خام‌ها
این ره باریک، رهرو را دهد اندام‌ها
هوش مصنوعی: افرادی که در عشق و خیال زلف او هستند، رو به پختگی می‌روند، و این مسیر باریک برای حرکت کردن، به هر رهرویی شکل و شمایلی می‌دهد.
این غزالی را که من صیاد او گردیده‌ام
چشم حسرت می‌شود در رهگذارش دام‌ها
هوش مصنوعی: من به دنبال این غزال زیبایی هستم و در زمان عبورش، چشمانم مملو از حسرت می‌شود که چرا نمی‌توانم او را شکار کنم و در دام بیندازم.
قاصد بی‌رحم اگر از خود نسازد حرف را
می‌برد چون بوسه دل، شیرینی پیغام‌ها
هوش مصنوعی: اگر پیام‌رسان به دلخواه خودش از حرف بزند، پیامش را به شیرینی بوسه‌ای دل‌انگیز منتقل می‌کند.
فتنه چشم تو تا بیدار شد از خواب ناز
در شکر شد خواب شیرین تلخ بر بادام‌ها
هوش مصنوعی: چشم تو که باز شود و از خواب عمیق بیدار شود، تمام شکر و شیرینی خواب برایم تلخ و گس می‌شود.
دیده چون دستار کن از گریه کز چشم سفید
کعبه دیدار دارد جامه احرام‌ها
هوش مصنوعی: چشم خود را مانند دستاری بیفکن و بگذار در اثر غم و اندوه بگرید؛ چرا که کسی که چشمانش مانند کعبه سیاه شده است، در حال آماده شدن برای زیارت است و همچون محرم‌هایی که لباس احرام به تن دارند، در انتظار دیدار و ملاقات است.
چون گره بگشایی از مو، شام گردد صبح‌ها
پرده چون بگشایی از رو، صبح گردد شام‌ها
هوش مصنوعی: زمانی که گره مو را باز کنی، شب‌ها به صبح تبدیل می‌شوند و وقتی پرده از روی چهره برداری، صبح‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرند و به شب تبدیل می‌شوند.
تا گذشت از بوستان مستانه سرو قامتت
بر گلوی قمریان شد طوق، خط جام‌ها
هوش مصنوعی: وقتی که قامت زیبای تو در بوستان مستانه عبور کرد، گلوی قمری‌ها به شکل حلقه‌ای از جام‌ها در آمد.
کار مزدوران بود خدمت به امید نوال
مخلصان را نیست صائب چشم بر انعام‌ها
هوش مصنوعی: کار کسانی که برای دیگران کار می‌کنند، در راستای خدمت به امید پاداش است، اما افراد مخلص چشم‌انتظار پاداش و نعمت‌ها نیستند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۰۵ به خوانش عندلیب