غزل شمارهٔ ۳۰۴
تا ز چشم شوخ او در گردش آمد جامها
چون رم آهو بیابانی شدند آرامها
دلبری را زلف او در دور خط از سر گرفت
میشود از خاک افزون حرص چشم دامها
خام کرد آن آتشینرو آرزوهای مرا
گرچه از خورشید تابان پخته گردد خامها
هر سؤالی را جوابی پیش ازین آماده بود
بیجواب از کوه تمکین تو شد پیغامها
پستهها را لعل میگونت گریبانچاک کرد
تلخ شد از چشم شوخت خواب بر بادامها
سنگ میشد پیش ازین در پنجه ابرام، موم
از دل سخت تو بیتأثیر شد ابرامها
راست ناید با وطن نقش گرامیگوهران
روی در دیوار باشد در نگینها نامها
نیست اوج اعتبار پوچمغزان را ثبات
کوزه خالی فتد زود از کنار بامها
از دو جانب بود مشکل جمع کردن خویش را
فکر آغازم برآورد از غم انجامها
شد منور سینه من صائب از داغ جنون
خانه تاریک را روشن کند گلجامها
غزل شمارهٔ ۳۰۳: ای ره خوابیده را از نقش پایت بالهاغزل شمارهٔ ۳۰۵: پخته میگردند از سودای زلفش خامها
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا ز چشم شوخ او در گردش آمد جامها
چون رم آهو بیابانی شدند آرامها
هوش مصنوعی: زمانی که چشمهای بازی او به دور میچرخند، جامها مانند آهوهای وحشی در بیابان آرام میشوند.
دلبری را زلف او در دور خط از سر گرفت
میشود از خاک افزون حرص چشم دامها
هوش مصنوعی: در دوری از محبت آن معشوق، زلف او مانند دینی سنگین بر دل عاشق صاحب دل نشسته است. این عشق گاهی مانند خازن و فریبندهای است که نمیتوان از دل براند و نگاه به او شوق را در پی دارد.
خام کرد آن آتشینرو آرزوهای مرا
گرچه از خورشید تابان پخته گردد خامها
هوش مصنوعی: از آرزوهایم که همانند آتش سوزان هستند، پژمرده شدم، هرچند که خورشید روشن نمیتواند خامیهایم را تغییر دهد.
هر سؤالی را جوابی پیش ازین آماده بود
بیجواب از کوه تمکین تو شد پیغامها
هوش مصنوعی: هر پرسشی که وجود داشته، جوابی برای آن آماده بود، اما سکوت و صبر تو باعث شد که این پرسشها بیپاسخ بمانند.
پستهها را لعل میگونت گریبانچاک کرد
تلخ شد از چشم شوخت خواب بر بادامها
هوش مصنوعی: پستهها به خاطر زیبایی و جذابیت تو دچار آشفتگی شدند و تلخی وجودت باعث شد که خواب به چشمانم نرود و آرامش من را بر هم بزند.
سنگ میشد پیش ازین در پنجه ابرام، موم
از دل سخت تو بیتأثیر شد ابرامها
هوش مصنوعی: در گذشته، قدرت و استحکام ابرام میتوانست سنگ را خالص و محکم کند، اما حالا با وجود سختی دل تو، هیچ تأثیری بر قلب تو ندارد.
راست ناید با وطن نقش گرامیگوهران
روی در دیوار باشد در نگینها نامها
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به زبان ساده این بیت را بیان کنیم، میتوانیم بگوییم: نامهای ارزشمند و مهم بر روی دیوارها بهگونهای حک شدهاند که مانند نگینها درخشان هستند و به وطن زینت میبخشند.
نیست اوج اعتبار پوچمغزان را ثبات
کوزه خالی فتد زود از کنار بامها
هوش مصنوعی: باور نکن که افراد بیفکر و بیپایه میتوانند در مقام و اعتبار خود پایدار بمانند، چون کوزههای خالی به سرعت از لبه بام سقوط میکنند.
از دو جانب بود مشکل جمع کردن خویش را
فکر آغازم برآورد از غم انجامها
هوش مصنوعی: از دو سو تلاش برای کنار هم آوردن خودم دشوار بود؛ بنابراین، اندیشهام از اندوهی که به پایانها مربوط میشد، شکل گرفت.
شد منور سینه من صائب از داغ جنون
خانه تاریک را روشن کند گلجامها
هوش مصنوعی: سینهام از عشق و جنون روشن و نورانی شده است، مانند گلی که در دل تاریکی یک خانه را روشن میکند.