گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۴۰

کجا تدبیر پیران کهنسال از جوان خیزد؟
نیاید از دم تیغ آنچه از پشت کمان خیزد
به زور عجز، تمکین بزرگی برنمی آید
به اندک ناله ای فریاد از کوه گران خیزد
سرایت می کند در ظالمان آزار مظلومان
که فریاد از دل سخت کمان پیش از نشان خیزد
مشو در دور خط از فتنه رخسار او ایمن
که گرد فتنه بیش از دامن آخر زمان خیزد
پشیمانی ندارد خنده بر وضع جهان کردن
ندارد گریه در پی خنده ای کز زعفران خیزد
فسان شمشیر را در خونفشانی تیز می سازد
نباشد چون دل سنگین، چه از تیغ زبان خیزد؟
دل سنگین گرفتم آب شد از شرم عصیانم
به یک شبنم چه گرد از چهره این بوستان خیزد؟
گرانتر شد زباد صبح خواب این گرانجانان
به سیلاب فنا از جا مگر این کاروان خیزد
در آن گلشن که صائب غنچه منقار بگشاید
به جای ناله از آتش زبانان الامان خیزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجا تدبیر پیران کهنسال از جوان خیزد؟
نیاید از دم تیغ آنچه از پشت کمان خیزد
هوش مصنوعی: کجا می‌توان به تدبیر و اندیشه‌های افراد باتجربه و با سن و سال اعتماد کرد، وقتی که جوانان به سرعت و بدون تعلل عمل می‌کنند؟ هیچ چیزی نمی‌تواند از تندی و قاطعیت تیری که از کمان شلیک می‌شود، به وجود آید.
به زور عجز، تمکین بزرگی برنمی آید
به اندک ناله ای فریاد از کوه گران خیزد
هوش مصنوعی: با وجود ناتوانی، بزرگی به زور به دست نمی‌آید؛ یک ناله‌ی کوچک می‌تواند فریاد بلندی از دل کوه‌های عظیم برآورد.
سرایت می کند در ظالمان آزار مظلومان
که فریاد از دل سخت کمان پیش از نشان خیزد
هوش مصنوعی: آسیب‌ها و بی‌عدالتی‌هایی که بر مظلومان روا داشته می‌شود، به طور غیرمستقیم بر ظالم‌ها تأثیر می‌گذارد و ممکن است به آن‌ها نیز آسیب برساند. در واقع، درد و فریادی که از دل کسانی که مورد ظلم قرار گرفته‌اند برمی‌خیزد، نمی‌تواند بی‌تأثیر بماند و بر زندگی ظالمان هم سایه می‌اندازد.
مشو در دور خط از فتنه رخسار او ایمن
که گرد فتنه بیش از دامن آخر زمان خیزد
هوش مصنوعی: از زیبایی و جذابیت چهره‌اش غافل نشو، زیرا مشکلات و فتنه‌ها به اندازه دامن زمانه‌ی آخر در اطراف او وجود دارد و ممکن است به تو آسیب برساند.
پشیمانی ندارد خنده بر وضع جهان کردن
ندارد گریه در پی خنده ای کز زعفران خیزد
هوش مصنوعی: در زندگی به سبب وضعیت جهان، خندیدن بی‌فایده است و گریه کردن هم پس از خندیدن، از شادی واقعی که می‌تواند مانند زعفران خوشبو و دلنشین باشد، نخواهد بود.
فسان شمشیر را در خونفشانی تیز می سازد
نباشد چون دل سنگین، چه از تیغ زبان خیزد؟
هوش مصنوعی: تیغ کلام و سخن چون با احساسات و انرژی همراه باشد، تأثیر بیشتری خواهد داشت. اگر دل سنگین و بی‌احساس باشد، نمی‌تواند تأثیرگذار باشد. مهم این است که سخن از عمق دل برآید تا اثرش را بگذارد.
دل سنگین گرفتم آب شد از شرم عصیانم
به یک شبنم چه گرد از چهره این بوستان خیزد؟
هوش مصنوعی: در دل غمگینی که دارم، به خاطر نافرمانی‌ام، دلم به قدری سنگین شده که شاید حتی یک قطره باران هم بر اثر شرم من بر روی چهره این باغ جوانه بزند و به صورت گل‌ها یا درختان این بوستان جلوه‌ای ببخشد.
گرانتر شد زباد صبح خواب این گرانجانان
به سیلاب فنا از جا مگر این کاروان خیزد
هوش مصنوعی: در این شعر، بیان شده که خواب گران‌قیمت و ارزشمند صبحگاهی تحت تأثیر طوفان و تغییرات ناگهانی به خطر افتاده است. تنها راه نجات این گران‌قیمت‌ها ممکن است حرکت و تلاش کاروانی باشد تا از این وضعیت نجات یابند.
در آن گلشن که صائب غنچه منقار بگشاید
به جای ناله از آتش زبانان الامان خیزد
هوش مصنوعی: در باغی که صائب در آن می‌تواند غنچه‌اش را بگشاید، به جای ناله‌های دلخراش، صدای فریاد کمک از زبان‌های آتشین به گوش می‌رسد.