غزل شمارهٔ ۳۰۳۹
نشد از دل غبار از شیشه و پیمانه برخیزد
مگر ابری زبحر گریه مستانه برخیزد
کند معشوق را بی دست و پا بیتابی عاشق
بلرزد شمع بر خود چون زجا پروانه برخیزد
ندارد این چنین خاک مرادی عالم امکان
نشیند گرد اگر برتربتم دیوانه برخیزد
به تنگ آمد معلم آنچنان از شوخی طفلان
که هر ساعت به تقریبی زمکتب خانه برخیزد
که را داریم ما افتادگان جز گرد ویرانی؟
که پیش پای سیل از جا سبکروحانه برخیزد
اگر ابر بهاران گردد آه گریه آلودم
به جای سبزه فریاد از دل هر دانه برخیزد
من آن روز از جنون خود تسلی می شوم صائب
که از جوش شرابم سقف این میخانه برخیزد
غزل شمارهٔ ۳۰۳۸: به عزم رقص چون سرو قباپوش تو برخیزدغزل شمارهٔ ۳۰۴۰: کجا تدبیر پیران کهنسال از جوان خیزد؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نشد از دل غبار از شیشه و پیمانه برخیزد
مگر ابری زبحر گریه مستانه برخیزد
هوش مصنوعی: اگر دل کسی غبار آلود شده باشد، تنها با گریه و حسرت عمیق، میتواند این غبار را برطرف کند؛ مثل اینکه تنها باران میتواند شیشه و پیمانه را پاک کند.
کند معشوق را بی دست و پا بیتابی عاشق
بلرزد شمع بر خود چون زجا پروانه برخیزد
هوش مصنوعی: معشوق بیحالت و بدون حرکت است و این حالت بیتابی عاشق را به وجود میآورد. شمعی که میلرزد، مانند پروانهای است که از جا بلند میشود و به سوی معشوق میرود.
ندارد این چنین خاک مرادی عالم امکان
نشیند گرد اگر برتربتم دیوانه برخیزد
هوش مصنوعی: این دنیا نمیتواند چیزی به ارزش من باشد؛ اگر بر خاک من نشینی، دیوانهوار برمیخیزم.
به تنگ آمد معلم آنچنان از شوخی طفلان
که هر ساعت به تقریبی زمکتب خانه برخیزد
هوش مصنوعی: معلم به شدت از شوخیهای بچهها خسته شده است و هر لحظه که میگذرد، احساس میکند که باید از مدرسه خارج شود.
که را داریم ما افتادگان جز گرد ویرانی؟
که پیش پای سیل از جا سبکروحانه برخیزد
هوش مصنوعی: ما در این دنیا چه کسی را داریم که با ما باشد جز خاک و ویرانی؟ آیا کسی میتواند در برابر طوفان و مشکلات به سرعت برخیزد و مقاوم شود؟
اگر ابر بهاران گردد آه گریه آلودم
به جای سبزه فریاد از دل هر دانه برخیزد
هوش مصنوعی: اگر بهار با بارانهایش بیفتد، من هم با گریه و اندوه در دل به جای سبزهها، فریاد میزنم و از عمق دل هر دانهای صدا بلند میشود.
من آن روز از جنون خود تسلی می شوم صائب
که از جوش شرابم سقف این میخانه برخیزد
هوش مصنوعی: در آن روزی که از جنون و شورش درون خود آرامش پیدا میکنم، باعث میشود که بخار شرابم سقف این میخانه را بالا ببرد.