غزل شمارهٔ ۳۰۳۲
به مستی آه خون آلود از دل بیشتر خیزد
که خونبارست هر ابری که از دامان تر خیزد
به آهی می تواند خواست عذر نارساییها
زمستی هر که نتواند زجای خود سحر خیزد
به زهر چشم گردون ستمگر می دهد آبش
اگر خاری پی آزار من از جای برخیزد
نه از صیقل گشادی شد نه از روشنگر امدادی
مگر در آب گشتن زنگ ازین آیینه برخیزد
چنان ترسیده است از آشنایان جهان چشمم
که بیرون می روم از خویش چون آواز در خیزد
مکن با بیخودی اندیشه از هنگامه محشر
که هر کس بیخبر از پا درآید بیخبر خیزد
زفیض سر به مهر آسمانی زله ها بندد
سبکروحی که پیش از صبحدم از خواب برخیزد
زکف سررشته زنار را دادم، ازین غافل
که چون تسبیح، تشویش من از صد رهگذر خیزد
نه برقی در کمین، نه تندبادی در نظر دارد
به امید چه یارب کشت ما از خاک برخیزد
بپوشان چشم اگر آیینه دل باصفا خواهی
که می چسبد به دل، گردی که از راه نظر خیزد
شود گر جذبه توفیق صائب دستگیر من
چنان برخیزم از دنیا که آهی از جگر خیزد
غزل شمارهٔ ۳۰۳۱: ز اشک دیده بیدرد زنگ از دل کجا خیزد؟غزل شمارهٔ ۳۰۳۳: زرفتارت امان از عالم ایجاد برخیزد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به مستی آه خون آلود از دل بیشتر خیزد
که خونبارست هر ابری که از دامان تر خیزد
هوش مصنوعی: در حالت مستی، عواطف و احساسات دردناک عمیقتری از دل انسان برمیخیزد، زیرا هر ابر بارانی که از زمین بلند میشود، حاوی غم و اندوه بیشتری است.
به آهی می تواند خواست عذر نارساییها
زمستی هر که نتواند زجای خود سحر خیزد
هوش مصنوعی: با یک آه و ناله میتوان ضعفها و کمبودها را طلب کرد، اما هر کسی که نتواند از جای خود برخیزد و صبح زود بیدار شود، به راحتی نمیتواند به این خواستهها پاسخ دهد.
به زهر چشم گردون ستمگر می دهد آبش
اگر خاری پی آزار من از جای برخیزد
هوش مصنوعی: اگرچه آسمان ستمکار به من زهر میریزد، اما اگر خاری بخواهد به من آسیب بزند، از جا بلند میشود.
نه از صیقل گشادی شد نه از روشنگر امدادی
مگر در آب گشتن زنگ ازین آیینه برخیزد
هوش مصنوعی: نه با تلاش و تلاش زیاد، چیزی به وجود میآید و نه از روشنایی کمک و نیکی به ما میرسد. بلکه تنها زمانی که آبی به آینه برسد، زنگ زدگی آن برطرف میشود.
چنان ترسیده است از آشنایان جهان چشمم
که بیرون می روم از خویش چون آواز در خیزد
هوش مصنوعی: چشمم از آشناهای دنیا آنقدر ترسیده که وقتی صدایی بلند میشود، از خودم فاصله میگیرم و خارج میشوم.
مکن با بیخودی اندیشه از هنگامه محشر
که هر کس بیخبر از پا درآید بیخبر خیزد
هوش مصنوعی: به خودت فشار نیاور که در روز قیامت چه اتفاقی میافتد. هر کسی که در آن روز بیخبر باشد، ناگهان و بدون آگاهی از موقعیتش، از جا بلند میشود.
زفیض سر به مهر آسمانی زله ها بندد
سبکروحی که پیش از صبحدم از خواب برخیزد
هوش مصنوعی: از برکت وجود یک سر شناس آسمانی، بیدردسر و به آرامی میتوان بر مشکلات غلبه کرد، مانند کسی که پیش از طلوع صبح از خواب بیدار میشود.
زکف سررشته زنار را دادم، ازین غافل
که چون تسبیح، تشویش من از صد رهگذر خیزد
هوش مصنوعی: من رشتهی زندگیام را از دست دادم و غافل بودم که تنش و نگرانیهایم مانند تسبیح از صد سمت و سوی مختلف به سراغم میآید.
نه برقی در کمین، نه تندبادی در نظر دارد
به امید چه یارب کشت ما از خاک برخیزد
هوش مصنوعی: هیچ نشانهای از رعد و برق نیست و هیچ طوفانی در افق دیده نمیشود. پس به چه امیدی، ای خدا، این گیاهان که از خاک روییدهاند، سر از خاک بیرون خواهند آورد؟
بپوشان چشم اگر آیینه دل باصفا خواهی
که می چسبد به دل، گردی که از راه نظر خیزد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دل پاک و بیغش داشته باشی، چشمانت را بپوشان؛ زیرا زیباییهای ظاهری ممکن است دل را آلوده کنند.
شود گر جذبه توفیق صائب دستگیر من
چنان برخیزم از دنیا که آهی از جگر خیزد
هوش مصنوعی: اگر لطف و کمک الهی شامل حال من شود، به گونهای از این دنیا برمیخیزم که آهی از عمق دلایم برخیزد.