غزل شمارهٔ ۳۰۳۱
ز اشک دیده بیدرد زنگ از دل کجا خیزد؟
اثر در دل ندارد گریه ای کز توتیا خیزد
ازان بر آسمان ساید سرش از سرفرازیها
که پیش پای هر خار و خسی آتش زجاخیزد
مسلم کی گذارد ناله مظلوم ظالم را؟
که پیش از دانه فریاد از نهاد آسیا خیزد
گزیری نیست از غفلت دل ارباب دولت را
که این ابر سیه از سایه بال هما خیزد
مرا جان تازه شد زان خط پشت لب، چنین باشد
رگ ابری که از آب روان بخش بقا خیزد
حواس جمع من چون دود از روزن رود بیرون
چو از بیرون در آواز پای آشنا خیزد
من بی دست و پاآیم چسان بیرون از ان محفل
که نتواند سپند از حیرت رویش زجا خیزد
پر و بال سمندر را زآتش نیست پروایی
به می زان روی آتشناک کی رنگ حیا خیزد؟
لباس فقر بر تن پروران صائب نمی چسبد
که از پهلوی فربه زود نقش بوریا خیزد
غزل شمارهٔ ۳۰۳۰: ز ماتمخانه ما نغمه عشرت کجا خیزد؟غزل شمارهٔ ۳۰۳۲: به مستی آه خون آلود از دل بیشتر خیزد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز اشک دیده بیدرد زنگ از دل کجا خیزد؟
اثر در دل ندارد گریه ای کز توتیا خیزد
هوش مصنوعی: اگر دل بیدرد باشد، اشک ریختن از چشمان فایدهای ندارد. گریهای که از چشمان کسی که فقط در ظاهر اشک میریزد، نشأت بگیرد، بر دل تأثیری نخواهد گذاشت.
ازان بر آسمان ساید سرش از سرفرازیها
که پیش پای هر خار و خسی آتش زجاخیزد
هوش مصنوعی: سر این فرد از شوق و فخر به آسمان میرود، زیرا در پیش پای او حتی کمارزشترین موجودات نیز به خاطر او آتش غیرت و هیجان برمیخیزند.
مسلم کی گذارد ناله مظلوم ظالم را؟
که پیش از دانه فریاد از نهاد آسیا خیزد
هوش مصنوعی: چه کسی به زاری و ناله ی مظلوم توجهی میکند؟ در حالی که هنوز دانه در آسیاب نرفته، صدای او بلند میشود.
گزیری نیست از غفلت دل ارباب دولت را
که این ابر سیه از سایه بال هما خیزد
هوش مصنوعی: هیچ راهی برای جلوگیری از بیتوجهی دل حاکمان نیست، زیرا این ابر تیره از سایه بال پرندهای بزرگ برمیخیزد.
مرا جان تازه شد زان خط پشت لب، چنین باشد
رگ ابری که از آب روان بخش بقا خیزد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی اشاره دارد به تأثیر یک لبخند یا حرکتی لطیف بر روح و جان انسان. مانند رگی که از آب زنده میشود و پایداری و حیات را به همراه دارد، این لبخند نیز جان تازهای به فرد میبخشد و او را invigorate میکند.
حواس جمع من چون دود از روزن رود بیرون
چو از بیرون در آواز پای آشنا خیزد
هوش مصنوعی: تمرکز من مانند دودی است که از روزنهای خارج میشود، همچنان که صدای آشنایی از بیرون به گوش میرسد و باعث حواسپرتی من میشود.
من بی دست و پاآیم چسان بیرون از ان محفل
که نتواند سپند از حیرت رویش زجا خیزد
هوش مصنوعی: من بیدست و پا هستم و نمیدانم چگونه از آن مجلس خارج شوم، جایی که هیچ آتش و نوری نتواند از شگفتی چهرهاش حرکت کند و برنخیزد.
پر و بال سمندر را زآتش نیست پروایی
به می زان روی آتشناک کی رنگ حیا خیزد؟
هوش مصنوعی: سمندر، که جانوری افسانهای است، از آتش نمیترسد و در میان شعلهها زندگی میکند. در اینجا بیان میشود که از ویژگیهای آن، عدم نگرانی از آتش است. همچنین سوالی مطرح میشود که چگونه در چنین شرایطی، حیا و شرم میتواند وجود داشته باشد؛ یعنی در دنیای پُرآشوب و آتشین نمیتوان انتظار حیا و خجالت را داشت.
لباس فقر بر تن پروران صائب نمی چسبد
که از پهلوی فربه زود نقش بوریا خیزد
هوش مصنوعی: فقر به کسانی که دارای نعمت و ثروت هستند، نمیچسبد. مانند این است که هرگز نمیتوان انتظار داشت که کس با اندام چاق و فربه، به راحتی بر روی یک بوریا بنشیند و احساس راحتی کند.