گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۲۹

غبار تیره بختی از دهان شکوه می خیزد
به قدر شق سیاهی از زبان خامه می ریزد
بر آن عاشق سرشک شمع آب زندگی گردد
که چون پروانه بیباک از آتش نپرهیزد
همان سرگشته چون موج سرایم در بیابانها
به جای سبزه خضر از رهگذر من اگر خیزد
امید دستگیری دارم از رهبر در آن وادی
که خار از سرکشی در دامن رهرو نیاویزد
غرور زهد آن روز از سر زاهد رود بیرون
که از اشک ندامت آب بر دست سبو ریزد
زشرم آن تبسمهای شرم آلود جا دارد
که شکر خند گل در آستین غنچه بگریزد
ز آه آتشین در پرده دل می زنم آتش
چو بینم شمع در بال و پر پروانه آمیزد
نظر بر صبح دارد گریه شبخیز من صائب
که انجم تخم خود را در زمین پاک می ریزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غبار تیره بختی از دهان شکوه می خیزد
به قدر شق سیاهی از زبان خامه می ریزد
هوش مصنوعی: مشکلات و سختی‌های زندگی از دل انسان بیرون می‌آید، به اندازه‌ای که وقتی او حرف می‌زند یا می‌نویسد، اندوه و سیاهی بر کلماتش نمایان می‌شود.
بر آن عاشق سرشک شمع آب زندگی گردد
که چون پروانه بیباک از آتش نپرهیزد
هوش مصنوعی: عاشق به اندازه‌ی شمع در زندگی خود اشک می‌ریزد، زیرا او مانند پروانه‌ای جسور است که از آتش نمی‌ترسد.
همان سرگشته چون موج سرایم در بیابانها
به جای سبزه خضر از رهگذر من اگر خیزد
هوش مصنوعی: من همچون موجی سرگشته در بیابان‌ها می‌لرزم و اگر از راه من کسی بگذرد، به جای سبزه‌های خرم، احساسات و حالات من را خواهد دید.
امید دستگیری دارم از رهبر در آن وادی
که خار از سرکشی در دامن رهرو نیاویزد
هوش مصنوعی: من به کمک رهبر امیدوارم در جایی که مشکلات و سختی‌ها نمی‌توانند بر دوش راه‌رو سنگینی کنند.
غرور زهد آن روز از سر زاهد رود بیرون
که از اشک ندامت آب بر دست سبو ریزد
هوش مصنوعی: روز ی که زاهد از غرور زهدش رها شود، زمانی است که از شرم و ندامت اشک بریزد و آب بر دستان سبو بریزد.
زشرم آن تبسمهای شرم آلود جا دارد
که شکر خند گل در آستین غنچه بگریزد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و لطافت لبخندهای شرم‌آلود اشاره دارد و می‌گوید که این لبخندها چنان جذاب‌اند که حتی شکر خنده‌ی گل نیز از بافت لباس غنچه فرار می‌کند. در واقع، این تصویرسازی نشان‌دهندهٔ تأثیر عمیق و دلنشین این لبخندها بر دنیای اطراف است.
ز آه آتشین در پرده دل می زنم آتش
چو بینم شمع در بال و پر پروانه آمیزد
هوش مصنوعی: از عواطف شدید و دردناک در دل خود آتشی به پا می‌کنم، و زمانی که شمع را می‌بینم، پروانه به دور آن می‌چرخد و با آن ترکیب می‌شود.
نظر بر صبح دارد گریه شبخیز من صائب
که انجم تخم خود را در زمین پاک می ریزد
هوش مصنوعی: نگاه من به صبح است و در عین حال می‌گریم، چرا که ستاره‌ها دانه‌های خود را در خاک بکر می‌پاشند.