گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۲۵

اگرچه شمع کافوری خرد در خانه می‌سوزد
چراغ از چشم شیران بر سر دیوانه می‌سوزد
ز بیم بازگشت حشر دل جمع است عاشق را
که فارغ از دمیدن می‌شود چون دانه می‌سوزد
شعار حسن تمکین، شیوه عشق است بی‌تابی
به پایان تا رسد یک شمع صد پروانه می‌سوزد
به فکر کلبه تاریک ما هرگز نمی‌افتد
چراغ آشنارویی که در هر خانه می‌سوزد
ز شمع انجمن آموز آیین وفاداری
که تا دارد نفس بر تربت پروانه می‌سوزد
اگرچه در حریم اهل تقوی شمع محرابم
همان دل در هوای گوشه میخانه می‌سوزد
نمی‌دانم چه حال از عشق او دارم، همین دانم
که بیش از آشنا بر من دل بیگانه می‌سوزد
زهر انگشت مرجان بحر شمع عالم‌افروزی
برای جستن آن گوهر یکدانه می‌سوزد
مگر از سیلی باد خزان صائب خبر دارد
که شمع لاله و گل سخت بی‌تابانه می‌سوزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگرچه شمع کافوری خرد در خانه می‌سوزد
چراغ از چشم شیران بر سر دیوانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: اگرچه در خانه، شمعی با بوی خوش می‌سوزد، اما نور و روشنایی واقعی از چشم شیران به دیوانه می‌تابد.
ز بیم بازگشت حشر دل جمع است عاشق را
که فارغ از دمیدن می‌شود چون دانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: عاشق به خاطر ترس از روز قیامت و بازگشت به جمعیت، دلش نگران و آماده است، زیرا او نمی‌تواند به راحتی از لحظات خود لذت ببرد و مانند دانه‌ای در آتش می‌سوزد.
شعار حسن تمکین، شیوه عشق است بی‌تابی
به پایان تا رسد یک شمع صد پروانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: شعار حسن تمکین به معنای تسلیم و پذیرش عشق است. در این مسیر، عشق باعث می‌شود وقتی پایان نزدیک است، بسیاری از جان‌ها چون پروانه به دور یک شمع می‌چرخند و می‌سوزند تا به جذبه و روشنی آن برسند.
به فکر کلبه تاریک ما هرگز نمی‌افتد
چراغ آشنارویی که در هر خانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: هیچ‌گاه به یاد کلبه تاریک ما نمی‌افتد که در هر خانه، چراغ آشنایی روشن است و می‌سوزد.
ز شمع انجمن آموز آیین وفاداری
که تا دارد نفس بر تربت پروانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: از شمع مجلس بیاموز که وفاداری چگونه است، زیرا تا زمانی که نفس می‌کشد، بر خاکِ پروانه می‌سوزد.
اگرچه در حریم اهل تقوی شمع محرابم
همان دل در هوای گوشه میخانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در جمع انسان‌های پارسا و مؤمن حضور دارم و در مکان‌های مقدس نور و روشنی می‌افروزم، دل من همچنان در آرزوی زیبایی‌ها و لذت‌های گناه‌آلود می‌سوزد.
نمی‌دانم چه حال از عشق او دارم، همین دانم
که بیش از آشنا بر من دل بیگانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چطور از عشق او حالم را بگویم، اما می‌دانم که احساساتم برای او بیشتر از یک دوست معمولی است و همانند یک غریبه در دل من می‌سوزند.
زهر انگشت مرجان بحر شمع عالم‌افروزی
برای جستن آن گوهر یکدانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: زهر انگشت مرجان به معنای درد و رنجی است که از جستجوی چیزی ارزشمند و کمیاب برداشت می‌شود. بحر شمع عالم‌افروزی نمایانگر دنیای پرنور و پر از زیبایی است که در آن برای دستیابی به یک گوهر نایاب، باید سختی‌ها و چالش‌ها را تحمل کرد. در واقع، شخصی که در تلاش برای پیدا کردن این گوهر است، حاضر است خود را بسوزاند و به زحمت بیفتد تا به هدفش برسد.
مگر از سیلی باد خزان صائب خبر دارد
که شمع لاله و گل سخت بی‌تابانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: آیا باد خزان می‌داند که شمع، لاله و گل چقدر بی‌تاب و بی‌قرار در حال سوختن هستند؟

حاشیه ها

1402/09/03 00:12
علیرضا آرام

برای درک بهتر بیت اول به نظرم این نکته مفید هست: شیر در اساطیر هند و ایرانی علاوه بر نماد قدرت و دلیری، نماد خورشید بر زمین و نماد شاه دیوها نیز است.