غزل شمارهٔ ۳۰۱۴
به داغی عشق کار مردم دیوانه میسازد
خوش آن ساقی که کار بحر از پیمانه میسازد
زبان برق عالمسوز کوتاه است از ان خرمن
که از بهر دهان مور قفل از دانه میسازد
ز همکاری بلایی نیست بدتر اهل غیرت را
جنون بر هرکه زور آرد مرا دیوانه میسازد
چنین گر رخنه در جان میکند زلف سبکدستش
به اندک فرصتی از استخوانم شانه میسازد
درین بستانسرا هر لاله و گل را که میبینم
به انداز لب میگون او پیمانه میسازد
نشاط عید نتواند گشودن عقده دل را
کلید ماه نو را قفل ما دندانه میسازد
درین طوفان که موج از دیر جنبیدن خطر دارد
حباب سادهدل بر روی دریا خانه میسازد
می گلرنگ بیجا آبروی خویش میریزد
گل روی تو کی با شبنم بیگانه میسازد؟
سر دیوانگی داری درین محفل اگر صائب
به یک سیلی فلک دیوانه را فرزانه میسازد
غزل شمارهٔ ۳۰۱۳: فرنگیطلعتی کز دین مرا بیگانه میسازدغزل شمارهٔ ۳۰۱۵: خمار باده مهر دوستان را کینه می سازد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به داغی عشق کار مردم دیوانه میسازد
خوش آن ساقی که کار بحر از پیمانه میسازد
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که انسانها دچار جنون و شوریدگی شوند. چه خوب است که آن کسی که مینوشاند، بتواند از عمق وجودش بهره ببرد و کارش را به بهترین شکل انجام دهد.
زبان برق عالمسوز کوتاه است از ان خرمن
که از بهر دهان مور قفل از دانه میسازد
هوش مصنوعی: زبان و بیان انسانها به اندازهی کافی برای درک عظمت و وسعت عالم کافی نیست، همانطور که مورچهای نمیتواند تمام دانههایی را که برایش قفل شدهاند، توصیف کند.
ز همکاری بلایی نیست بدتر اهل غیرت را
جنون بر هرکه زور آرد مرا دیوانه میسازد
هوش مصنوعی: همکاری کردن با کسانی که غیرت ندارند، بدتر از جنون است. هر کسی که قدرتی داشته باشد، میتواند مرا دیوانه کند.
چنین گر رخنه در جان میکند زلف سبکدستش
به اندک فرصتی از استخوانم شانه میسازد
هوش مصنوعی: اگر زلف ظریف و دلربایش به جانم نفوذ کند، به سرعت میتواند از استخوانم چیزی بسازد و مرا خراب کند.
درین بستانسرا هر لاله و گل را که میبینم
به انداز لب میگون او پیمانه میسازد
هوش مصنوعی: در این باغ هر لاله و گلی که میبینم، اندازهای از شراب خوش رنگ و طعم او را به یاد میآورم.
نشاط عید نتواند گشودن عقده دل را
کلید ماه نو را قفل ما دندانه میسازد
هوش مصنوعی: شادی و سرور عید نمیتواند قفل دل را باز کند، ماه نو هم نتواند مشکلی را حل کند و ما دندانهایمان را به روی آن میسازیم.
درین طوفان که موج از دیر جنبیدن خطر دارد
حباب سادهدل بر روی دریا خانه میسازد
هوش مصنوعی: در این طوفان که امواج، خطرات زیادی را به همراه دارند، حبابی که ساده و بیخبر است، تصمیم میگیرد بر روی دریا خانهای بسازد.
می گلرنگ بیجا آبروی خویش میریزد
گل روی تو کی با شبنم بیگانه میسازد؟
هوش مصنوعی: گل رنگی که در اینجا هست، به طور بیدلیل آبروی خود را از دست میدهد. آیا گلروی تو به قدری زیباست که شبنم نمیتواند به او نزدیک شود و از او جداست؟
سر دیوانگی داری درین محفل اگر صائب
به یک سیلی فلک دیوانه را فرزانه میسازد
هوش مصنوعی: اگر در این جمع دیوانگی میکنی، بدان که با یک ضربه از سوی آسمان، میتواند دیوانه را عاقل سازد.