گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۱۲

لبش از خنده دندان نما جان تازه می سازد
شراب صبح جان می پرستان تازه می سازد
اگرچه صفحه روی تو از خط کافرستان شد
همان صبح بناگوش تو ایمان تازه می سازد
نظر سیراب می گردد چو یاقوت از تماشایش
سفالی را که آن خط چوریحان تازه می سازد
غبار خاطر من بیش می گردد زتردستان
زمین تشنه را هر چند باران تازه می سازد
نسیم صبح پیغام که می آرد به این گلشن؟
که از هر غنچه شاخ گل گریبان تازه می سازد
دل آزاده ما هم زبرگ عیش می بالد
لباس سرو را گر نوبهاران تازه می سازد
مدار امید آسایش برون نارفته از عالم
نفس غواص در بیرون عمان تازه می سازد
فریب مردمی صائب مخور از چشم پرکارش
که از بهر شکستن عهد و پیمان تازه می سازد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لبش از خنده دندان نما جان تازه می سازد
شراب صبح جان می پرستان تازه می سازد
هوش مصنوعی: لبخند او که دندان‌هایش را نمایان می‌کند، جانی تازه به زندگی می‌بخشد و شراب صبحگاهی نیز جان عاشقان را تازه می‌کند.
اگرچه صفحه روی تو از خط کافرستان شد
همان صبح بناگوش تو ایمان تازه می سازد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه چهره‌ات تحت تأثیر کافران قرار گرفته است، اما بامداد همان روز، ایمان نوینی در وجود تو شکل می‌گیرد.
نظر سیراب می گردد چو یاقوت از تماشایش
سفالی را که آن خط چوریحان تازه می سازد
هوش مصنوعی: چشم‌ها سیراب می‌شوند وقتی به یاقوت نگاه می‌کنند، همچنان که سفالی از تماشای آن بهره‌مند می‌شود و خطی زیبا بر روی آن نقش می‌بندد.
غبار خاطر من بیش می گردد زتردستان
زمین تشنه را هر چند باران تازه می سازد
هوش مصنوعی: ذهن من مانند غباری که برمی‌خیزد، پر از نگرانی و اندوه است. حتی با وجود بارش باران، که زمین تشنه را سیراب می‌کند، این غبار از بین نمی‌رود.
نسیم صبح پیغام که می آرد به این گلشن؟
که از هر غنچه شاخ گل گریبان تازه می سازد
هوش مصنوعی: نسیم صبح چه پیامی به این باغ می‌آورد؟ که هر غنچه‌ای از شاخه‌های گل، زیبایی تازه‌ای را به نمایش می‌گذارد.
دل آزاده ما هم زبرگ عیش می بالد
لباس سرو را گر نوبهاران تازه می سازد
هوش مصنوعی: دل آزاد ما از زندگی لذت می‌برد و مانند درخت سرو که در بهار تازه می‌شود، شاداب و نیرومند است.
مدار امید آسایش برون نارفته از عالم
نفس غواص در بیرون عمان تازه می سازد
هوش مصنوعی: اگر به آسایش و آرامش امید داریم، نباید از دنیای درون خود غافل شویم. مانند غواصی که در دریا جستجو می‌کند، ما نیز باید به عمق وجود خود برویم و به سرچشمه‌های تازه‌ای برسیم.
فریب مردمی صائب مخور از چشم پرکارش
که از بهر شکستن عهد و پیمان تازه می سازد
هوش مصنوعی: به دیگران اعتماد نکن که ظاهراً بسیار کارآمد و فعال به نظر می‌رسند، چون ممکن است به خاطر زیر پا گذاشتن توافق‌ها و وعده‌ها، نقشه‌های جدید بکشند.