غزل شمارهٔ ۳۰۱۰
غم من عالم بیدرد را غمخواره می سازد
مسیحا را علاج درد من بیچاره می سازد
همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق
که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
چرا بر کوه پشت خویش چون فرهاد نگذارد؟
سبکدستی که صد شیرین زسنگ خاره می سازد
زهر کس نامه ای آید، زند چون شاخ گل بر سر
همین آن سنگدل مکتوب ما را پاره می سازد
غزال وحشی من رو به صحرای دگر دارد
مرا هویی ازین وحشت سرا آواره می سازد
تکلف بر طرف، ختم است بر آیینه خودداری
که از خوبان سیمین بر به یک نظاره می سازد
دو عالم گر شود پروانه، شمع از پای ننشیند
به یک عاشق کجا آن آتشین رخساره می سازد؟
نسوزد دل اگر صائب سرشک ناامیدی را
که از بهر یتیمان مهره گهواره می سازد؟
غزل شمارهٔ ۳۰۰۹: دل خام مرا رخسار آتشناک میسازدغزل شمارهٔ ۳۰۱۱: زشکر خنده لعل او روان را تازه می سازد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غم من عالم بیدرد را غمخواره می سازد
مسیحا را علاج درد من بیچاره می سازد
هوش مصنوعی: غم و اندوه من باعث میشود که کسی که دردی ندارد هم به فکر من بیفتد. و کسی که توانایی درمان دردها را دارد، خود درمان درد من را سختتر میکند.
همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق
که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
هوش مصنوعی: این کافی است که عشق یکطرفه و خالصانهٔ معشوق نسبت به عاشق را نشان میدهد. بلبل، که نماد عاشق است، به خاطر عشقش به گل، که نمائندهٔ معشوق است، گل را میخرد و به آن آسیب میزند تا محبت خود را نشان دهد.
چرا بر کوه پشت خویش چون فرهاد نگذارد؟
سبکدستی که صد شیرین زسنگ خاره می سازد
هوش مصنوعی: چرا نمیگذارد که مانند فرهاد بر قله کوه پشت خود کار کند؟ فردی که با مهارت خود قادر است صدها شیرین را از سنگ سخت به وجود آورد.
زهر کس نامه ای آید، زند چون شاخ گل بر سر
همین آن سنگدل مکتوب ما را پاره می سازد
هوش مصنوعی: هرگاه از کسی نامهای برسد، مانند شاخ گل بر سر، او به راحتی نامه ما را پاره میکند.
غزال وحشی من رو به صحرای دگر دارد
مرا هویی ازین وحشت سرا آواره می سازد
هوش مصنوعی: غزال زیبای من به سمت دشت دیگری میرود و صدایی از این حس ناامنی و ترس، من را آواره و بیقرار میکند.
تکلف بر طرف، ختم است بر آیینه خودداری
که از خوبان سیمین بر به یک نظاره می سازد
هوش مصنوعی: تظاهر و تزویر کنار گذاشته شده و در نهایت، شخصی که از زیبایی خودداری میکند، میتواند با یک نگاه به آینه، به زیباییهای واقعی دست یابد و از زیباییهای ساده ولی دلنشین دیگران بهرهمند شود.
دو عالم گر شود پروانه، شمع از پای ننشیند
به یک عاشق کجا آن آتشین رخساره می سازد؟
هوش مصنوعی: اگر تمام جهان هم پروانه شود، شمع هنوز از پای نمیافتد. یک عاشق چه طور میتواند آن چهره آتشین را ایجاد کند؟
نسوزد دل اگر صائب سرشک ناامیدی را
که از بهر یتیمان مهره گهواره می سازد؟
هوش مصنوعی: اگر دل صائب بسوزد، اشک ناامیدیاش از یاد یتیمان کم نمیشود، زیرا او برای آنها تلاشی میکند که زندگیشان را بهتر کند.