گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۰۰

به رغبت با خم زلفش دل بی‌تاب می‌سازد
چو آب زندگی با ماهی این قلاب می‌سازد
شود گلزار ابراهیم آتش بر گنهکاران
دل ما را چنین گر شرم عصیان آب می‌سازد
به احسان ای توانگر دستگیری کن فقیران را
که دریا بهر ریزش ابر را سیراب می‌سازد
سپهر کج‌رو از جا در نیارد اهل تمکین را
خس و خاشاک را سرگشته این گرداب می‌سازد
سفیدی‌های مو گفتم شود صبح امید من
ندانستم که غفلت پرده‌های خواب می‌سازد
وفاداری مجو از دولت هرجایی دنیا
به یک روزن کجا خورشید عالم‌تاب می‌سازد؟

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به رغبت با خم زلفش دل بی‌تاب می‌سازد
چو آب زندگی با ماهی این قلاب می‌سازد
هوش مصنوعی: دل بی‌تاب و عاشق با خوشرویی و زیبایی موهای او به آرامی و شوق زیاد درگیر می‌شود، همان‌گونه که آب زندگی برای ماهی وسوسه‌انگیز و جذاب است.
شود گلزار ابراهیم آتش بر گنهکاران
دل ما را چنین گر شرم عصیان آب می‌سازد
هوش مصنوعی: اگر گلزار ابراهیم (نماد بهشت و رفعت) آتش بر گنهکاران بزند، دل ما باید به خاطر شرم از گناه، به حالت عذابی آب شود.
به احسان ای توانگر دستگیری کن فقیران را
که دریا بهر ریزش ابر را سیراب می‌سازد
هوش مصنوعی: ای ثروتمند، به فقیران کمک کن؛ زیرا مانند دریا که با بارش باران سیراب می‌شود، باید به نیازمندان یاری برسانی.
سپهر کج‌رو از جا در نیارد اهل تمکین را
خس و خاشاک را سرگشته این گرداب می‌سازد
هوش مصنوعی: آسمان کج‌رفتار نمی‌تواند کسانی را که در آرامش و سکون هستند، به حرکت درآورد. اما این گرداب، فقط برای بی‌ارزش‌ها و بی‌سرپرستان مشکل ایجاد می‌کند.
سفیدی‌های مو گفتم شود صبح امید من
ندانستم که غفلت پرده‌های خواب می‌سازد
هوش مصنوعی: من از سفیدی‌های مویم گفتم که نشانه‌ای از صبح امید و زندگی جدید است، اما نمی‌دانستم که غفلت و بی‌توجهی، مانند یک پرده خواب، مانع از دیدن آن آینده روشن می‌شود.
وفاداری مجو از دولت هرجایی دنیا
به یک روزن کجا خورشید عالم‌تاب می‌سازد؟
هوش مصنوعی: به وفاداری از نعمت‌های دنیا دل نبند، چون در کجا می‌توانی به یک روزن (نور) دست یابی و نوری که جهان را روشن می‌کند، پیدا کنی؟