غزل شمارهٔ ۳۰
جنّتِ دربسته سازد مُهرِ خاموشی ترا
چهره زرّین میکند چون به، نمدپوشی ترا
حلقهٔ ذکرِ خدا گردد لبِ خاموشِ تو
گر شود توفیق از مردم فراموشی ترا
خانهداری، در گذارِ سیل لنگرکردن است
میشود حِصنِ سلامت، خانهبردوشی ترا
هوشمندی میبرد بیرون ترا از آب و گِل
مینماید صورتِ دیوار، بیهوشی ترا
گوش اگر داری درین بستانسرا هر غنچهای
میکند با صد زبان تلقینِ خاموشی ترا
غافلی چون رشته کز سیمینبرانِ روزگار
رنجِ باریک است حاصل از همآغوشی ترا
خنده چون مینای می کم کن که چون خالی شدی
میگذارد چرخ بر طاقِ فراموشی ترا
آنچنان کز خار آتش را فزاید سرکشی
بیش شد رعناییِ نفس از خشنپوشی ترا
هوشیاری زنگِ غفلت میبرد صائب ز دل
دل سیه چون لاله میگردد ز مینوشی ترا
غزل شمارهٔ ۲۹: خوابِ ناز از حسنِ روزافزون نشد سنگین تراغزل شمارهٔ ۳۱: نیست ممکن رامکردن چشمِ جادوی ترا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جنّتِ دربسته سازد مُهرِ خاموشی ترا
چهره زرّین میکند چون به، نمدپوشی ترا
هوش مصنوعی: خاموشی تو مانند یک درب بسته، دنیای زیبایی را برایت ایجاد میکند و چهرهات را درخشان و زیبا میسازد، درست مانند کسی که در زیر پوشش نمد، آرامش دارد.
حلقهٔ ذکرِ خدا گردد لبِ خاموشِ تو
گر شود توفیق از مردم فراموشی ترا
هوش مصنوعی: اگر توفیق یاریات کند و مردم تو را فراموش کنند، زبان خاموش تو به ذکر خداوند تبدیل خواهد شد.
خانهداری، در گذارِ سیل لنگرکردن است
میشود حِصنِ سلامت، خانهبردوشی ترا
هوش مصنوعی: خانهداری مانند این است که در شرایط سخت و پر آشوب، به حفظ استواری و ثبات کمک کنی. این وضعیت میتواند به شما احساس امنیت و آرامش بدهد و مانند قلعهای در برابر مشکلات عمل کند.
هوشمندی میبرد بیرون ترا از آب و گِل
مینماید صورتِ دیوار، بیهوشی ترا
هوش مصنوعی: هوشمندی تو را از شرایط سخت و دشوار نجات میدهد و به تو کمک میکند که واقعیتها و چهرههای پنهان را ببینی، در حالی که غفلت موجب میشود نتوانی حقیقت را تشخیص دهی.
گوش اگر داری درین بستانسرا هر غنچهای
میکند با صد زبان تلقینِ خاموشی ترا
هوش مصنوعی: اگر گوش شنوا داری در این باغ، هر غنچهای از گل به طرز بیصدایی به تو نصیحت میکند.
غافلی چون رشته کز سیمینبرانِ روزگار
رنجِ باریک است حاصل از همآغوشی ترا
هوش مصنوعی: ای غافل، تو مانند رشتهای هستی که از سادگی روزگار تشکیل شده و نتیجهی آن از همراهی تو با دیگران، درد و رنجی باریک و ظریف است.
خنده چون مینای می کم کن که چون خالی شدی
میگذارد چرخ بر طاقِ فراموشی ترا
هوش مصنوعی: خندهات را کم کن، زیرا وقتی که احساس خالی بودن کنی، زمان تو را به فراموشی میسپارد.
آنچنان کز خار آتش را فزاید سرکشی
بیش شد رعناییِ نفس از خشنپوشی ترا
هوش مصنوعی: آنگونه که در آتش سرکشی افزایش مییابد، زیبایی نفس تو نیز از سختکوشی و زحمت، بیشتر میشود.
هوشیاری زنگِ غفلت میبرد صائب ز دل
دل سیه چون لاله میگردد ز مینوشی ترا
هوش مصنوعی: آگاهی و بیداری انسان، خستگی و غفلت را از دل او دور میکند. وقتی قلبی که تیره و تار است، مانند لالهای زیبا و سرزنده میشود، انسان میتواند با نوشیدن می، به نوعی شادابی و نشاط برسد.