گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۷۹

دل از عاشق به شرم آن نرگس غماز می گیرد
شکار خود به چشم بسته این شهباز می گیرد
اگر روی دلی از غنچه این بوستان بیند
زباد صبح بلبل بوی گل را باز می گیرد
چراغ اهل معنی می شود از سرزنش روشن
زبان شمع تیزی از دهان گاز می گیرد
اگرچه مانع پرواز می باشد گرفتاری
مرا دل در بر از یاد قفس پرواز می گیرد
مشو از شکر حق غافل که حق از خلق نعمت را
نمی گیرد به کفر، اما به کفران باز می گیرد
در انجام حیات از ضبط او عاجز نمی گردد
عنان نفس صائب هر که از آغاز می گیرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل از عاشق به شرم آن نرگس غماز می گیرد
شکار خود به چشم بسته این شهباز می گیرد
هوش مصنوعی: دل عاشق به خاطر نرگس زیبا و فریبنده به خجالت می‌آید، زیرا این پرنده شکاری به طرز نامحسوسی طعمه‌اش را با چشمان بسته شکار می‌کند.
اگر روی دلی از غنچه این بوستان بیند
زباد صبح بلبل بوی گل را باز می گیرد
هوش مصنوعی: اگر دل کسی، از غنچه‌ای در این باغ گل، تصویری ببیند، بلبل در صبح با وزش باد، عطر گل را دوباره حس می‌کند.
چراغ اهل معنی می شود از سرزنش روشن
زبان شمع تیزی از دهان گاز می گیرد
هوش مصنوعی: چراغ کسانی که درک عمیق دارند، از انتقاد و سرزنش روشن می‌شود. زبان، مانند شعله‌ی شمعی است که از دهان، تیزی و شدت خاصی می‌گیرد.
اگرچه مانع پرواز می باشد گرفتاری
مرا دل در بر از یاد قفس پرواز می گیرد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مشکلات مانع پرواز من هستند، دل من از یاد قفس آزاد می‌شود و به پرواز در می‌آید.
مشو از شکر حق غافل که حق از خلق نعمت را
نمی گیرد به کفر، اما به کفران باز می گیرد
هوش مصنوعی: از شکرگزاری نعمت‌های الهی غافل نشو، چون خداوند نعمت‌ها را از بندگان نمی‌گیرد به خاطر کفر، اما اگر نسبت به نعمت‌ها ناسپاسی کنی، آن نعمت‌ها را به تو خواهد گرفت.
در انجام حیات از ضبط او عاجز نمی گردد
عنان نفس صائب هر که از آغاز می گیرد
هوش مصنوعی: در زندگی، کسی که از ابتدا به دنبال هدایت و کنترل نفس خود باشد، هرگز نمی‌تواند آن را مهار کند و از نفس خود ناامید نخواهد شد.