گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۷۸

چو شاهین بر سر دست آن شکار انداز می گیرد
تذرو رنگ از رخسار گل پرواز می گیرد
به خال زیر زلفی عشق رو کرده است رزقم را
تذروم دانه را از چنگل شهباز می گیرد
ازین دلسوزتر ای باغبان با بلبلان سر کن
گل این باغ رنگ از شعله آواز می گیرد
چنین از سرنوشت پیچ و تابم می شود ظاهر
که دل از دستم آن زلف کمند انداز می گیرد
غبار کوی او را تا به سیر بوستان آرد
زبرگ گل صبا هر روز پای انداز می گیرد
به من درس مقامات محبت می دهد بلبل
سیه مستی ببین کز دست مطرب ساز می گیرد
به چشم نکته پردازش مسیحا بر نمی آید
نگاه او سخن را از لب اعجاز می گیرد
علاج حسرت دیرین خود را می کند صائب
اگر این بار جا در بزم آن دمساز می گیرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو شاهین بر سر دست آن شکار انداز می گیرد
تذرو رنگ از رخسار گل پرواز می گیرد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای مانند شاهین بر روی دست شکارچی نشسته است و زمانی که شکار را می‌بیند، با دقت آن را هدف قرار می‌دهد. در این لحظه، رنگ پرچم پرندگان دیگر هم مانند رنگ گل به نظر می‌رسد و به راحتی می‌تواند از آنجا پرواز کند.
به خال زیر زلفی عشق رو کرده است رزقم را
تذروم دانه را از چنگل شهباز می گیرد
هوش مصنوعی: عشق با زیبایی و جذابیت خود به من لطف کرده است و روزگار من را روشن کرده است. دانه، که نشانه‌ی محبت و طراوت است، از چنگال پرنده‌ای آزاد می‌شود که به آن لطافت و زیبایی داده است.
ازین دلسوزتر ای باغبان با بلبلان سر کن
گل این باغ رنگ از شعله آواز می گیرد
هوش مصنوعی: ای باغبان، از تو دلسوزتر کسی نیست، با بلبلان نجوا کن. گل‌های این باغ، رنگ و بویی از صدای دلنشین می‌گیرند.
چنین از سرنوشت پیچ و تابم می شود ظاهر
که دل از دستم آن زلف کمند انداز می گیرد
هوش مصنوعی: سرنوشت به گونه‌ای تغییر می‌کند که من احساس می‌کنم دل من در دست کسی گرفتار شده است و او با زلف‌هایش مرا به دام انداخته است.
غبار کوی او را تا به سیر بوستان آرد
زبرگ گل صبا هر روز پای انداز می گیرد
هوش مصنوعی: غبار کوی او همی‌خواهد تا با نسیم صبح که عطر گل‌ها را به همراه دارد، به دل باغ برسد و هر روز جلوه‌ای تازه از زیبایی را به نمایش بگذارد.
به من درس مقامات محبت می دهد بلبل
سیه مستی ببین کز دست مطرب ساز می گیرد
هوش مصنوعی: بلبل سیه‌مست به من آموزش می‌دهد که چگونه در عشق و محبت باید رفتار کرد. زیبایی این آموزش را ببین که چگونه از هنرمند و سازش الهام می‌گیرد.
به چشم نکته پردازش مسیحا بر نمی آید
نگاه او سخن را از لب اعجاز می گیرد
هوش مصنوعی: نگاه او مانند مسیحا به زیبایی و ظرافتی است که هر نکته‌ای را به دقت می‌بیند و از زبانش سخنانی شگفت‌انگیز بیرون می‌آید.
علاج حسرت دیرین خود را می کند صائب
اگر این بار جا در بزم آن دمساز می گیرد
هوش مصنوعی: صائب اگر دوباره در جمع محبوبی که آرزویش را داشته است، حضور پیدا کند، می‌تواند درمانی برای حسرت‌های گذشته‌اش پیدا کند.