گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۶۱

بجز تشویش خاطر عالم فانی نمی دارد
جهان دارالامانی غیر حیرانی نمی دارد
نباشد هیچ بنیادی زسیل حادثات ایمن
بغیر از خانه بر دوشی که ویرانی نمی دارد
زخورد و خواب بگذر گر دل بیدار می خواهی
که بیداری زپی خواب تن آسانی نمی دارد
سحرخیزی ز آب زندگی سیراب می گردد
که دست از دامن شبهای ظلمانی نمی دارد
گذارد بی سروپایی در آتش نعل سالک را
گهر در بحر آسایش زغلطانی نمی دارد
حجاب و شرم در کارست حسن لاابالی را
گریز از چاه و زندان ماه کنعانی نمی دارد
گرفتار ترا چشم ترحم نیست از مردم
که امید شفاعت صید قربانی نمی دارد
همان از دور می بوسم زمین هر چند می دانم
که دربان کریمان چین پیشانی نمی دارد
مپیچ از غنچه خسبی سر اگر آسودگی خواهی
که گل در غنچگی بیم از پریشانی نمی دارد
چه باشد دین و دل صائب که نتوان باخت در راهش؟
دو عالم باختن اینجا پشیمانی نمی دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بجز تشویش خاطر عالم فانی نمی دارد
جهان دارالامانی غیر حیرانی نمی دارد
هوش مصنوعی: جز دلشوره و نگرانی، این جهان فانی هیچ چیز با ارزشی ندارد و در این دنیا جز سردرگمی و گیجی چیزی نمی‌بینیم.
نباشد هیچ بنیادی زسیل حادثات ایمن
بغیر از خانه بر دوشی که ویرانی نمی دارد
هوش مصنوعی: هیچ بنیادی نمی‌تواند از حوادث و مشکلات در امان باشد، مگر اینکه به خانه بر دوشی اتکا کنیم که از خراب شدن مصون است.
زخورد و خواب بگذر گر دل بیدار می خواهی
که بیداری زپی خواب تن آسانی نمی دارد
هوش مصنوعی: برای اینکه دل تو بیدار و هوشیار باشد، باید از خواب و غفلت بگذری. بیداری به راحتی و با خواب آسوده به دست نمی‌آید.
سحرخیزی ز آب زندگی سیراب می گردد
که دست از دامن شبهای ظلمانی نمی دارد
هوش مصنوعی: کسی که صبح زود بیدار می‌شود، از آب حیات بهره‌مند می‌شود و نمی‌تواند از شب‌های تاریک فاصله بگیرد.
گذارد بی سروپایی در آتش نعل سالک را
گهر در بحر آسایش زغلطانی نمی دارد
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که انسان باید از عواملی که او را به بی‌ثباتی و بی‌نظمی می‌کشاند، دوری کند. گاهی اوقات حتی در شرایط سخت و چالش‌انگیز، می‌توان با آرامش و ثبات خاطر به موفقیت رسید. جوهره‌ی زندگی و آرامش درونی، همچون گوهر در دریا، ممکن است تحت تأثیر مشکلات و دشواری‌ها قرار گیرد، اما در نهایت، آن چه مهم است، حفظ ثبات و دوری از هرج و مرج است.
حجاب و شرم در کارست حسن لاابالی را
گریز از چاه و زندان ماه کنعانی نمی دارد
هوش مصنوعی: با حجاب و شرم، زیبایی بی‌خیالی را نمی‌توان پنهان کرد. از چاه و زندان زیبایی‌های مانند ماه کنعانی، فرار نمی‌کند.
گرفتار ترا چشم ترحم نیست از مردم
که امید شفاعت صید قربانی نمی دارد
هوش مصنوعی: نمی‌توانی از مردم انتظار رحمت و کمک داشته باشی، چرا که آنها خودشان درگیر مشکلات و گرفتاری‌های خود هستند و کسی به فکر تو نخواهد بود.
همان از دور می بوسم زمین هر چند می دانم
که دربان کریمان چین پیشانی نمی دارد
هوش مصنوعی: از دور زمین را می‌بوسم، هرچند می‌دانم که دربانان خوب، با پیشانی چروکیده‌ای مواجه نمی‌شوند.
مپیچ از غنچه خسبی سر اگر آسودگی خواهی
که گل در غنچگی بیم از پریشانی نمی دارد
هوش مصنوعی: اگر به دنبال آرامش هستی، از خواب غنچه دور نشو، چون گل در حال گل دادن هیچ ترسی از بی‌نظمی و پریشانی ندارد.
چه باشد دین و دل صائب که نتوان باخت در راهش؟
دو عالم باختن اینجا پشیمانی نمی دارد
هوش مصنوعی: در این دنیا، آیا می‌توان چیزی را بالاتر از ایمان و عشق به حق پیدا کرد که ارزش نداشته باشد انسان برای آن تلاش کند و حتی جانش را فدای آن کند؟ در این راه، اگر کسی همه چیزش را از دست بدهد، در واقع هیچ گاه نمی‌تواند احساس پشیمانی کند.