گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۷

زیر شمشیر حوادث پای بر جاییم ما
رو نمی‌تابیم از سیلاب، دریاییم ما
پردهٔ غفلت نمی‌گردد بصیرت را حجاب
گرچه از پوشیده چشمانیم، بیناییم ما
مطلب ما گوهر عبرت به دست آوردن است
گر به ظاهر همچو طفلان در تماشاییم ما
شبنم ما را ز گل آتش بود در زیر پا
کز نظربازان آن خورشید سیماییم ما
وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان
چون الف با هر چه پیوندیم، تنهاییم ما
نیست خواب غفلت ما را به بیداری امید
چون ره خوابیده در دامان صحراییم ما
کرده‌ایم از خودحسابی نقد بر خود حشر را
فارغ از اندیشه دیوان فرداییم ما
با رفیقان موافق، بند و زندان گلشن است
هر که شد دیوانه، چون زنجیر همپاییم ما
سیل نتواند غبار ما ز کوی یار برد
کز نظربندان آن مژگان گیراییم ما
پیش پا دیدن ز ما صائب نمی‌آید چو شمع
بس که محو جلوهٔ آن قد رعناییم ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زیر شمشیر حوادث پای بر جاییم ما
رو نمی‌تابیم از سیلاب، دریاییم ما
هوش مصنوعی: ما در برابر سختی‌ها و مشکلات ثابت‌قدم هستیم و با وجود طغیانی که ممکن است پیش بیاید، همچنان قوی و استوار باقی خواهیم ماند.
پردهٔ غفلت نمی‌گردد بصیرت را حجاب
گرچه از پوشیده چشمانیم، بیناییم ما
هوش مصنوعی: پرده نادانی نمی‌تواند بینش انسان را پنهان کند، هرچند که ما با چشمان بسته دیده نمی‌شویم، اما در حقیقت بیناییم.
مطلب ما گوهر عبرت به دست آوردن است
گر به ظاهر همچو طفلان در تماشاییم ما
هوش مصنوعی: موضوع ما کسب دانش و تجربه از حوادث زندگی است، اگرچه ما به ظاهر مانند کودکان در حال تماشا و سرگرمی هستیم.
شبنم ما را ز گل آتش بود در زیر پا
کز نظربازان آن خورشید سیماییم ما
هوش مصنوعی: ما مانند گلی هستیم که شبنم بر روی آن نشسته و این زیبایی ما به خاطر نگاه کسانی است که به ما می‌نگرند، چون در زیر پای ما از آتش عشق خبر داریم.
وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان
چون الف با هر چه پیوندیم، تنهاییم ما
هوش مصنوعی: وحشت و ترس ما از بودن در کنار دوستان کم نمی‌شود؛ زیرا با وجود اینکه به هم نزدیک هستیم و مرتبط، در عمق وجود خود همچنان احساس تنهایی می‌کنیم.
نیست خواب غفلت ما را به بیداری امید
چون ره خوابیده در دامان صحراییم ما
هوش مصنوعی: ما در خواب غفلت خود هستیم و به بیداری امیدی نداریم، زیرا مانند کسانی هستیم که در دل بیابان سرگردان و خواب‌آلودند.
کرده‌ایم از خودحسابی نقد بر خود حشر را
فارغ از اندیشه دیوان فرداییم ما
هوش مصنوعی: ما در زندگی خود حساب و کتابی کرده‌ایم و برای روز رستاخیز خود را آماده کرده‌ایم، بدون اینکه نگران دیوانگی‌ها و افکار فردا باشیم.
با رفیقان موافق، بند و زندان گلشن است
هر که شد دیوانه، چون زنجیر همپاییم ما
هوش مصنوعی: دوستانی که به هم سازگاری دارند، مانند بهشتی هستند. هر کسی که دچار جنون و دیوانگی شود، در واقع در کنار ما مانند زنجیری است که به هم وصل شده‌ایم.
سیل نتواند غبار ما ز کوی یار برد
کز نظربندان آن مژگان گیراییم ما
هوش مصنوعی: سیل نمی‌تواند غباری که از جان و دل به عشق یار نشسته است را از بین ببرد، زیرا ما از دلفریبی آن مژگان که دل را می‌رباید، به خواب رفته‌ایم.
پیش پا دیدن ز ما صائب نمی‌آید چو شمع
بس که محو جلوهٔ آن قد رعناییم ما
هوش مصنوعی: محققانه نیست که به سادگی ما را نادیده بگیریم، زیرا همچون شمعی هستیم که به شدت تحت تاثیر زیبایی آن قد شگفت‌انگیز هستیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۸۷ به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1396/11/13 16:02
@ikasra

سلام

در بیت اول مصرع دوم با توجه به سیلاب ، دریاییم ( دریا ) صحیح است.

1400/05/26 16:07
مهرداد

لطفاً در بیت اول دریابیم به دریاییم اصلاح شود. 

1400/05/26 19:07
همیرضا

سپاس، درست شد.

1400/05/26 16:07
مهرداد

واقعا که چون الف با هر چه پیوندیم، تنهاییم ما

 

1400/07/21 10:10
حبیب رنجور

چون الف با هرچه پیوندیم تنهاییم ما. سوال من اینه که چرا الف؟ الف کنار حروف دیگه میتونه بهشون بچسبه. کسی ایده ای داره دلیل این واژه گزینی رو؟

 

1400/07/21 14:10
ملیکا رضایی

حبیب رنجور 

به مصراع قبلی توجه کنید ؛

نظر بنده این است که دوست این واژه در این مصراع خب جمع بسته شده و دوستان شده ؛یعنی یک الف و نونی به آن اضافه شده در واقع اگر دقت کنید دوست‌ها هم جمع دوست هست ولی اگر الف نباشد دوسته یا دوستن معنی ندارد پس این الف به گونه ای باعث جمع بسته شدن میشود حتی اگر نون نباشد و ه و فقط الف باشد که میشود دوستا که در زبان عامیانه دیده ام افرادی که اینگونه میگویند و کاری نداریم با درستی یا نادرستی پس در کل این الف باعث جمع بسته شدن میشود و صائب به زیبایی تمام میگوید که با هر دوستی یا کسی و هر چه که بپیوندم باز تنها هستم یعنی مهم نیست که مثل الف تنها عامل اصلی جمع بسته شدن واژگان هست من با دوستان خودم که پیوند میخورم باز هم تنها هستم ...مهم این نیست که در جمع باشم چون باز تنها هستم ... و این یک حقیقت هست که گاه افراد در جمع نه تنها احساس تنهایی کرده بلکه تنها هستند ... .

درود بر شما و درود بر روان پاک و قلم درخشان صائب ...