گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۳۰

زیر تیغ از جبهه چین مردان می باید گشود
بر رخ مهمان در کاشانه می باید گشود
عقده از کار پریشان خاطران روزگار
با تهیدستی به رنگ شانه می باید گشود
ابر نیسان آبرو را می دهد گوهر عوض
پیش مینا دست چون پیمانه می باید گشود
سیل را خاشاک در زنجیر نتواند کشید
در بهاران بند از دیوانه می باید گشود
گرچه بر آتش زدن را مشورت در کار نیست
فالی از بال و پر پروانه می باید گشود
گفتگوی عشق با افسردگان بی حاصل است
پیش طفلان دفتر افسانه می باید گشود
سر به جیب خاک می باید کشیدن در خزان
در بهاران بال و پر چون دانه می باید گشود
پنجه کردن با زبردستان ندارد حاصلی
سیل چون آمد در کاشانه می باید گشود
چون صدف باید اگر لب باز کردن ناگزیر
در هوای ابر سر مستانه می باید گشود
کوری جمعی که بر لب تشنگان بستند آب
چون محرم شد در میخانه می باید گشود
خوش بود با تازه رویان بی حجاب آمیختن
در هوای ابر سرمستانه می باید گشود
ثقل دستار تعین برنتابد بزم می
این گرانجان را ز سر رندانه می باید گشود
بستگی کفرست در آیین واصل گشتگان
از کمر زنار در بتخانه می باید گشود
چشم باید بست صائب اول از روی دو کون
بعد از آن بر چهره جانانه می باید گشود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زیر تیغ از جبهه چین مردان می باید گشود
بر رخ مهمان در کاشانه می باید گشود
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و دشوار، باید در برابر مهمانان و مهمان‌نوازی در خانه باز باشیم و از روی مهربانی روی خود را به آنها نشان دهیم.
عقده از کار پریشان خاطران روزگار
با تهیدستی به رنگ شانه می باید گشود
هوش مصنوعی: برای حل مشکلات و نگرانی‌های کسانی که در دوران سختی زندگی می‌کنند، باید با کم‌بودن‌ها و نابرابری‌ها به گونه‌ای مناسب و با دقت عمل کرد.
ابر نیسان آبرو را می دهد گوهر عوض
پیش مینا دست چون پیمانه می باید گشود
هوش مصنوعی: در فصل بهار، ابرها به زندگی و نشاط می‌بخشند و به نوعی باعث حفظ اعتبار زمین و موجودات آن می‌شوند. در این زمان، زیبایی طبیعی و شکوه زندگی مانند جواهر با ارزش است، و باید آن را از طریق لذت‌های ساده و دلنشین مانند گل‌های مینا، که نماد زیبایی هستند، دریابیم. برای بهره‌برداری از این زیبایی‌ها، باید فضای مناسب را فراهم کنیم و درد و رنج‌های روزمره را کنار بگذاریم.
سیل را خاشاک در زنجیر نتواند کشید
در بهاران بند از دیوانه می باید گشود
هوش مصنوعی: در فصل بهار، طبیعت و زندگی به اوج خود می‌رسد و هیچ چیز نمی‌تواند مانع حرکت و آزادی آن شود. اگرچه ممکن است برخی افراد یا چیزها در تلاش برای کنترل اوضاع باشند، اما انرژی و شور ذاتی زندگی و طبیعت نمی‌تواند محدود بماند و باید آزادانه جریان یابد.
گرچه بر آتش زدن را مشورت در کار نیست
فالی از بال و پر پروانه می باید گشود
هوش مصنوعی: هرچند که در کار سوزاندن چیزی نیاز به مشورت نیست، ولی برای پیش‌بینی و رخداد آینده باید به نشانه‌های نازک و ظریف توجه کرد.
گفتگوی عشق با افسردگان بی حاصل است
پیش طفلان دفتر افسانه می باید گشود
هوش مصنوعی: عشق در میان کسانی که ناامید و افسرده‌اند، بی‌فایده است و بهتر است که در دل‌های خام و بی‌تجربه مثل کودکان، قصه‌ها و افسانه‌ها را آغاز کرد.
سر به جیب خاک می باید کشیدن در خزان
در بهاران بال و پر چون دانه می باید گشود
هوش مصنوعی: در زمان پاییز باید سر را به زمین سپرد و در بهار مانند دانه‌ای بال و پر خود را باز کرد.
پنجه کردن با زبردستان ندارد حاصلی
سیل چون آمد در کاشانه می باید گشود
هوش مصنوعی: در برابر افراد ماهر و توانمند نباید تلاش کنید، زیرا وقتی مشکلات بزرگ و غیرقابل کنترل پیش می‌آید، باید با آن کنار بیایید و راهی برای حل آن پیدا کنید.
چون صدف باید اگر لب باز کردن ناگزیر
در هوای ابر سر مستانه می باید گشود
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی خود را در دنیای عشق و احساسات باز کنی، باید مانند صدفی باشی که برای نشان دادن زیبایی‌اش، ناگزیر باید در برابر باران و ابرها قرار گیرد. این به معنای پذیرش خطرها و چالش‌هاست تا بتوانی زیبایی خود را به نمایش بگذاری.
کوری جمعی که بر لب تشنگان بستند آب
چون محرم شد در میخانه می باید گشود
هوش مصنوعی: جمعی که به تشنگان آب ندادند و در برابرشان ایستادند، حالا وقتی وضعیت تغییر کرده و فرصتی فراهم شده، باید به میخانه بروند و رازها را افشا کنند.
خوش بود با تازه رویان بی حجاب آمیختن
در هوای ابر سرمستانه می باید گشود
هوش مصنوعی: دیدن و حرف زدن با چهره‌های زیبا و آزاد بسیار لذت‌بخش است و برای تجربهٔ این حال خوب، باید به دنیای شگفت‌انگیز و مست‌کننده‌ای که در دل طبیعت نهفته است، گام گذاشت.
ثقل دستار تعین برنتابد بزم می
این گرانجان را ز سر رندانه می باید گشود
هوش مصنوعی: بار سنگین و تعین، در این مجلس خوشگذرانی جایی ندارد و برای پذیرش این حالت محفل، باید عشق و آزادگی را از آغاز در نظر گرفت.
بستگی کفرست در آیین واصل گشتگان
از کمر زنار در بتخانه می باید گشود
هوش مصنوعی: در دین کافرانه، آنهایی که به حقیقت پیوسته‌اند، باید از بند و زنجیرهای باطل رهایی یابند و به زندگی آزادانه در محیط عبودیت و پرستش خدا دست یابند.
چشم باید بست صائب اول از روی دو کون
بعد از آن بر چهره جانانه می باید گشود
هوش مصنوعی: برای دیدن زیبایی‌های زندگی، ابتدا باید از دنیا و دنیایی‌ها فاصله گرفت و چشم بر روی آن‌ها بست. سپس با دلی باز و آرام، می‌توان سراغ چهره‌ی محبوب و زیبایی‌های حقیقی رفت و آن‌ها را مشاهده کرد.