گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۲۹

دیده روشن از فروغ آشنایی می شود
رزق چشم است آنچه صرف روشنایی می شود
هر که خاک نیستی در چشم خود بینی نریخت
گرچه در خلوت کند طاعت ریایی می شود
نقش شیرین بست راه گفتگو بر کوهکن
سخت رویی سد راه آشنایی می شود
رشته پیوند یاران را بریدن سهل نیست
چهره برگ خزان زرد از جدایی می شود
این گشایشها که در بیگانگی من دیده ام
حیف از اوقاتی که صرف آشنایی می شود
می خورندش مردم کوتاه بین آخر به چشم
هر که چون مه فربه از نور گدایی می شود
ناخن تدبیر بیجا خون خود را می خورد
عقده دل، باز از بی دست و پایی می شود
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه دل روشن از نور خدایی می شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیده روشن از فروغ آشنایی می شود
رزق چشم است آنچه صرف روشنایی می شود
هوش مصنوعی: چشم روشن و بینا به خاطر آگاهی و شناخت به وجود می‌آید و آنچه که به روشنایی و آگاهی اختصاص داده می‌شود، بهره‌ای است که انسان از آن می‌برد.
هر که خاک نیستی در چشم خود بینی نریخت
گرچه در خلوت کند طاعت ریایی می شود
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل خود به ارزش‌ها و مروت‌های انسانی اهمیت ندهد و فقط به ظاهر کارها توجه کند، حتی اگر در خلوت به عبادت و کارهای نیک بپردازد، در حقیقت از نظر اخلاقی دچار ریاکاری شده است.
نقش شیرین بست راه گفتگو بر کوهکن
سخت رویی سد راه آشنایی می شود
هوش مصنوعی: وجود محبت و دوستی، به خوبی می‌تواند باعث گشایش در ارتباطات و گفتگوها شود، در حالی که بی‌احساس و سرد بودن، مثل یک مانع بزرگ بر سر راه آشنایی و رابطه‌ها عمل می‌کند.
رشته پیوند یاران را بریدن سهل نیست
چهره برگ خزان زرد از جدایی می شود
هوش مصنوعی: قطع ارتباط دوستانه کار آسانی نیست؛ گواه این مسئله، تغییر چهره و زردی برگ‌های پاییزی است که نشانه جدایی است.
این گشایشها که در بیگانگی من دیده ام
حیف از اوقاتی که صرف آشنایی می شود
هوش مصنوعی: این تغییر و تحولی که در دوری و جدایی من مشاهده کرده‌ام، واقعا حیف است که زمانم را صرف آشنا شدن با دیگران کرده‌ام.
می خورندش مردم کوتاه بین آخر به چشم
هر که چون مه فربه از نور گدایی می شود
هوش مصنوعی: مردم کم‌فکر و سطحی‌نگر با دیدن افراد موفق و پرنور، تصمیم می‌گیرند که از آن‌ها بهره‌برداری کنند و به نوعی خود را در کنار آن‌ها کوچکتر و حقیرتر احساس می‌کنند.
ناخن تدبیر بیجا خون خود را می خورد
عقده دل، باز از بی دست و پایی می شود
هوش مصنوعی: اگر تصمیمات ناپخته و بی‌فکر گرفته شود، انسان از مشکلات خود بیشتر رنج می‌برد و این ناتوانی او را دچار درد و عذاب بیشتری می‌کند.
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه دل روشن از نور خدایی می شود
هوش مصنوعی: در هر مکانی نوری وجود دارد، اما در دل انسان وقتی که با نور الهی روشن می‌شود، می‌تواند به زیبایی و روشنی خاصی دست یابد.