غزل شمارهٔ ۲۷۱۲
در زمستان باغ اگر از برگ عریان می شود
برگ عیش خلق افزون در زمستان می شود
در سواد زلف شب، صبح بناگوشی است روز
کز نه ابر سیه گاهی نمایان می شود
روزها نسبت به شب برقی است کز ابر سیاه
می نماید گوشه ابرو و پنهان می شود
روزها خرج است وشبها دخل، نقد عمر را
دخل بیش از خرج در فصل زمستان می شود
چون گل شب بوست در شب فیض صبحت بیشتر
از دم سرد سحر دلها پریشان می شود
روز اگر روشن نماید دیده آفاق را
از جواهر سرمه شب دل فروزان می شود
هر که دارد درزمستان آتشین رخساره ای
پیش چشمش چون خلیل آتش گلستان می شود
موسم سرماست ایام ربیع سالکان
زان که طی راه در شب سهل و آسان می شود
روز عالم را سیه سازد به چشم مجرمان
ظلمت شب پرده روی گناهان می شود
مغز خشکش غوطه در دریای عنبر می زند
از می ریحانی شب هر که مستان می شود
غنچه خسبان را دل شبهاست باغ دلگشا
در لباس این غنچه محجوب خندان می شود
هر سبکروحی که شب را زنده می دارد چو روز
هر چه باشد مدت عمرش، دو چندان می شود
چون سویدا شب لباس کعبه می پوشد زمین
روز چون گردید ازین تشریف عریان می شود
هر که را باشد به کف دامان آتش طلعتی
ظلمت شبها به چشمش آب حیوان می شود
می زند صائب ز جامش جوش آب زندگی
در دل شب دیده هرکس که گریان می شود
غزل شمارهٔ ۲۷۱۱: کار ما از ساغر پرمی به سامان می شودغزل شمارهٔ ۲۷۱۳: دل نظرگاه خدا از ترک عصیان می شود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در زمستان باغ اگر از برگ عریان می شود
برگ عیش خلق افزون در زمستان می شود
هوش مصنوعی: در زمستان، هرچند درختان بدون برگ میشوند، اما شادی و نشاط مردم بیشتر میگردد.
در سواد زلف شب، صبح بناگوشی است روز
کز نه ابر سیه گاهی نمایان می شود
هوش مصنوعی: در تاریکی و سیاهی شب، نور صبحگاهی بهگونهای مانند گوشههای روز پدیدار میشود که این نور از پس ابرهای سیاه نمایان میگردد.
روزها نسبت به شب برقی است کز ابر سیاه
می نماید گوشه ابرو و پنهان می شود
هوش مصنوعی: روزها به نور و روشنی معروف هستند، اما در شب، وقتی ابرهای سیاه ظاهر میشوند، بخشی از نور روز مانند گوشه ابرو پنهان میشود و دیگر قابل رؤیت نیست.
روزها خرج است وشبها دخل، نقد عمر را
دخل بیش از خرج در فصل زمستان می شود
هوش مصنوعی: در روزها هزینهها بیشتر میشود و در شبها درآمدها. اما در فصل زمستان، آنچه از عمرمان میگذرانیم بیشتر از آن چیزی است که خرج میکنیم.
چون گل شب بوست در شب فیض صبحت بیشتر
از دم سرد سحر دلها پریشان می شود
هوش مصنوعی: مثل گل شببو، در شب، صبح دلانگیزتری از نفخ سرد صبحگاهی دارد که دلها را آشفته میکند.
روز اگر روشن نماید دیده آفاق را
از جواهر سرمه شب دل فروزان می شود
هوش مصنوعی: اگر روز به روشنایی خود دنیا را نشان دهد، زیبایی و ارزشهایی که شب با تاریکی و جواهراتش به دل میدهد، بیشتر حس میشود.
هر که دارد درزمستان آتشین رخساره ای
پیش چشمش چون خلیل آتش گلستان می شود
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل زمستان، چهرهای گرم و آتشین دارد، برای او زندگی شبیه به گلستان خواهد بود، مانند ابراهیم خلیل که در دل آتش، گلستانی ایجاد کرد.
موسم سرماست ایام ربیع سالکان
زان که طی راه در شب سهل و آسان می شود
هوش مصنوعی: فصل زمستان است و بهار سالکان در پی آن است، زیرا عبور از راه در شب، آسان و بیدردسر میشود.
روز عالم را سیه سازد به چشم مجرمان
ظلمت شب پرده روی گناهان می شود
هوش مصنوعی: روزگار، با چشم دیدگان گناهکاران، تاریکی شب را بر روی گناهانشان میافکند و باعث میشود که اعمال زشت آنها در سایه قرار گیرد.
مغز خشکش غوطه در دریای عنبر می زند
از می ریحانی شب هر که مستان می شود
هوش مصنوعی: عقل و فکر من در دنیایی پر از خوشی و لذت غوطهور است و از عطر خوش گل شببو، سرمست و شاداب میشود. هر کسی که به این حالت مستانه دست مییابد، زندگیاش پر از شادی و سروری خواهد بود.
غنچه خسبان را دل شبهاست باغ دلگشا
در لباس این غنچه محجوب خندان می شود
هوش مصنوعی: غنچهای که در خواب است، دل شبها را در خود دارد و باغ دلانگیز در دامن این غنچهی خجالتی و خندان به زندگی میآید.
هر سبکروحی که شب را زنده می دارد چو روز
هر چه باشد مدت عمرش، دو چندان می شود
هوش مصنوعی: هر فردی که شب را با نشاط و شادی میگذرانید و آن را زنده نگه میدارد، عمرش به طرز قابل توجهی افزایش مییابد، چه مدت عمرش کم باشد و چه زیاد.
چون سویدا شب لباس کعبه می پوشد زمین
روز چون گردید ازین تشریف عریان می شود
هوش مصنوعی: در شب، زمین مانند لباس سیاه و زیبا کعبه را به تن میکند، اما با طلوع روز، این زیبایی از بین میرود و زمین عریان و بدون پوشش میشود.
هر که را باشد به کف دامان آتش طلعتی
ظلمت شبها به چشمش آب حیوان می شود
هوش مصنوعی: هر کسی که با جمال و زیبایی خاصی در وجودش آتش و روشنی دارد، در تاریکی شبها، چشمانش مانند آب حیات میشود و روشنایی و زندگی را به او میبخشد.
می زند صائب ز جامش جوش آب زندگی
در دل شب دیده هرکس که گریان می شود
هوش مصنوعی: صائب از جامش زندگی را به همه مینوشاند و در دل شب، هر کسی که اشک میریزد، این احساس را تجربه میکند.