گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۱

شیوه های چشم او را در نظر داریم ما
مو به مو زان جنبش مژگان خبر داریم ما
بلبلان در راه ما بیهوده می ریزند خار
دیده ای از دامن گل پاکتر داریم ما
زورق ما گرچه شد یکرنگ دریا چون حباب
همچنان اندیشه از موج خطر داریم ما
از پی روپوش، صندل بر جبین مالیده ایم
ورنه سر را از برای دردسر داریم ما
دیدن پا خوشترست از بال و پر طاوس را
عیب خود را در نظر بیش از هنر داریم ما
دیده حیران ما را پرده دیگر شود
نسخه از رخسار او چندان که برداریم ما
نیست آسان ترک می صائب خمارآلود را
چون ازان لبهای میگون چشم برداریم ما؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شیوه های چشم او را در نظر داریم ما
مو به مو زان جنبش مژگان خبر داریم ما
هوش مصنوعی: ما به دقت رفتار چشم او را زیر نظر داریم و از هر حرکتی که با مژه‌هایش انجام می‌دهد، به خوبی آگاه هستیم.
بلبلان در راه ما بیهوده می ریزند خار
دیده ای از دامن گل پاکتر داریم ما
هوش مصنوعی: پرنده‌هایی که به عشق ما آواز می‌خوانند و غم و اندوه خود را بیان می‌کنند، نمی‌دانند که ما چیزهای پاک‌تر و زیباتر از گل داریم و از آن‌ها دورند.
زورق ما گرچه شد یکرنگ دریا چون حباب
همچنان اندیشه از موج خطر داریم ما
هوش مصنوعی: کشتی ما هرچند که دریا را یکی دیده و با آن هماهنگ شده است، اما همچنان در خطر و نگرانی از امواج خطرناک هستیم.
از پی روپوش، صندل بر جبین مالیده ایم
ورنه سر را از برای دردسر داریم ما
هوش مصنوعی: ما برای پوشاندن مشکلات و دردسرهایمان، ظاهری زیبا و آراسته به خود گرفته‌ایم، اما در حقیقت مشغله‌های فکری و نگرانی‌ها به سراغمان آمده‌اند.
دیدن پا خوشترست از بال و پر طاوس را
عیب خود را در نظر بیش از هنر داریم ما
هوش مصنوعی: تماشای پاهای طاوس برای ما زیباتر از بال و پر آن است، زیرا عیب‌های خود را بیشتر از هنرهایمان می‌بینیم.
دیده حیران ما را پرده دیگر شود
نسخه از رخسار او چندان که برداریم ما
هوش مصنوعی: چشمان ما از شگفتی و تعجب در حال حیرت است. اگر پرده دیگری از روی چهره محبوب برداریم، آن‌قدر زیباست که از دیدن آن، حالتی غیرقابل وصف به ما دست می‌دهد.
نیست آسان ترک می صائب خمارآلود را
چون ازان لبهای میگون چشم برداریم ما؟
هوش مصنوعی: ترک کردن می‌های خمارآلود و نشئه را کار راحتی نیست، چون وقتی که از لب‌های زیبا و میگون می‌گذریم، دل کندن از آن‌ها دشوار می‌شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۷۱ به خوانش پری ساتکنی عندلیب