غزل شمارهٔ ۲۶۹۴
بعد عمری گر وصال او میسر میشود
شرم پیش چشم من سد سکندر میشود
تیرهبختی کار خود را میکند هرجا که هست
نامه من پرده چشم کبوتر میشود
کیمیای عشق هرکس را که سازد بینیاز
هر سر مو بر تنش کبریت احمر میشود
نیست غیر از نقش جانان عشق را مشغولیی
بیستون از کوهکن آخر مصور میشود
از رخش چون دانه یاقوت رنگین شد عرق
چون زمین افتاد قابل دانه گوهر میشود
نیست حسن و عشق را از هم جدایی جز به نام
شعله چون پرواز کرد از خود سمندر میشود
هرکه شد تسلیم، از تیغ حوادث برد جان
خون چو میمیرد خلاص از زخم نشتر میشود
از تو تا خورشید تابان نیست ره چندان دراز
ذرهای با چشم خوابآلود رهبر میشود
گر میسر میشود آرام در کام نهنگ
زیر گردون خواب راحت هم میسر میشود
خاکساران میبرند از گردش افلاک فیض
هرچه دارد شیشه صرف جام و ساغر میشود
صحبت پاکیزهرویان نوبهار دولت است
جامه باد صبا از گل معطر میشود
نیست آسان حرف را سنجیده در دل ساختن
سنگ میگردد صدف تا قطره گوهر میشود
مهر سازد کینه را افتاد چون دل سادهلوح
زنگ بر آیینه رخسار، جوهر میشود
خاطر ما از نسیم لطف بر هم میخورد
بر چراغ ما نگاه گرم صرصر میشود
نشکند صفرای حرص از نعمت روی زمین
هرکه قانع (شد) به دل خوردن، توانگر میشود؟
ناتوانیهای ما صائب دلیل وحشت است
صید چون افتاد وحشی زود لاغر میشود
غزل شمارهٔ ۲۶۹۳: هر که را غمخوار گردی غمگسارت می شودغزل شمارهٔ ۲۶۹۵: زان رخ گلگون عرق یاقوت احمر میشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بعد عمری گر وصال او میسر میشود
شرم پیش چشم من سد سکندر میشود
هوش مصنوعی: اگر بعد از سالها دوری، دیدار او ممکن شود، شرم و حیا در برابر چشمان من همچون سد سکندر بزرگ و غیرقابل عبور خواهد شد.
تیرهبختی کار خود را میکند هرجا که هست
نامه من پرده چشم کبوتر میشود
هوش مصنوعی: بدیها و شانسهای بد در هر مکان و زمانی به کار خود ادامه میدهند. نوشته من به نوعی همچون پردهای برای چشمان کبوتر میشود.
کیمیای عشق هرکس را که سازد بینیاز
هر سر مو بر تنش کبریت احمر میشود
هوش مصنوعی: محبت واقعی مانند گنجی ارزشمند است که هر کسی آن را پیدا کند، به بینیازی میرسد و در نتیجه، هر یک از موهای بدنش به نشانهی شایستگی و خصوصیت خاص، تبدیل به نشانهای از عشق میشود.
نیست غیر از نقش جانان عشق را مشغولیی
بیستون از کوهکن آخر مصور میشود
هوش مصنوعی: تنها چیزی که در عشق وجود دارد، تصویر محبوب است و هیچ چیز دیگری نمیتواند توجه انسان را به خود جلب کند. مانند این است که تصویر بیستون بر روی کوه حک شده و به همین راحتی میتوان به آن چشم دوخت.
از رخش چون دانه یاقوت رنگین شد عرق
چون زمین افتاد قابل دانه گوهر میشود
هوش مصنوعی: وقتی چهرهاش مثل دانهی یاقوت رنگین شود، عرقی که بر بدنش میافتد، مانند خاکی است که قابلیت تولید گوهر را دارد.
نیست حسن و عشق را از هم جدایی جز به نام
شعله چون پرواز کرد از خود سمندر میشود
هوش مصنوعی: زیبایی و عشق هرگز از یکدیگر جدا نیستند، مگر اینکه نام شعله را ببرند. همچنان که سمندر وقتی پرواز میکند، دیگر از خود دور میشود.
هرکه شد تسلیم، از تیغ حوادث برد جان
خون چو میمیرد خلاص از زخم نشتر میشود
هوش مصنوعی: هرکس که با حوادث زندگی تسلیم شود، مانند کسی که به خاطر میمیرد، از زخمها و سختیها رهایی مییابد و میتواند از درد و رنجش نجات پیدا کند.
از تو تا خورشید تابان نیست ره چندان دراز
ذرهای با چشم خوابآلود رهبر میشود
هوش مصنوعی: بین تو و خورشید تابان فاصله زیادی نیست، فقط کافی است که با چشمان خوابآلودت نگاهی بیندازی تا راه را پیدا کنی.
گر میسر میشود آرام در کام نهنگ
زیر گردون خواب راحت هم میسر میشود
هوش مصنوعی: اگر امکانپذیر باشد، میتوان در آرامش و در عمق نهنگ، زیر آسمان به خواب راحتی دست یافت.
خاکساران میبرند از گردش افلاک فیض
هرچه دارد شیشه صرف جام و ساغر میشود
هوش مصنوعی: خاکساران به واسطه چرخش آسمان، از همه نعمتهای موجود بهرهمند میشوند و به همین دلیل، شیشه و ظرفهای خود را پر از نعمتهای الهی میکنند.
صحبت پاکیزهرویان نوبهار دولت است
جامه باد صبا از گل معطر میشود
هوش مصنوعی: صحبت افراد خوشسیما و نیکوکار مانند بهار است که آغاز شکوفایی و رونق است. وقتی نسیم صبحگاهی میوزد، لباسش از عطر گلها معطر میشود.
نیست آسان حرف را سنجیده در دل ساختن
سنگ میگردد صدف تا قطره گوهر میشود
هوش مصنوعی: آوردن اندیشه و بیان آن به شکلی دقیق و موزون کار سادهای نیست. باید مدت زمانی سپری شود و تلاش بسیاری انجام شود تا از دل یک موضوع ساده، چیزی باارزش و زیبا تولید شود، مشابه چگونگی ایجاد مروارید در صدف.
مهر سازد کینه را افتاد چون دل سادهلوح
زنگ بر آیینه رخسار، جوهر میشود
هوش مصنوعی: دوستی و محبت باعث میشود که کینه و دشمنی از بین برود. وقتی دل فردی ساده و بیآلایش باشد، محبت و زیبایی در چهرهاش مانند نور در آینه میدرخشد و حقیقت وجودش را نمایان میکند.
خاطر ما از نسیم لطف بر هم میخورد
بر چراغ ما نگاه گرم صرصر میشود
هوش مصنوعی: نسیم محبت به دل ما شوق و شوری میبخشد و نگاه گرم باد سرد باعث میشود که شعله زندهتر شود.
نشکند صفرای حرص از نعمت روی زمین
هرکه قانع (شد) به دل خوردن، توانگر میشود؟
هوش مصنوعی: اگر کسی به آنچه در زندگی دارد راضی باشد و در دل خود قانع باشد، از نعمتهای زمین بینصیب نمیماند و روحش ثروتمند خواهد شد. حرص و طمع نمیتواند او را از این نعمتها دور کند.
ناتوانیهای ما صائب دلیل وحشت است
صید چون افتاد وحشی زود لاغر میشود
هوش مصنوعی: ناتوانیهای ما دلیل ترس و هراس است، همانطور که حیوان وحشی وقتی گرفتار میشود، سریعاً لاغر و ضعیف میگردد.