گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۹۲

زر و بال منعمان روز قیامت می‌شود
عاقبت هر فلس ماهی داغ حسرت می‌شود
تا برآمد از وطن یوسف عزیز مصر شد
دانه گوهر در زمین پاک غربت می‌شود
از تماشا دیده عاشق نمی‌گیرد قرار
لنگر این بحر خون‌آشام حیرت می‌شود
می‌رسد آخر به جایی بی‌قراری‌های ما
پیچ و تاب عشق زنجیر عدالت می‌شود
شورش سیلاب از کهسار می‌گردد زیاد
سد راه من کجا سنگ ملامت می‌شود
می‌کنندش با سگان در قسمت روزی شریک
چون هما هرکس که از اهل سعادت می‌شود
بوی خون می‌آید از تیغ زبان اعتراض
خرده‌گیری عاقبت تخم عداوت می‌شود
می‌گذارد هرکه پا فهمیده بر روی زمین
بر سرش ابر بلا دست حمایت می‌شود
از سر عادت مکن طاعت که این قدسی‌نژاد
می‌شود شیطان پابرجا چو عادت می‌شود
صائب از هرکس که داری رنجشی اظهار کن
شکوه چون در دل گره شد تخم کلفت می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زر و بال منعمان روز قیامت می‌شود
عاقبت هر فلس ماهی داغ حسرت می‌شود
هوش مصنوعی: در روز قیامت، مال و ثروت نمی‌تواند نجات‌دهنده باشد و در پایان، هر تلاش و زحمتی که برای دنیای مادی شده، به حسرت و پشیمانی تبدیل خواهد شد.
تا برآمد از وطن یوسف عزیز مصر شد
دانه گوهر در زمین پاک غربت می‌شود
هوش مصنوعی: زمانی که یوسف از سرزمین خود بیرون رفت، او به یک انسان ارزشمند در سرزمین مصر تبدیل شد؛ همچنان که دانه‌های باارزش در خاک پاک، در غیبت از وطن خود، به گنجینه‌هایی تبدیل می‌شوند.
از تماشا دیده عاشق نمی‌گیرد قرار
لنگر این بحر خون‌آشام حیرت می‌شود
هوش مصنوعی: عاشق نمی‌تواند از تماشای معشوق آرامش بگیرد؛ چرا که نگاه به این دریای پرآشوب و خونی او را دچار حیرت و سردرگمی می‌کند.
می‌رسد آخر به جایی بی‌قراری‌های ما
پیچ و تاب عشق زنجیر عدالت می‌شود
هوش مصنوعی: در نهایت، بی‌قراری‌ها و آشفتگی‌های ما به نقطه‌ای می‌رسد که عشق به گونه‌ای قانونمند و به عادلانه‌ای در می‌آید.
شورش سیلاب از کهسار می‌گردد زیاد
سد راه من کجا سنگ ملامت می‌شود
هوش مصنوعی: جریان خروشان آب از کوه‌ها به شدت ادامه دارد. پیش پای من موانع و مشکلاتی وجود دارد، اما من از انتقادها و سرزنش‌ها بی‌توجه هستم.
می‌کنندش با سگان در قسمت روزی شریک
چون هما هرکس که از اهل سعادت می‌شود
هوش مصنوعی: هر کس که جزو اهل سعادت باشد، در روزی خود با دیگران، حتی با افرادی که از نظر اجتماعی پایین‌تر هستند، شریک می‌گردد. مانند هما که در آسمان بلند است و از همگان بهره‌مند می‌شود.
بوی خون می‌آید از تیغ زبان اعتراض
خرده‌گیری عاقبت تخم عداوت می‌شود
هوش مصنوعی: بوی خون به مشام می‌رسد از زبان کسانی که اعتراض و انتقاد می‌کنند و در نهایت، این رفتارها به بذر دشمنی و کینه منجر می‌شود.
می‌گذارد هرکه پا فهمیده بر روی زمین
بر سرش ابر بلا دست حمایت می‌شود
هوش مصنوعی: هر کسی که آگاهی و درک درستی داشته باشد، می‌تواند به راحتی بر روی زمین قدم بگذارد و در برابر چالش‌ها و مشکلات، از حمایت و کمک برخوردار می‌شود.
از سر عادت مکن طاعت که این قدسی‌نژاد
می‌شود شیطان پابرجا چو عادت می‌شود
هوش مصنوعی: از روی عادت عبادت نکن، زیرا خوردن این تلخی ممکن است که ذات پاک را به دام شیطان بیندازد و وقتی عادت شکل گرفت، این دوری از حقیقت سخت می‌شود.
صائب از هرکس که داری رنجشی اظهار کن
شکوه چون در دل گره شد تخم کلفت می‌شود
هوش مصنوعی: اگر از کسی دلخوری یا رنجشی داری، آن را بیان کن و شکایت کن، زیرا وقتی این ناراحتی در دل بماند، تبدیل به یک مشکل بزرگ‌تر می‌شود.

حاشیه ها

1399/08/22 00:10
سعید صادقی

شکوه چون در دل گره شد را چگونه باید بخوانیم؟
ممنون

1402/06/21 20:09
سعید

《صائب از هر کس که داری رنجشی اظهار کن
شِکوه چون در دل گره شد ، تخمِ کلفت می‌شود》


کُلفَت = رنج و مشقت
دکتر صائب تبریزی فوق تخصص اعصاب و روان

همان چیزی که تراپیست‌ها امروز می‌گویند صائب ۵۰۰ سال قبل گفته
(اگه از کسی رنجشی دارین قبل از اینکه تبدیل به کینه بشه بهش بگین...)