غزل شمارهٔ ۲۶۹۱
محنت امروز، فردا جمله راحت میشود
اشک خونین آب صحرای قیامت میشود
تلخی بیداری شبهای این محنتسرا
در شبستان لحد خواب فراغت میشود
در لباس آب کوثر میکند جولان سرشک
آههای سرد سرو باغ جنت میشود
ناامید از آه سرد و ناله سوزان مباش
کاین بخار و دود آخر ابر رحمت میشود
دست هرکس را که میگیری درین آشوبگاه
بر چراغ زندگی دست حمایت میشود
تا پریشان است دل در شهر بند کثرتی
خویش را هرگاه سازی جمع، وحدت میشود
پیش اهل دل ندارد فوت مطلبی ماتمی
بیشتر از فوت وقت اینجا مصیبت میشود
عشق را سنگ ملامت میشود سنگ فسان
عقل خام است آن که دلسرد از نصیحت میشود
میکند بیهودهگویی خانه دل را سیاه
چون نفس در سینه دزدی نور حکمت میشود
هرکسی را حد خود باشد حصار عافیت
جغد در ویرانه از اهل سعادت میشود
گوشهگیری را بلایی همچو شهرت در قفاست
چاره این درد بیدرمان به صحبت میشود
میشود شیرین به مهلت آب دریا در صدف
میگساری مایه اشک ندامت میشود
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه دل روشن از نور عبادت میشود
غزل شمارهٔ ۲۶۹۰: کی به ناخن از دل غمگین گره وا می شود؟غزل شمارهٔ ۲۶۹۲: زر و بال منعمان روز قیامت میشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
محنت امروز، فردا جمله راحت میشود
اشک خونین آب صحرای قیامت میشود
هوش مصنوعی: مشکلات و سختیهای امروز، فردا به آرامش و راحتی تبدیل خواهد شد. اشکهای دردناک در روز قیامت به مانند آب صحرای وسیعی میشود.
تلخی بیداری شبهای این محنتسرا
در شبستان لحد خواب فراغت میشود
هوش مصنوعی: تلخی و سختی بیداری در شبهایی که در این عالم درد و رنج سپری میشود، در عالم بعد از مرگ و در آرامش قبر، به شادی و راحتی تبدیل میشود.
در لباس آب کوثر میکند جولان سرشک
آههای سرد سرو باغ جنت میشود
هوش مصنوعی: در پوشش آب کوثر، اشکهای سرد مانند سرو در باغ بهشت میرقصند و تحرک دارند.
ناامید از آه سرد و ناله سوزان مباش
کاین بخار و دود آخر ابر رحمت میشود
هوش مصنوعی: ناامید نباش از آن آهی که با سردی و نالهای دردناک همراه است، زیرا این بخار و دود در نهایت به بارانی از رحمت تبدیل خواهد شد.
دست هرکس را که میگیری درین آشوبگاه
بر چراغ زندگی دست حمایت میشود
هوش مصنوعی: هر کسی را که در این دنیای پر آشفتگی حمایت و کمک کنی، مانند این است که در روشنایی زندگی او دست یاری داری.
تا پریشان است دل در شهر بند کثرتی
خویش را هرگاه سازی جمع، وحدت میشود
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل نگران و پریشانی در دنیای پر از تنوع و اختلافات است، هر وقت که به آن وحدت و هماهنگی برسد، همه چیز به هم میپیوندد و یکپارچه میشود.
پیش اهل دل ندارد فوت مطلبی ماتمی
بیشتر از فوت وقت اینجا مصیبت میشود
هوش مصنوعی: برای کسانی که به احساسات و عمق زندگی اهمیت میدهند، زمان از دست رفته اهمیت بیشتری دارد و اتلاف وقت در اینجا به نوعی مصیبت به حساب میآید.
عشق را سنگ ملامت میشود سنگ فسان
عقل خام است آن که دلسرد از نصیحت میشود
هوش مصنوعی: عشق به گونهای مورد سرزنش قرار میگیرد که انگار تهمت و حرفهای بیاساس به آن زده میشود؛ چرا که کسی که به نصیحتها بیاعتناست، در واقع از درک عمیق عشق عاجز و ناتوان است.
میکند بیهودهگویی خانه دل را سیاه
چون نفس در سینه دزدی نور حکمت میشود
هوش مصنوعی: بیهودهگویی باعث میشود که دل انسان تاریک شود، مانند اینکه نفس در سینه کسی دزدیده شده باشد و نور حکمت از دست برود.
هرکسی را حد خود باشد حصار عافیت
جغد در ویرانه از اهل سعادت میشود
هوش مصنوعی: هر کس در زندگی خود محدودیتهایی دارد که باید رعایت کند. مانند جغدی که در یک ویرانه زندگی میکند و به دلیل شرایطش، نمیتواند به سعادت دست یابد. این نشان میدهد که برای رسیدن به آرامش و زندگی بهتر، باید از حد و مرزهای خود عبور کنیم.
گوشهگیری را بلایی همچو شهرت در قفاست
چاره این درد بیدرمان به صحبت میشود
هوش مصنوعی: تنهایی و دوری از اجتماع به اندازهی شهرت و معروفیت میتواند مشکلساز باشد. برای رفع این مشکل و درد بیپایان، نیاز به گفتگو و ارتباط با دیگران داریم.
میشود شیرین به مهلت آب دریا در صدف
میگساری مایه اشک ندامت میشود
هوش مصنوعی: شیرینی زندگی ممکن است با گذر زمان و در موقعیتهای خاصی مانند نشستن در کنار دریا و لذت بردن از نوشیدنی به یاد ماندنی تبدیل به حسرت و اندوه شود.
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه دل روشن از نور عبادت میشود
هوش مصنوعی: هر مکانی دارای روشنایی خاصی است، ولی در دل انسان، نور عبادت باعث روشنی و درخشش آن میشود.
حاشیه ها
1399/02/23 01:04
دکتر محمدحسین بهاری
درود و مهر
گرامیان در بیت دوم واژه فراغت درست است، که به نادرست
«فارغت» نوشته شده است.
با سپاس_ خطیب