گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۸۲

عیب پاکان زود بر مردم هویدا می‌شود
در میان شیر خالص موی رسوا می‌شود
زشت در سلک نکویان می‌نماید زشت‌تر
پای طاوس از پر طاوس رسوا می‌شود
می‌کند خلق بزرگان در هواخواهان اثر
ابرها مظلم ز روی تلخ دریا می‌شود
دل چو بی‌غم شد نمی‌گردد به درمان دردمند
گل نگردد غنچه نشکفته چون وامی‌شود
حرص را شیر برومندی بود موی سفید
قد دوتا چون شد، غم روزی دو بالا می‌شود
هرکه چون شبنم درین گلزار خود را جمع کرد
هم‌سفر با آفتاب عالم‌آرا می‌شود
نقش شیرین کوهکن را ساخت از دعوی خموش
لاف بیکارست هرجا کار گویا می‌شود
باده‌های تلخ می‌گردد به فرصت خوشگوار
ذوق کار عشق آخر کارفرما می‌شود
نیست ممکن برنگرداند ورق عشق غیور
عاقبت یوسف خریدار زلیخا می‌شود
می‌خلد چون تیر زهرآلود در دل سال‌ها
هر نگه کز چشم ما خرج تماشا می‌شود
نقد اوقاتی که می‌داری ز کار حق دریغ
چون زر ممسک به کوری خرج دنیا می‌شود
می‌زنم از بیم جان بر کوچه بیگانگی
آشنایی چون مرا از دور پیدا می‌شود!
نیست صائب عشق را اندیشه از زخم زبان
آتش ما از خس و خاشاک رعنا می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عیب پاکان زود بر مردم هویدا می‌شود
در میان شیر خالص موی رسوا می‌شود
هوش مصنوعی: عیوب و نقص‌های افراد پاک و نیکوکار به سرعت بر دیگران آشکار می‌گردد، همان‌طور که در میان شیر خالص، وجود موی رسوا و ناپاک به راحتی نمایان می‌شود.
زشت در سلک نکویان می‌نماید زشت‌تر
پای طاوس از پر طاوس رسوا می‌شود
هوش مصنوعی: زشت در میان نیکوها بدتر به نظر می‌رسد، همان‌طور که پای طاوس از زیبایی پرهایش رسوا می‌شود.
می‌کند خلق بزرگان در هواخواهان اثر
ابرها مظلم ز روی تلخ دریا می‌شود
هوش مصنوعی: افرادی که به بزرگان علاقه‌مند هستند، همچون ابرهای تیره‌ای که در آسمان ظاهر می‌شوند، بر روی دریا با چهره‌ای غمگین و تلخ، تأثیر می‌گذارند.
دل چو بی‌غم شد نمی‌گردد به درمان دردمند
گل نگردد غنچه نشکفته چون وامی‌شود
هوش مصنوعی: وقتی دل از غم خالی می‌شود، دیگر به فکر درمان درد گرفتار برنمی‌گردد. مانند گلی که در دلش غم نمی‌خواهد، غنچه‌ای که هنوز باز نشده، نیز نمی‌تواند با غم و اندوه خود را مشغول کند و آرامش داشته باشد.
حرص را شیر برومندی بود موی سفید
قد دوتا چون شد، غم روزی دو بالا می‌شود
هوش مصنوعی: وقتی که فردی در زندگی خود به حریص بودن ادامه می‌دهد و به سن پیری می‌رسد، نگرانی‌ها و غم‌هایش در مورد آینده بیشتر و بیشتر می‌شود.
هرکه چون شبنم درین گلزار خود را جمع کرد
هم‌سفر با آفتاب عالم‌آرا می‌شود
هوش مصنوعی: هرکسی که مانند شبنم در این باغ به خود بپردازد و در لحظه‌های خود تجدید قدرت و تازگی کند، به همراه آفتاب درخشانی که جهان را روشن می‌کند، همراه و همسفر خواهد شد.
نقش شیرین کوهکن را ساخت از دعوی خموش
لاف بیکارست هرجا کار گویا می‌شود
هوش مصنوعی: کسی که در کوه‌نوردی مهارت دارد، از سکوت و عدم ادعا به نتیجه می‌رسد. در جایی که عمل و کار واقعی وجود دارد، صحبت و جار و جنجال بیهوده است.
باده‌های تلخ می‌گردد به فرصت خوشگوار
ذوق کار عشق آخر کارفرما می‌شود
هوش مصنوعی: نوشیدنی‌های تلخ، به فرصتی خوشایند تبدیل می‌شوند و در نهایت، لذت عشق به سرانجام مطلوب می‌رسد.
نیست ممکن برنگرداند ورق عشق غیور
عاقبت یوسف خریدار زلیخا می‌شود
هوش مصنوعی: عشق، با وجود تمام قوانین و دشواری‌هایی که دارد، نمی‌تواند به عقب برگردد. در نهایت، یوسف نیز که مورد توجه و محبت زلیخا قرار گرفته، به او پاسخ می‌دهد و به نوعی به او تعلق خاطر پیدا می‌کند.
می‌خلد چون تیر زهرآلود در دل سال‌ها
هر نگه کز چشم ما خرج تماشا می‌شود
هوش مصنوعی: هر نگاه ما که به تماشای دیگران می‌افکند، مانند تیری زهرآلود در دل سال‌ها فرو می‌رود و آسیب می‌زند.
نقد اوقاتی که می‌داری ز کار حق دریغ
چون زر ممسک به کوری خرج دنیا می‌شود
هوش مصنوعی: وقتی زمان‌هایی را که برای کارهای درست و معنادار داری، بی‌فایده خرج کنی، مانند این است که طلا را در کنار خود نگه‌داری و اجازه ندهی که به نفع خودت استفاده شود. در نهایت، این زمانِ هدر رفته، صرف مسائل کم‌اهمیت دنیا خواهد شد.
می‌زنم از بیم جان بر کوچه بیگانگی
آشنایی چون مرا از دور پیدا می‌شود!
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از جان، در کوچه‌های بیگانگی دست به کار می‌شوم. وقتی کسی که آشناست از دور مرا ببیند، احساس امنیتی پیدا می‌کنم.
نیست صائب عشق را اندیشه از زخم زبان
آتش ما از خس و خاشاک رعنا می‌شود
هوش مصنوعی: عشق واقعی به زخم زبان‌ها و حرف‌های بد اهمیت نمی‌دهد و نمی‌گذارد که آتش درونش خاموش شود. حتی از چیزهای بی‌ارزش و کوچک نیز می‌تواند جوانه بزند و به زیبایی تبدیل شود.

حاشیه ها

1395/03/12 23:06
سهراب منفردنیا

با سلام خدمت خردمندان
مصرع دوم بیت اول طبق نسخه ی قدیمی بنده چنین است و گمانم بر این است که صحیح هم است
موی اندر شیر خالص زود پیدا می شود