گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۸۰

یار ما از کشتن عشاق درهم کی شود؟
آنچنان باغ و بهاری نخل ماتم کی شود؟
زاهد از طاعت به راز عشق محرم کی شود؟
من گرفتم شد ملک ابلیس آدم کی شود؟
عشق هر ناقص بصیرت را نمی گردد نصیب
مهر عالمتاب با خفاش همدم کی شود؟
مهر خاموشی نگردد پرده اسرار عشق
بوی گل را مانع از پرواز شبنم کی شود؟
شوخ چشمی پرده شرم و حیا را می درد
سوزن عیسی نهان در جیب مریم کی شود؟
از گهر گرد یتیمی بحر نتوانست شست
کلفت عاشق کم از اشک دمادم کی شود؟
صبح دارد خنده براختر فشانیهای چرخ
زخم چون کاری بود از بخیه درهم کی شود؟
پیش گوهر در صدف آویختن دون همتی است
همت عاشق تسلی با دو عالم کی شود؟
دست ما گستاخ و آن موی میان نازک مزاج
رشته پیوند ما و یار محکم کی شود؟
اضطراب دل ز غمخواران ظاهر بیش شد
چاره این زخم پنهانی به مرهم کی شود؟
در دل سنگ این شرار شوخ جولان می کند
سخت جانی مانع آمد شد غم کی شود؟
از دو حرف قالبی کز دیگران آموخته است
دعوی گفتار بر طوطی مسلم کی شود؟
عقل را در بارگاه عشق راه حرف نیست
هر فضولی در حریم شاه محرم کی شود؟
عقده گردون چه باشد پیش آه عاشقان؟
سد راه گیرودار نیزه، پرچم کی شود؟
آدمی را عشق صائب می کند کامل عیار
نیست هرکس را که درد عشق، آدم کی شود؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار ما از کشتن عشاق درهم کی شود؟
آنچنان باغ و بهاری نخل ماتم کی شود؟
هوش مصنوعی: محبوب ما چگونه می‌تواند محبتی را که باعث رنجش دل عاشقان می‌شود از سر بگذراند؟ آیا می‌توان در این باغ و بهاری که با غم و اندوه آمیخته است، جویای خوشبختی و شادابی شد؟
زاهد از طاعت به راز عشق محرم کی شود؟
من گرفتم شد ملک ابلیس آدم کی شود؟
هوش مصنوعی: زاهد هرگز به درک عمق عشق نخواهد رسید. من که در مسیر عشق بودم، آیا می‌توانم بگویم که ابلیس از مقام آدم پایین‌تر نیست؟
عشق هر ناقص بصیرت را نمی گردد نصیب
مهر عالمتاب با خفاش همدم کی شود؟
هوش مصنوعی: عشق به هر کسی که دیدگاه نادرستی دارد، نمی‌رسد. آیا ممکن است کسی که با خفاش هم‌نشین است، شایسته نور و عشق عالمتاب شود؟
مهر خاموشی نگردد پرده اسرار عشق
بوی گل را مانع از پرواز شبنم کی شود؟
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق به هیچ وجه پنهان نمی‌مانند، و اگرچه در سکوت هم باشد، رازهای آن بازگو می‌شوند. مانند اینکه بوی گل مانع از این نمی‌شود که شبنم آزادانه بر روی گل‌ها بنشیند و خود را نشان دهد.
شوخ چشمی پرده شرم و حیا را می درد
سوزن عیسی نهان در جیب مریم کی شود؟
هوش مصنوعی: بی‌پرده و بی‌حیا شدن در برابر زیبایی و جذابیت دیگران، همانند سوزن عیسی که در جیب مریم پنهان است، به تدریج اتفاق می‌افتد. این احساسات و تمایلات پنهان به‌راحتی امکان بروز پیدا می‌کنند و جلوه‌گری می‌کنند.
از گهر گرد یتیمی بحر نتوانست شست
کلفت عاشق کم از اشک دمادم کی شود؟
هوش مصنوعی: از گوهر گرانبهای یتیمی، دریا قادر به شست و شو نیست. حالا عشق، با اشک‌های پیوسته‌اش، چگونه ممکن است کمتر از این باشد؟
صبح دارد خنده براختر فشانیهای چرخ
زخم چون کاری بود از بخیه درهم کی شود؟
هوش مصنوعی: صبح دارد با خنده بر فراز آسمان، نور خورشید را پخش می‌کند. زخم‌ها و دردهایی که انسان در گذشته تجربه کرده، مانند بخیه‌هایی است که نمی‌تواند به راحتی فراموش شود. آیا روزی خواهد رسید که این زخم‌ها بهبود یابند و به یاد نیاوریم؟
پیش گوهر در صدف آویختن دون همتی است
همت عاشق تسلی با دو عالم کی شود؟
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که قرار دادن گوهر در صدف، نشانه‌ای از کم‌همتی و بی‌همتی است؛ چرا که ارزش واقعی عاشق، فراتر از دنیای مادی است و او به طور طبیعی به دنبال آرامش و تسلی در دو عالم است. در واقع، فرد عاشق باید به چیزهای والاتر از مادیات توجه کند و به ارزش‌های بزرگ‌تری دست یابد.
دست ما گستاخ و آن موی میان نازک مزاج
رشته پیوند ما و یار محکم کی شود؟
هوش مصنوعی: دست ما بی‌پروا است و آن موی نازک که بین ما و معشوق ارتباط برقرار کرده، چگونه می‌تواند محکم شود؟
اضطراب دل ز غمخواران ظاهر بیش شد
چاره این زخم پنهانی به مرهم کی شود؟
هوش مصنوعی: دل از نگرانی و دلسوزی دیگران بیشتر نگران و پریشان شده است. این درد مخفی چه زمانی با مرهمی درمان خواهد شد؟
در دل سنگ این شرار شوخ جولان می کند
سخت جانی مانع آمد شد غم کی شود؟
هوش مصنوعی: در دل سنگ، یک شعله سرکش و بازیگوش در حال جنب و جوش است و سختی زندگی نمی‌تواند مانع از بروز این شعله شود. غم و ناراحتی چه زمانی خواهد توانست خاموشش کند؟
از دو حرف قالبی کز دیگران آموخته است
دعوی گفتار بر طوطی مسلم کی شود؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر کسی تنها به یادگیری و تقلید از دیگران بپردازد و خود نداشته باشد، نمی‌تواند ادعای دانایی و سخنوری کند. مانند طوطی که فقط صحبت‌های دیگران را تکرار می‌کند و نمی‌تواند به طور مستقل فکر کند یا نظر بدهد.
عقل را در بارگاه عشق راه حرف نیست
هر فضولی در حریم شاه محرم کی شود؟
هوش مصنوعی: عقل در مقابل عشق جایی برای سخن گفتن ندارد. هیچ فردی که فضول و بی‌اجازه باشد، نمی‌تواند به حریم یک پادشاه راه پیدا کند.
عقده گردون چه باشد پیش آه عاشقان؟
سد راه گیرودار نیزه، پرچم کی شود؟
هوش مصنوعی: از درد و رنج عاشقان، مشکلات بزرگ آسمان چه اهمیتی دارد؟ آیا می‌تواند مانع از پیروزی و افتخار عاشقان شود، یا چنین چیزی تنها یک نام ظاهر است؟
آدمی را عشق صائب می کند کامل عیار
نیست هرکس را که درد عشق، آدم کی شود؟
هوش مصنوعی: عشق انسان را به کمال می‌رساند، اما هر کسی با تجربه درد عشق به این کمال نمی‌رسد و نمی‌تواند به واقعیت انسانی تبدیل شود.