گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۵۴

چون اثر نگذاشت ازمن غم ز غمخواری چه سود؟
چون نماند از دل بجا چیزی ز دلداری چه سود؟
کوه طاقت برنمی آید به موج حادثات
پیش این سیلاب بی زنهار خودداری چه سود؟
مطلب از بیدار خوابی نیست جز اصلاح خود
چون به فکر خود نمی افتی ز بیداری چه سود؟
زخم شمشیر قضا از سینه می روید چو گل
از زره پوشی چه حاصل، از سپرداری چه سود؟
می کند هموار سوهان تیغ ناهموار را
هر کجا باید درشتی کرد همواری چه سود؟
فرصتی تا هست دل را کن تهی از اشک و آه
وقت چون گردید فوت از گریه و زاری چه سود؟
چند بتوان ساخت موی خویش چون قیر ازخضاب؟
چون نمی گردد جوان دل زین سیه کاری چه سود؟
نیست حرف تلخ را تأثیر دل دلمردگان
کور چون شد چشم باطن غوره افشاری چه سود؟
پیش سیلاب فنا یکسان بود چون کوه و کاه
از گرانجانی چه حاصل، از سبکباری چه سود؟
بار را نتوان به مکر و حیله رام خویش کرد
چون طرف عیارتر از توست عیاری چه سود؟
چشم بینا می کند نزدیک راه دور را
نیست چون دردیده نوری از طلبکاری چه سود؟
در جوانی می توان برخورد صائب از حیات
در بهار این چنین تخمی نمی کاری چه سود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون اثر نگذاشت ازمن غم ز غمخواری چه سود؟
چون نماند از دل بجا چیزی ز دلداری چه سود؟
هوش مصنوعی: اگر غمخواری نتوانسته تأثیری بر من بگذارد، پس غم خوردن چه فایده‌ای دارد؟ و اگر از دل من چیزی از دلداری باقی نمانده باشد، دیگر چه سودی دارد؟
کوه طاقت برنمی آید به موج حادثات
پیش این سیلاب بی زنهار خودداری چه سود؟
هوش مصنوعی: کوه در برابر مشکلات و حوادث نمی‌تواند دوام بیاورد؛ در برابر این طغیانی که بی‌پروا و بی‌مسئولیت به راه افتاده، مقاومت چه فایده‌ای دارد؟
مطلب از بیدار خوابی نیست جز اصلاح خود
چون به فکر خود نمی افتی ز بیداری چه سود؟
هوش مصنوعی: اگر به خودت رسیدگی نکنی و تفکری در مورد خود نداشته باشی، بیداری و آگاهی‌ات چه فایده‌ای دارد؟ اصلاح خود و توجه به درون مهم‌تر از بیدار بودن است.
زخم شمشیر قضا از سینه می روید چو گل
از زره پوشی چه حاصل، از سپرداری چه سود؟
هوش مصنوعی: زخم شمشیر تقدیر از سینه انسان بیرون می‌آید مانند گل که از زره‌ای می‌روید. حالا چه فایده‌ای دارد که از دشمنی دفاع کنیم یا مدافع باشیم؟
می کند هموار سوهان تیغ ناهموار را
هر کجا باید درشتی کرد همواری چه سود؟
هوش مصنوعی: سوهان، ناهمواری‌های تیغ را هموار می‌کند. در هر زمان که نیاز به ایجاد صافی و همواری باشد، چه فایده‌ای دارد که تلاش کنیم آن را نرم کنیم؟
فرصتی تا هست دل را کن تهی از اشک و آه
وقت چون گردید فوت از گریه و زاری چه سود؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که فرصتی دارید، از دل خود اشک و ناله را دور کنید. وقتی زمان از دست رفت، گریه و زاری هیچ فایده‌ای ندارد.
چند بتوان ساخت موی خویش چون قیر ازخضاب؟
چون نمی گردد جوان دل زین سیه کاری چه سود؟
هوش مصنوعی: چند بار می‌توان با رنگ مو را مثل قیر سیاه کرد؟ وقتی که دل جوان با این کارهای تاریک تغییر نمی‌کند، پس چه فایده‌ای دارد؟
نیست حرف تلخ را تأثیر دل دلمردگان
کور چون شد چشم باطن غوره افشاری چه سود؟
هوش مصنوعی: حرف‌های تلخ و ناگوار بر دل افرادی که زندگی را از دست داده‌اند تأثیرگذار نیست. مانند افرادی که چشم حقیقت بین ندارند و فقط به ظاهر می‌نگرند، پس بیان حقیقت چه فایده‌ای دارد؟
پیش سیلاب فنا یکسان بود چون کوه و کاه
از گرانجانی چه حاصل، از سبکباری چه سود؟
هوش مصنوعی: در مقابل طوفان نابودی، تفاوتی میان کوه و کاه وجود ندارد. از سنگینی و سبکی هر یک چه فایده‌ای می‌توان برد؟
بار را نتوان به مکر و حیله رام خویش کرد
چون طرف عیارتر از توست عیاری چه سود؟
هوش مصنوعی: بار سنگین را نمی‌توان به نیرنگ و فریب به دست آورد، زیرا اینکه طرف مقابل از تو زیرک‌تر است، در این حالت فریب چه فایده‌ای دارد؟
چشم بینا می کند نزدیک راه دور را
نیست چون دردیده نوری از طلبکاری چه سود؟
هوش مصنوعی: چشم بینا می‌تواند فاصله‌های دور را نزدیک ببیند، اما اگر کسی از خوبی‌ها و خواسته‌های خود نوری نبیند، درد و رنجی از آن نمی‌برد.
در جوانی می توان برخورد صائب از حیات
در بهار این چنین تخمی نمی کاری چه سود
هوش مصنوعی: در جوانی می‌توان به طرز صحیحی از زندگی بهره‌برداری کرد. اگر در این زمان مثل بهار، تخم مناسب را نکاری، چه فایده‌ای دارد؟