گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۴۹

در بیابان خار اگر در پای مجنون می‌رود
جوی خون از دیده لیلی به هامون می‌رود
برنمی‌گردد به ساغر می چو شد جزو بدن
کی ز خاطر یاد آن لب‌های میگون می‌رود؟
گر نه از خلوت شود اسرار حکمت منکشف
چون می نارس چرا در خم فلاطون می‌رود؟
گردن‌افرازی به اوج اعتبار از عقل نیست
کرسی‌دار از ته پا زود بیرون می‌رود
می‌شود عالم سیه صائب به چشم مهر و ماه
گر به این دستور آه ما به گردون می‌رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بیابان خار اگر در پای مجنون می‌رود
جوی خون از دیده لیلی به هامون می‌رود
هوش مصنوعی: اگر در بیابان، خار به پای مجنون می‌رود، اشکی که لیلی می‌ریزد، مثل جوی خون به هامون سرازیر می‌شود.
برنمی‌گردد به ساغر می چو شد جزو بدن
کی ز خاطر یاد آن لب‌های میگون می‌رود؟
هوش مصنوعی: وقتی که کسی به می‌نوشی می‌رسد و به حالت نشئگی در می‌آید، دیگر نمی‌تواند به حال عادی خود بازگردد. آیا ممکن است که یاد لب‌های خوش‌رنگ و زیبا از خاطرش برود؟
گر نه از خلوت شود اسرار حکمت منکشف
چون می نارس چرا در خم فلاطون می‌رود؟
هوش مصنوعی: اگر اسرار حکمت از تنهایی و خلوت فاش نمی‌شوند، پس چرا مانند شراب نارس، در لوله و خم فلسفه و اندیشه‌های فلاسفه قرار می‌گیرد؟
گردن‌افرازی به اوج اعتبار از عقل نیست
کرسی‌دار از ته پا زود بیرون می‌رود
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر خودبرتربینی و فخر فروشی به اوج اعتبار می‌رسد، این موفقیت از عقل و فهم او نیست. زیرا او به زودی از مقام و جایگاه خود سقوط می‌کند.
می‌شود عالم سیه صائب به چشم مهر و ماه
گر به این دستور آه ما به گردون می‌رود
هوش مصنوعی: اگر به دیدگان خورشید و ماه نگریسته شود، شاید عالم تاریک و غمگین به چشم بیاید. این همه در صورتی است که آه ما به آسمان‌ها برود و تأثیری بگذارد.