گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۴۳

چون خرامان از نظر آن سرو قامت می رود
همچو سیل از پیش، پای کوه طاقت می رود
این سر سختی که از سنگ ملامت خورده است
زود دل در حلقه اهل سلامت می رود
در بیابان جنون از راهزن اندیشه نیست
کاروان در کاروان سنگ ملامت می رود!
در خرابات مغان بی عصمتی را راه نیست
دختر رز با سیه مستان به خلوت می رود
سوخت از گرمی نفس در سینه باد سموم
گردباد از وادی ما کی سلامت می رود؟
در حقیقت منتنی دارد به ارباب کرم
هرکه بی منت به زیربار منت می رود
پیرویهای خضر ما را بیابان مرگ کرد
این سزای آن که در دنبال شهرت می رود
رنگ پرواز وداع از چهره گل یافتم
چشم حسرت واکن ای بلبل که فرصت می رود
از دل صد پاره صائب چه می پرسی نشان؟
مدتی شد در رکاب اشک حسرت می رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون خرامان از نظر آن سرو قامت می رود
همچو سیل از پیش، پای کوه طاقت می رود
هوش مصنوعی: زمانی که آن دختر بلندبالای زیبا با ناز و عشوه از جلوی دیدگان می‌گذرد، همچون سیل که از کنار کوه می‌گذرد، قدرت و استقامت کوه هم از این همه زیبایی و جذابیت کمرنگ می‌شود.
این سر سختی که از سنگ ملامت خورده است
زود دل در حلقه اهل سلامت می رود
هوش مصنوعی: این فردی که در برابر سختی‌ها و انتقادات مقاوم بوده است، به سرعت به دل جمعی از افراد خوب و سالم می‌پیوندد.
در بیابان جنون از راهزن اندیشه نیست
کاروان در کاروان سنگ ملامت می رود!
هوش مصنوعی: در بیابان دیوانگی، از دزدهای افکار خبری نیست و کاروان‌ها در حال عبور هستند، اما سنگ‌های سرزنش و تمسخر در میان آنها موجود است.
در خرابات مغان بی عصمتی را راه نیست
دختر رز با سیه مستان به خلوت می رود
هوش مصنوعی: در میخانه‌ها و مکان‌های پر از لذات، جایی برای کسی که خود را پاک و بی‌گناه می‌داند وجود ندارد. دختر زیبایی که مانند گل سرخ است، به همراه مردان سیه‌دل و ذی‌نفس در تنهایی و سکوت می‌گذرد.
سوخت از گرمی نفس در سینه باد سموم
گردباد از وادی ما کی سلامت می رود؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به شدت تحت تاثیر خطرات و مشکلات ناشی از طوفان و بادهای سمی قرار دارد. او توصیف می‌کند که گرمای نفس او (احساسات و قرابتی که دارد) در کنار طوفان و بادهای مضر، او را می‌سوزاند. همچنین، نگرانی خود را درباره آینده و سلامت خود و اطرافیانش بیان می‌کند و سوال می‌کند که آیا از این وضعیت سخت نجاتی خواهد بود یا خیر.
در حقیقت منتنی دارد به ارباب کرم
هرکه بی منت به زیربار منت می رود
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون درخواست کمک و حمایت از دیگران، به زیر بار مشکلات می‌رود، در واقع باید بداند که این کار او هم به نوعی با منت و لطف دیگران گره خورده است.
پیرویهای خضر ما را بیابان مرگ کرد
این سزای آن که در دنبال شهرت می رود
هوش مصنوعی: پیروی از خضر ما را به بیابان مرگ کشاند. این عواقب آن است که کسی به دنبال شهرت می‌گردد.
رنگ پرواز وداع از چهره گل یافتم
چشم حسرت واکن ای بلبل که فرصت می رود
هوش مصنوعی: از چهره گل نشانه‌های وداع و غم را دیدم. ای بلبل، چشم حسرتت را بگشای، چون فرصت پرواز در حال از دست رفتن است.
از دل صد پاره صائب چه می پرسی نشان؟
مدتی شد در رکاب اشک حسرت می رود
هوش مصنوعی: از دل شکسته و پاره‌پاره‌ام چه می‌خواهی بپرسی؟ مدتی است که به دنبال اشک‌های حسرت در حال حرکت هستم.