گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۴۰

حسرت اوقات غفلت چون زدل بیرون رود؟
داغ فرزندست فوت وقت، از دل چون رود؟
چون کسی سالم برون از ورطه گردون رود؟
از شکار جرگه صید خسته بیرون چون رود؟
فیض یکرنگی تماشا کن که گر سنگین دلی
رگ گشاید تاک را، از دست ساقی خون رود
فکر دنیا هر که را سر در گریبان غوطه داد
زود باشد در ضمیر خاک چون قارون رود
چشمه کوثر دهان را غنچه سازد از حباب
بر لب کوثر اگر با آن لب میگون رود
زخم من از رشته مریم نگردد بخیه گیر
تا به گردن سوزن عیسی چرا در خون رود؟
بر سر آب آورد قصر صدف را چون حباب
سیل اشگم گر به این شورش سوی جیحون رود
تا به گنج شایگان خم تواند راه برد
چون سبو باید که خون از چشم افلاطون رود
آه من کی عرض حال خود به گردون می کند؟
پست فطرت وقت حاجت بر در هر دون رود
فکر صائب چون شکر رزی کند، کلک بلند
در شکر تا سینه از شیرینی مضمون رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حسرت اوقات غفلت چون زدل بیرون رود؟
داغ فرزندست فوت وقت، از دل چون رود؟
هوش مصنوعی: چطور می‌توان حسرت گذراندن زمان را زمانی که در غفلت بودیم از دل بیرون کرد؟ از دست دادن وقت مانند از دست دادن فرزند، دلی را می‌آزارد.
چون کسی سالم برون از ورطه گردون رود؟
از شکار جرگه صید خسته بیرون چون رود؟
هوش مصنوعی: چه کسی می‌تواند با آرامش از چنگ دنیا خارج شود؟ وقتی که از زخم‌های شکار در این عرصه خسته است، چگونه می‌تواند به راحتی خارج شود؟
فیض یکرنگی تماشا کن که گر سنگین دلی
رگ گشاید تاک را، از دست ساقی خون رود
هوش مصنوعی: نیکو ببین و درک کن که اگر دلی در غم و سنگینی باشد، وقتی که شراب درونش جاری شود، احساساتی عمیق و پرشور از او تراوش خواهد کرد.
فکر دنیا هر که را سر در گریبان غوطه داد
زود باشد در ضمیر خاک چون قارون رود
هوش مصنوعی: هر کسی که در افکار دنیوی غرق شود و به سر در گران بیفتد، به زودی مانند قارون در دل زمین فرو خواهد رفت.
چشمه کوثر دهان را غنچه سازد از حباب
بر لب کوثر اگر با آن لب میگون رود
هوش مصنوعی: چشمه کوثر باعث می‌شود که دهان به شکلی زیبا و دلنشین باز شود، به گونه‌ای که حباب‌ها بر روی لب‌ها شکل بگیرند، اگر شخصی با لبی شاداب و رنگین به آن بپردازد.
زخم من از رشته مریم نگردد بخیه گیر
تا به گردن سوزن عیسی چرا در خون رود؟
هوش مصنوعی: زخم من به واسطه رشته مریم التیام نمی‌یابد، پس چرا هنگامی که سوزن عیسی به خون می‌غلتد، بخیه‌ای به آن زده نمی‌شود؟
بر سر آب آورد قصر صدف را چون حباب
سیل اشگم گر به این شورش سوی جیحون رود
هوش مصنوعی: در کنار آب، قصر صدف به وجود آمده است، اما مانند حبابی در یک سیلاب، اشک‌هایم به سمت جیحون روان است.
تا به گنج شایگان خم تواند راه برد
چون سبو باید که خون از چشم افلاطون رود
هوش مصنوعی: برای رسیدن به گنجی بزرگ، باید موانع و سختی‌ها را تحمل کرد. مثل اینکه گاهی آدم باید در سختی‌هایی چون اشک ریختن و رنج‌های افلاطون قرار بگیرد تا به هدفش برسد.
آه من کی عرض حال خود به گردون می کند؟
پست فطرت وقت حاجت بر در هر دون رود
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر ناامیدی و یأس شاعر است. او در انتظار کمک و توجه خداوند است، اما می‌بیند که در زمان نیاز، افراد بی‌انصافی وجود دارند که تنها به منافع خود فکر می‌کنند و در زمانی که به دیگران نیاز دارند، به جاهای پایین و ناپسند می‌روند. به نوعی، این ابراز احساسات نشان‌دهنده نارضایتی از دنیا و رفتار انسان‌هاست.
فکر صائب چون شکر رزی کند، کلک بلند
در شکر تا سینه از شیرینی مضمون رود
هوش مصنوعی: فکر درست و صحیح مانند شکر عمل می‌کند و وقتی که ایده خوب و شیرینی به ذهن می‌آید، آن را به زیبایی و با قلمی شیوا به تصویر می‌کشد، طوری که جذابیت و شیرینی مضمون آن دل هر کسی را می‌برد.