گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۲

با طلب مطلوب را همخانه می یابیم ما
نور شمع از جبهه پروانه می یابیم ما
در غریبی، آشنا از آشنا هرگز نیافت
لذتی کز معنی بیگانه می یابیم ما
می توان از نقطه ای دریافت صد طومار حرف
تار و پود دام را از دانه می یابیم ما
موشکافان را نمی گردد صف مژگان حجاب
پیچ و تاب زلف را از شانه می یابیم ما
مرغ زیرک درنمی یابد ز دام زیر خاک
این خطر کز سبحه صد دانه می یابیم ما
از بلند و پست عالم آنچه می آید به چشم
چون صف مژگان به یک دندانه می یابیم ما
از گشاد سینه می بخشد خبر روی گشاد
وسعت میخانه از پیمانه می یابیم ما
چشم حق بین را نگردد کثرت از وحدت حجاب
نه صدف را گوهر یکدانه می یابیم ما
دام در صید دل ما بی گناه افتاده است
این گره در کار خود از دانه می یابیم ما
روی گردآلود خاک از سیلی طوفان نیافت
این صفا کز گریه مستانه می یابیم ما
صائب از ما کنج عزلت را به زر نتوان خرید
عشرت روی زمین در خانه می یابیم ما
سالکان صائب نمی یابند از پیران خویش
آنچه از بازیچه طفلانه می یابیم ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با طلب مطلوب را همخانه می یابیم ما
نور شمع از جبهه پروانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: ما با آرزوی خود، به آنچه که می‌خواهیم نزدیک می‌شویم و از سوز و عشق به هدف‌مان، مانند نور شمع که برای پروانه جذاب است، روشنایی و الهام می‌گیریم.
در غریبی، آشنا از آشنا هرگز نیافت
لذتی کز معنی بیگانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: در دوری از وطن، حتی آشناها هم هرگز لذتی را که ما از ارتباط با آدم‌های بیگانه می‌بریم، نخواهند یافت.
می توان از نقطه ای دریافت صد طومار حرف
تار و پود دام را از دانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: از یک نقطه می‌توان به چندین نکته و مطلب مهم پی برد. همان‌طور که می‌توان از دانه‌‌ی یک رشته، ساختار و محتوای یک تار و پود را فهمید.
موشکافان را نمی گردد صف مژگان حجاب
پیچ و تاب زلف را از شانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: افراد کنجکاو و دقیق نمی‌توانند با مژه‌های زیبا و پیچ و تاب‌های مو پوشانده شوند؛ ما می‌توانیم زیبایی و ظرافت زلف‌ها را به راحتی از شانه آن‌ها ببینیم.
مرغ زیرک درنمی یابد ز دام زیر خاک
این خطر کز سبحه صد دانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: پرنده هوشمند از خطر زیر زمین آگاه نیست، در حالی که ما از طریق دانه‌های تسبیح، به این خطر پی می‌بریم.
از بلند و پست عالم آنچه می آید به چشم
چون صف مژگان به یک دندانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: آنچه در عالم بلند و پست دیده می‌شود، مانند آن است که ما با یک دندانه از صف مژگان چیزهایی را مشاهده می‌کنیم. در واقع، ما فقط بخش کوچکی از واقعیت را می‌بینیم.
از گشاد سینه می بخشد خبر روی گشاد
وسعت میخانه از پیمانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: از دل گشاده و مهربان او، خبر زیبایی و وسعت میخانه به ما می‌رسد و ما از پیمانه‌ای که در دست داریم، از این زیبایی بهره‌مند می‌شویم.
چشم حق بین را نگردد کثرت از وحدت حجاب
نه صدف را گوهر یکدانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: چشم حقیقت بین نمی‌گذارد که کثرت‌ها از وحدت جلوگیری کنند؛ همچنان که ما در دل صدف، الماس یگانه‌ای را می‌یابیم.
دام در صید دل ما بی گناه افتاده است
این گره در کار خود از دانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: دل ما به دام افتاده و بی‌گناه در این وضعیت قرار گرفته است. ما در تلاش هستیم تا از این مشکلی که برای خودمان ایجاد شده، راه حلی پیدا کنیم.
روی گردآلود خاک از سیلی طوفان نیافت
این صفا کز گریه مستانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زمین که در اثر طوفان و سیلاب دچار آلودگی و بی‌نظمی شده است، نتوانسته آرامش و زیبایی خود را حفظ کند. ما تنها از طریق اشک و گریه‌ای که از منظر عاطفی و عاشقانه داریم، می‌توانیم به این صفا و پاکی دست پیدا کنیم. در واقع، به‌نظر می‌رسد که تنها در دل احساسات و غم‌ها می‌توانیم به صفا و زیبایی واقعی پی ببریم.
صائب از ما کنج عزلت را به زر نتوان خرید
عشرت روی زمین در خانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: صائب می‌گوید که نمی‌توان با زر و مال، عزلت و تنهایی را به خوشی و لذت روی زمین خرید. ما در خانه خود، از زیبایی و لذت زندگی برخورداریم.
سالکان صائب نمی یابند از پیران خویش
آنچه از بازیچه طفلانه می یابیم ما
هوش مصنوعی: سالکان، یعنی افرادی که در مسیر سیر و سلوک حرکت می‌کنند، از دانایی و راهنمایی پیران و استادان خود نمی‌توانند آن چیزی را به دست آورند که ما از بازی‌های ساده و بی‌آلایش کودکان می‌آموزیم. این بیانگر این است که شاید گاهی در سادگی و بی‌پیرایه‌گی کودکی، حقایق عمیق‌تری وجود داشته باشد که بزرگترها از درک آن عاجزند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب