گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۱

چون حباب از یکدلان باده نابیم ما
از هواداران پا بر جای این آبیم ما
بر دلی ننشیند از گفتار ما هرگز غبار
ماهیان بی زبان عالم آبیم ما
می شود روشن ز خاموشی چراغ عاشقان
در هلاک خویش چون پروانه بی تابیم ما
راحت دنیا حجاب دیده بیدار نیست
بر بساط گل چو شبنم غنچه می خوابیم ما
نارسایی های طالع مانع است از اتحاد
ور نه با موی میان یار همتابیم ما
فقر را از دیده بد پرده داری می کنیم
گر به ظاهر در لباس صوف و سنجابیم ما
کاروان ما سبکباران نمی داند مقام
صفحه خاک است چون آیینه، سیمابیم ما
نیست ممکن افتد از پرگار، سیر و دور ما
در محیط آفرینش همچو گردابیم ما
غافلیم از ترکتاز چرخ صائب از غرور
پیش پای سیل بی زنهار در خوابیم ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون حباب از یکدلان باده نابیم ما
از هواداران پا بر جای این آبیم ما
هوش مصنوعی: ما مانند حباب‌هایی هستیم که از دل دوستان به وجود آمده‌اند و با نوشیدنی خالص و ناب پر شده‌ایم؛ ما افرادی ثابت قدم و پایدار در کنار این آب هستیم.
بر دلی ننشیند از گفتار ما هرگز غبار
ماهیان بی زبان عالم آبیم ما
هوش مصنوعی: ما هیچ وقت بر دل کسی تأثیری نمی‌گذاریم، چون مانند ماهیانی بی‌زبان در آب هستیم و گفتار ما در حالتی ناپیدا و ناملموس است.
می شود روشن ز خاموشی چراغ عاشقان
در هلاک خویش چون پروانه بی تابیم ما
هوش مصنوعی: چراغ عشق، حتی در تاریکی و خاموشی، می‌تواند روشنی‌بخش باشد. ما همچون پروانه‌ای بی‌تابی می‌کنیم که به سمت آتش می‌رویم، بی‌آنکه از هلاکت خود آگاه باشیم.
راحت دنیا حجاب دیده بیدار نیست
بر بساط گل چو شبنم غنچه می خوابیم ما
هوش مصنوعی: زندگی در دنیا به گونه‌ای است که خواب آلودگی و عدم آگاهی ما را از حقیقت دور می‌کند. به رغم زیبایی‌هایی مثل گل‌ها، ما مانند شبنمی هستیم که بر روی غنچه‌ها خوابیده‌ایم و این خواب، مانع درک و دید ما از واقعیت است.
نارسایی های طالع مانع است از اتحاد
ور نه با موی میان یار همتابیم ما
هوش مصنوعی: سرنوشت و مشکلاتی که در زندگی داریم، باعث می‌شود نتوانیم به هم بپیوندیم. در غیر این صورت، حتی با موهای یار نیز می‌توانستیم همسان و کنار یکدیگر باشیم.
فقر را از دیده بد پرده داری می کنیم
گر به ظاهر در لباس صوف و سنجابیم ما
هوش مصنوعی: ما فقر را از چشم دیگران پنهان می‌کنیم و به رغم اینکه در واقع در لباس سادگان و زاهدان هستیم، تلاش می‌کنیم که ظاهری آراسته و خوب داشته باشیم.
کاروان ما سبکباران نمی داند مقام
صفحه خاک است چون آیینه، سیمابیم ما
هوش مصنوعی: کاروانی که ما جزء آن هستیم، از مقام و موقعیت خود آگاه نیست. ما همچون آینه‌ای هستیم که در دنیای پر حرکت و تغییر، از سنگینی و بار زندگی آزادیم و در واقعیت وجود خود، سبکی و طراوت داریم.
نیست ممکن افتد از پرگار، سیر و دور ما
در محیط آفرینش همچو گردابیم ما
هوش مصنوعی: ما نمی‌توانیم از دایره‌ی خود خارج شویم و در دنیای آفرینش مثل گردابی در حال چرخش هستیم.
غافلیم از ترکتاز چرخ صائب از غرور
پیش پای سیل بی زنهار در خوابیم ما
هوش مصنوعی: ما از خطراتی که دور و بر ما را احاطه کرده اند غافل هستیم و در عین حال خود را محکم و مقاوم می‌پنداریم؛ در حالی که حوادث ناگهانی و دشواری‌ها مانند سیل به آسانی می‌توانند به ما آسیب برسانند. ما در خواب غفلتیم و توجهی به این تهدیدات نمی‌کنیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۶۱ به خوانش پری ساتکنی عندلیب