غزل شمارهٔ ۲۶۱۷
جان مشتاقان غبار جسم را صرصر بود
زودتر آخر شود شمعی که روشنتر بود
مردم کوته نظر در انتظار محشرند
دیده روشندلان آیینه محشر بود
باد هستی را زسر بیرون کن از طوفان مترس
بادبان چون جمع سازد خویش را لنگر بود
پرده امید باشد ناامیدیهای ما
خیمه تبخاله ما بر لب کوثر بود
در زمان ما که بیمهری قیامت می کند
دامن مادر به طفلان دامن محشر بود
بیشتر شکرلبان عهد دشمن پرورند
ورنه از خط نسبت طوطی چرا کمتر بود؟
نیست صائب راه بر افلاک جان تیره را
قسمت خاک است هر دردی که در ساغر بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان مشتاقان غبار جسم را صرصر بود
زودتر آخر شود شمعی که روشنتر بود
هوش مصنوعی: مشتاقان، به مانند یک طوفان هستند که میخواهند از محدودیتهای جسمی رها شوند. شمعی که درخشانتر و پرنورتر است، زودتر خاموش میشود.
مردم کوته نظر در انتظار محشرند
دیده روشندلان آیینه محشر بود
هوش مصنوعی: افرادی که دیدگاه محدود دارند، منتظر ظهور عظیم و بزرگ هستند، در حالی که بصیرتهای روشنفکران خود نمایانگر حقیقت آن ظهور هستند.
باد هستی را زسر بیرون کن از طوفان مترس
بادبان چون جمع سازد خویش را لنگر بود
هوش مصنوعی: در زندگی، نباید از چالشها و طوفانها ترسید. اگر به درستی خود را جمع و جور کنیم، مانند بادبان که در برابر باد مقاومت میکند، میتوانیم در برابر مشکلات استحکام پیدا کنیم و به لنگر نیکی و امید وصل شویم.
پرده امید باشد ناامیدیهای ما
خیمه تبخاله ما بر لب کوثر بود
هوش مصنوعی: امید ما مثل پردهای است که ناامیدیهای ما را پنهان میکند و خیمهای که بر لب کوثر برپا شده، نماد آرزوها و خواستههای ماست.
در زمان ما که بیمهری قیامت می کند
دامن مادر به طفلان دامن محشر بود
هوش مصنوعی: در این زمان که بیتوجهی و بیمهری به اوج خود رسیده است، مادران نیز به فرزندان خود به گونهای رفتار میکنند که انگار روز محشر نزدیک است.
بیشتر شکرلبان عهد دشمن پرورند
ورنه از خط نسبت طوطی چرا کمتر بود؟
هوش مصنوعی: بیشتر افرادی که شیرینزبان هستند، به دلیل دوستانی که دارند، ممکن است به دشواری اعتماد شوند؛ و گرنه چرا صدای طوطی به اندازهی بیشتری نمیرسد؟
نیست صائب راه بر افلاک جان تیره را
قسمت خاک است هر دردی که در ساغر بود
هوش مصنوعی: صائب میگوید که انسانهای معمولی نمیتوانند به آسمانها و عالم بالا راه یابند و در واقع سرنوشت آنها در زمین و خاک است. هر دردی که در زندگی تجربه میشود، در واقع در دل و جان هر فرد وجود دارد.

صائب