گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۱۱

دم زخواهش چون مصفا شد دم عیسی بود
دست چون شد از طمع کوته ید بیضا بود
هیچ روزن بی فروغ آفتاب فیض نیست
دیده سوزن به کار خویشتن بینا بود
در سواد شهر نتوان عشق را پوشیده داشت
پرده اسرار عاشق دامن صحرا بود
چشم ما از خاک عزلت می پذیرد روشنی
صیقل آیینه ما شهپر عنقا بود
هر که از خود شد تهی، پر شد زآب زندگی
از سبکباری کدو تاج سر دریا بود
مجلس آرایی به دستوری که باید کرده اند
نور آگاهی اگر در دیده بینا بود
مدعا از وصل، لب از بوسه شیرین کردن است
روز ماتم بهتر از عیدی که بی حلوا بود
پرتو شمع تجلی را نپوشد لاله زار
فکر صائب در میان فکرها پیدا بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دم زخواهش چون مصفا شد دم عیسی بود
دست چون شد از طمع کوته ید بیضا بود
هوش مصنوعی: زمانی که خواسته و آرزو ناب بود، به مانند دم عیسی (علیه‌السلام) پاک و خالص بود؛ اما وقتی که از طمع و آرزوهای بیجا کوتاه شد، دستش مانند دست بیضای (هارون) ضعیف و ناتوان گردید.
هیچ روزن بی فروغ آفتاب فیض نیست
دیده سوزن به کار خویشتن بینا بود
هوش مصنوعی: هیچ روزنه‌ای بدون نور آفتاب باعث برکت و خیر نمی‌شود. چشم، مانند سوزنی است که باید به کار خود و دقت در آن بپردازد تا بینا و آگاه باشد.
در سواد شهر نتوان عشق را پوشیده داشت
پرده اسرار عاشق دامن صحرا بود
هوش مصنوعی: در جامعه شهری نمی‌توان عشق را پنهان کرد، زیرا رازهای عاشق در دل طبیعت و بیابان نهفته است.
چشم ما از خاک عزلت می پذیرد روشنی
صیقل آیینه ما شهپر عنقا بود
هوش مصنوعی: چشم ما از تنگی و دوری از اجتماع، نوری می‌گیرد که به آن قدرت تابش می‌بخشد. همچنین، آینه وجود ما به قدری درخشان و عالی است که مانند بال‌های یک پرنده افسانه‌ای می‌درخشد.
هر که از خود شد تهی، پر شد زآب زندگی
از سبکباری کدو تاج سر دریا بود
هوش مصنوعی: هر کس که از ویژگی‌ها و تعلقات شخصی خود دست بکشد، به زندگی و جوانی پر از شادابی و انرژی دست می‌یابد، مانند کدو که به خاطر سبکی‌اش تاج سر دریا را بر خود دارد.
مجلس آرایی به دستوری که باید کرده اند
نور آگاهی اگر در دیده بینا بود
هوش مصنوعی: اگر در چشمان بیدار و آگاه، نور دانایی وجود داشته باشد، آنگاه برگزاری مجلس، بر اساس دستوری که باید انجام می‌شد، به خوبی صورت گرفته است.
مدعا از وصل، لب از بوسه شیرین کردن است
روز ماتم بهتر از عیدی که بی حلوا بود
هوش مصنوعی: خواست و آرزو از پیوند و ارتباط است، اما روز عزای عشق بهتر از روز جشن و عید است که بدون شیرینی و لذتی باشد.
پرتو شمع تجلی را نپوشد لاله زار
فکر صائب در میان فکرها پیدا بود
هوش مصنوعی: نور شمعی که تجلی را نمایان می‌کند، نمی‌تواند افکار را در باغ لاله بپوشاند؛ در میان اندیشه‌ها، حقیقت مشخص است.