گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۰۲

بی زبان جمعی که از حیرت چو ماهی می شوند
محرم دریای اسرار الهی می شوند
چون سر فکرت به جیب و پای در دامن کشند
بی نیاز از تاج و تخت پادشاهی می شوند
از پریدن باز می دارند چشم حرص را
چهره هایی کز قناعت زرد و کاهی می شوند
چیست دنیا تا کند آزاد مردان را اسیر؟
این نهنگان کی زبون دام ماهی می شوند؟
همچو شمع آنان که دارند از دل روشن نصیب
زود آب از خجلت زرین کلاهی می شوند
ظلمت از هستی است، ورنه رهنوردان عدم
شمع جان خاموش می سازند و راهی می شوند
صائب آن جمعی که پاس خویش دارند از گناه
مبتلا آخر به عجب بیگناهی می شوند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی زبان جمعی که از حیرت چو ماهی می شوند
محرم دریای اسرار الهی می شوند
هوش مصنوعی: بی‌زبان، گروهی که از شگفتی مانند ماهی‌ها می‌گردند، به رازهای الهی آشنا می‌شوند.
چون سر فکرت به جیب و پای در دامن کشند
بی نیاز از تاج و تخت پادشاهی می شوند
هوش مصنوعی: زمانی که اندیشه‌ات به جهان مادی و اشیاء دنیوی متمرکز شود، دیگر نیازی به مقام و مال و ثروت نخواهی داشت و این امر تو را از آرزوی قدرت و سلطنت بی‌نیاز می‌کند.
از پریدن باز می دارند چشم حرص را
چهره هایی کز قناعت زرد و کاهی می شوند
هوش مصنوعی: چشم طمع و حرص انسان را از پرواز و تلاش باز می‌دارد، زیرا چهره‌هایی که با قناعت زندگی می‌کنند، به زردی و کاهی رنگ می‌زنند.
چیست دنیا تا کند آزاد مردان را اسیر؟
این نهنگان کی زبون دام ماهی می شوند؟
هوش مصنوعی: دنیا چه چیزی است که می‌تواند آزادگان را به بند کشد؟ چنین نهنگ‌هایی چرا باید به دام کوچک ماهی‌ها بیفتند؟
همچو شمع آنان که دارند از دل روشن نصیب
زود آب از خجلت زرین کلاهی می شوند
هوش مصنوعی: مانند شمع، افرادی که دل روشنی دارند به سرعت از شرم و خجالت، دچار وضعیتی می‌شوند که مانند آب شدن یک کلاه زرین است.
ظلمت از هستی است، ورنه رهنوردان عدم
شمع جان خاموش می سازند و راهی می شوند
هوش مصنوعی: سختی و تاریکی ناشی از وجود و هستی است، ولی اگر این وجود نبود، رهپویان عدم می‌توانستند جان خاموش را روشن کنند و به سوی مقصد خود حرکت کنند.
صائب آن جمعی که پاس خویش دارند از گناه
مبتلا آخر به عجب بیگناهی می شوند
هوش مصنوعی: افرادی که مراقب خود و رفتارشان هستند و از اشتباهات و گناهان دوری می‌کنند، در نهایت به خود برتری و خودپسندی دچار می‌شوند و فکر می‌کنند که هیچ نقص و عیبی ندارند.