گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۰۰

رهنوردانی که چون خورشید تنها می روند
از زمین پست بر اوج ثریا می روند
روح مجنون را زتنهایی برون می آورند
عاشقان از شهر اگر گاهی به صحرا می روند
خانه بر دوشان مشرب از غریبی فارغند
چون کمان در خانه خویشند هر جا می روند
موج را سر رشته می گردد به دریا منتهی
راههای مختلف آخر به یک جا می روند
دامن مادر به آغوش پدر بگزیده اند
طفل طبعانی که از دنبال دنیا می روند
خانه پردازان چو سیلاب از جهان آب و گل
بی توقف راست تا آغوش دریا می روند
رهروان را چشم شور صبح می سازد خنک
زین سبب این راه را مردان به شبها می روند
از گرانجانان چو کوه قاف ایمن نیستند
اهل وحشت گر به زیر بال عنقا می روند
فارغ از همراه گردد هر که خود را جمع ساخت
مردم آشفته، با همراه تنها می روند
چون زبان شانه از فیض خموشی اهل دل
در رگ و در ریشه زلف چلیپا می روند
آرزوی خام، عالم را بیابان مرگ کرد
همچنان خامان به دنبال تمنا می روند
تن پرستانی که صائب از خودی نگریختند
زیر دیوارند اگر بیرون زدنیا می روند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رهنوردانی که چون خورشید تنها می روند
از زمین پست بر اوج ثریا می روند
هوش مصنوعی: کسانی که مانند خورشید به تنهایی سفر می‌کنند، با تلاش و پشتکار از مکان‌های پایین به مراحل بلند و عالی دست می‌یابند.
روح مجنون را زتنهایی برون می آورند
عاشقان از شهر اگر گاهی به صحرا می روند
هوش مصنوعی: عاشقان برای فرار از تنهایی و نشانه‌های عشق، گاهی به دل طبیعت و بیابان می‌روند تا روح سرگردان مجنون را از دلتنگی‌هایش رها کنند.
خانه بر دوشان مشرب از غریبی فارغند
چون کمان در خانه خویشند هر جا می روند
هوش مصنوعی: افراد غریب که در محیطی ناآشنا زندگی می‌کنند، همچون کمان‌هایی هستند که در خانه خود قرار دارند و هر جا که می‌روند، احساس آرامش و تعلق خاطر را با خود به همراه دارند.
موج را سر رشته می گردد به دریا منتهی
راههای مختلف آخر به یک جا می روند
هوش مصنوعی: موج‌ها به سمت دریا حرکت می‌کنند و با وجود اینکه مسیرهای متفاوتی را طی می‌کنند، در نهایت همه به یک جا می‌رسند.
دامن مادر به آغوش پدر بگزیده اند
طفل طبعانی که از دنبال دنیا می روند
هوش مصنوعی: کودکان زالانی که به دنبال دنیای مادی می‌روند، در آغوش پدر و دامن مادر خود را رها کرده‌اند.
خانه پردازان چو سیلاب از جهان آب و گل
بی توقف راست تا آغوش دریا می روند
هوش مصنوعی: خنکای سرنوشت پردازان همچون سیل از دنیا بدون توقف جاری است و به سمت دریا می‌رود.
رهروان را چشم شور صبح می سازد خنک
زین سبب این راه را مردان به شبها می روند
هوش مصنوعی: سحرگاهان، افرادی که در مسیر هستند، به نگاه‌های حسدآلود دچار می‌شوند؛ به همین دلیل، مردان برای رسیدن به هدف‌هایشان، ترجیح می‌دهند در شب سفر کنند.
از گرانجانان چو کوه قاف ایمن نیستند
اهل وحشت گر به زیر بال عنقا می روند
هوش مصنوعی: افراد ترسو و ناتوان، حتی اگر در مکان‌های امنی مانند کوه قاف باشند، نمی‌توانند از خطرات و وحشت‌ها در امان بمانند. آنها با هر شرایطی، حتی زیر بال پرنده‌ای شگفت‌انگیز مانند عنقا، نیز در اثر خوف و وحشت آسیب‌پذیر هستند.
فارغ از همراه گردد هر که خود را جمع ساخت
مردم آشفته، با همراه تنها می روند
هوش مصنوعی: هر کسی که توانسته باشد خود را جمع و مرتب کند، دیگر از همراهی با دیگران بی‌نیاز می‌شود. در حالی که مردم در حالتی نامنظم و آشفته هستند، تنها کسانی که به هم پیوسته‌اند، با یکدیگر حرکت می‌کنند.
چون زبان شانه از فیض خموشی اهل دل
در رگ و در ریشه زلف چلیپا می روند
هوش مصنوعی: زمانی که زبان در سکوت اهل دل آرامش دارد، این سکوت به عمق و ریشه‌های زندگی و احساسات مانند زلف‌های پیچیده و زیبای چلیپا نفوذ می‌کند.
آرزوی خام، عالم را بیابان مرگ کرد
همچنان خامان به دنبال تمنا می روند
هوش مصنوعی: آرزوی ناپخته و بی‌منطق می‌تواند دنیا را به جایی خشک و بی‌حیات تبدیل کند. افرادی که در این مسیر گام برمی‌دارند، به دنبال خواسته‌های خود هستند اما در واقعیت، چیزی جز بی‌نتیجه بودن به دست نمی‌آورند.
تن پرستانی که صائب از خودی نگریختند
زیر دیوارند اگر بیرون زدنیا می روند
هوش مصنوعی: تن پرستانی که از خودشان فاصله گرفته‌اند، مانند افرادی هستند که زیر دیواری پناه گرفته‌اند. اگر تصمیم بگیرند که از زندگی مادی خارج شوند، در واقع به دنیای واقعی قدم می‌گذارند.