گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۸۸

خام دستانی که پشت پا به دنیا می‌زنند
در حقیقت دستِ رد بر زاد عقبی می‌زنند
بندگی را می‌کنند از خطّ آزادی سجل
ساده‌لوحانی که حرف ترک دنیا می‌زنند
زود خواهد طشتشان افتادن از بام زوال
مهر خود چون آفتاب آن‌ها که بالا می‌زنند
چاره‌جویان را غم بیچارگان بار دل است
ناتوانان تکیه بر دوش مسیحا می‌زنند
رهنوردانی که بردارند بار از دوش خلق
سینه چون کشتی به دریا بی‌محابا می‌زنند
می‌کنند آماده اول در جگر جای خراش
دوربینان تیشه گر بر سنگ خارا می‌زنند
یافتند از ذوق کار آن‌ها که مزد کار خویش
خنده‌ها بر اهتمامِ کارفرما می‌زنند
در گداز انتظار روز محشر نیستند
دل‌خراشان سکه بر نقد خود اینجا می‌زنند
خانه‌بر‌دوشان ز طوف کعبه برگردیده‌اند
خیمهٔ خود تا گرانباران به صحرا می‌زنند
اهل وحدت را نباشد جنگ با خصم برون
از شکست خویشتن بر قلب اعدا می‌زنند
عاشقان در عین وصل، از بی‌قراری‌های شوق
پیچ و تاب موج در آغوش دریا می‌زنند
دردمندان صائب از پا گر برون آرند خار
غوطه در خونابهٔ دل نیزه بالا می‌زنند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خام دستانی که پشت پا به دنیا می‌زنند
در حقیقت دستِ رد بر زاد عقبی می‌زنند
هوش مصنوعی: افرادی که به راحتی از دنیا و امکانات آن کنار می‌کشند، در واقع به نعمت‌ها و فرصت‌هایی که زندگی به آن‌ها داده است، پشت پا می‌زنند.
بندگی را می‌کنند از خطّ آزادی سجل
ساده‌لوحانی که حرف ترک دنیا می‌زنند
هوش مصنوعی: افرادی که به ظاهر شجاعت ترک دنیا را دارند، در واقع خود را در بند و اسیر آزادی می‌کنند. آنها با داشتن نیت‌های ساده، به بیراهه می‌روند و از حقیقت آزادی دور می‌شوند.
زود خواهد طشتشان افتادن از بام زوال
مهر خود چون آفتاب آن‌ها که بالا می‌زنند
هوش مصنوعی: زمانی به زودی خواهد رسید که از بالای منزل، نشانه‌های شکست و افت را خواهند دید، همان‌طور که آفتاب به ناگاه غروب می‌کند. این اتفاق برای کسانی خواهد افتاد که به خودشان می‌بالند و فخر می‌فروشند.
چاره‌جویان را غم بیچارگان بار دل است
ناتوانان تکیه بر دوش مسیحا می‌زنند
هوش مصنوعی: درد و رنج کسانی که در جستجوی راه‌حل هستند، بر دوش بیچاره‌ها سنگینی می‌کند و ناتوانان به امید کمک و نجات به مسیحا اتکا می‌کنند.
رهنوردانی که بردارند بار از دوش خلق
سینه چون کشتی به دریا بی‌محابا می‌زنند
هوش مصنوعی: افرادی که به دیگران کمک می‌کنند و بار مشکلات را از دوش مردم برمی‌دارند، مانند کشتی‌هایی هستند که بدون ترس و با اعتماد به نفس به دریا می‌روند.
می‌کنند آماده اول در جگر جای خراش
دوربینان تیشه گر بر سنگ خارا می‌زنند
هوش مصنوعی: این بیت به تصویرسازی می‌پردازد که نشان می‌دهد چگونه در ابتداء بر دل‌های مردم زخم‌ها و آسیب‌ها را به یادگار می‌گذارند. همچنین به تلاش و سختی‌هایی که در مسیر دستیابی به هدف‌ها وجود دارد اشاره می‌کند، به ویژه وقتی که در برابر سنگ‌های سخت و محکم تلاش می‌شود. به نوعی نمادین از چالش‌ها و رنج‌هایی است که هر فرد در زندگی ممکن است با آن‌ها مواجه شود.
یافتند از ذوق کار آن‌ها که مزد کار خویش
خنده‌ها بر اهتمامِ کارفرما می‌زنند
هوش مصنوعی: آن‌ها از شوق کارشان به این نتیجه رسیدند که با زحمتی که می‌کشند، باید از خوشحالی و خنده به کارفرما نشان دهند که چقدر به کار خود اهمیت می‌دهند.
در گداز انتظار روز محشر نیستند
دل‌خراشان سکه بر نقد خود اینجا می‌زنند
هوش مصنوعی: افراد دل‌شکسته و دلتنگ، در این دنیا به دنبال خواسته‌های خود هستند و کمتر به فکر روز قیامت و عواقب آن هستند. آنها مشغول تلاش و فعالیت‌اند تا به آنچه می‌خواهند برسند.
خانه‌بر‌دوشان ز طوف کعبه برگردیده‌اند
خیمهٔ خود تا گرانباران به صحرا می‌زنند
هوش مصنوعی: افرادی که در زندگی خود ثابت قدم نیستند و دائم در حال تغییر مکان و وضع خود هستند، مانند کسانی هستند که از طوفان به کعبه پناه برده و اکنون به سوی صحرا می‌روند تا در آنجا استراحت کنند و بار سنگینی را بر دوش خود حمل کنند.
اهل وحدت را نباشد جنگ با خصم برون
از شکست خویشتن بر قلب اعدا می‌زنند
هوش مصنوعی: کسانی که به وحدت و همبستگی اعتقاد دارند، با دشمنان خود نمی‌جنگند، بلکه برای غلبه بر مشکلات داخلی و ضعف‌های درونی تلاش می‌کنند و اعدای خود را با قدرت و استقامت تحت تأثیر قرار می‌دهند.
عاشقان در عین وصل، از بی‌قراری‌های شوق
پیچ و تاب موج در آغوش دریا می‌زنند
هوش مصنوعی: عاشقان، حتی زمانی که به محبوب خود نزدیک هستند، همچنان از شوق و احساس دل‌تنگی در عذابند؛ مانند موج‌هایی که در آغوش دریا به حرکت درمی‌آیند.
دردمندان صائب از پا گر برون آرند خار
غوطه در خونابهٔ دل نیزه بالا می‌زنند
هوش مصنوعی: اگر دردکشیدگان را از پا بیندازند و از درد رها کنند، حتی آن‌هایی که به شدت رنج می‌برند، به حالتی برمی‌خیزند که مانند نیزه‌ای تکان می‌خورند و نشان‌دهندهٔ شور و شوق و مقاومت در برابر مشکلات هستند، هرچند دلشان در خون باشد.