غزل شمارهٔ ۲۵۸۶
گوشه گیران در سخاوت بی نظیر عالمند
چون دعا با دست خالی دستگیر عالمند
با کمال بی نیازی ناز مردم می کشند
با همه فرماندهی فرمان پذیر عالمند
خسروان در یوزه همت ازیشان می کنند
مرجع شاهان با تاج و سریر عالمند
در نمد هر چند پنهان کرده اند آیینه را
از صفای سینه آگاه از ضمیر عالمند
از لب خشکند سوهان درشتیهای نفس
وز دو چشم خونفشان ابر مطیر عالمند
می کنند از جان فارغبال سیر لامکان
گرچه از جسم گران لنگر اسیر عالمند
خودفروشی را به بی سرمایگان بخشیده اند
فارغ از رد و قبول و داروگیر عالمند
کرده اند از دولت دنیا به خواب امن صلح
بی نیاز از اعتبار زود سیر عالمند
هر هلالی را به همت گرچه می سازند بدر
در گداز جسم خود بدر منیر عالمند
دستشان هر چند کوته تر بود از آستین
در گشاد کار مردم بی نظیر عالمند
گرچه بیکارند پیش مردم کوتاه بین
پیش ارباب بصیرت ناگزیر عالمند
صائب از دامان ایشان دست رغبت بر مدار
کاین عزیزان وقت حاجت دستگیر عالمند
غزل شمارهٔ ۲۵۸۵: نور شمع طور کی گردد زهر محفل بلند؟غزل شمارهٔ ۲۵۸۷: هر کجا باشند رنگین فطرتان در گلشنند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گوشه گیران در سخاوت بی نظیر عالمند
چون دعا با دست خالی دستگیر عالمند
هوش مصنوعی: افرادی که در گوشه نشینی به سر میبرند، در بخشش و مهربانی بینظیر هستند. مانند دعایی که با دستان خالی به سوی آسمان میرود و به یاری دیگران میشتابد.
با کمال بی نیازی ناز مردم می کشند
با همه فرماندهی فرمان پذیر عالمند
هوش مصنوعی: مردم با دقت و ناز خاصی رفتار میکنند، اما در عین حال، آنها به طور کامل از نیازمندیها بینیازند. این امر نشاندهنده آن است که با وجود تسلط و قدرتی که دارند، همچنان به قوانین و آموزههای دنیا احترام میگذارند و از آنها پیروی میکنند.
خسروان در یوزه همت ازیشان می کنند
مرجع شاهان با تاج و سریر عالمند
هوش مصنوعی: خسروان و شاهان در تلاش هستند تا به مقامات و مناصب بالا دست یابند و با تاج و تخت خود، مقام و عظمت جهانی را به دست آورند.
در نمد هر چند پنهان کرده اند آیینه را
از صفای سینه آگاه از ضمیر عالمند
هوش مصنوعی: آیینه هر چند در نمد پنهان شده است، اما از پاکی دل و باطن خود آگاهی دارد و با حقیقت عالم آشناست.
از لب خشکند سوهان درشتیهای نفس
وز دو چشم خونفشان ابر مطیر عالمند
هوش مصنوعی: از لب خشکند سوهان درشتیهای نفس یعنی اینکه از زبان انسان، سختیهای روح و نفس او بیرون میآید. و از دو چشم خونفشان، بارانی مانند ابرها بر عالم فرو میریزد. این تصویر به حالتی از ناامیدی و سنگینی درونی اشاره دارد.
می کنند از جان فارغبال سیر لامکان
گرچه از جسم گران لنگر اسیر عالمند
هوش مصنوعی: آنها از زندگی و دنیای مادی آزاد و بیقید هستند، حتی اگر جسمشان در دنیای مادی محدود و گرفتار باشد.
خودفروشی را به بی سرمایگان بخشیده اند
فارغ از رد و قبول و داروگیر عالمند
هوش مصنوعی: افرادی که خود را به حراج گذاشتهاند، به کسانی که هیچ چیز ندارند آرامش خاطر دادهاند، بدون اینکه به تأیید یا رد آنها توجهی داشته باشند و در جهانی مشغول به کار و رفتار خودشان هستند.
کرده اند از دولت دنیا به خواب امن صلح
بی نیاز از اعتبار زود سیر عالمند
هوش مصنوعی: از برکتهای دنیا، در آرامش و امنیت فراغت وجود دارد و نیازی به خواهش و طلب اعتبار نیست، زیرا آفرینش به شدت سیر و پر از نعمت است.
هر هلالی را به همت گرچه می سازند بدر
در گداز جسم خود بدر منیر عالمند
هوش مصنوعی: هر هلالی را که با تلاش و زحمت ساختهاند، هرچند در ابتدا کوچک و کمنور است، اما با گذر زمان و تلاش، به فرشتهای درخشان تبدیل میشود. در واقع، این تغییر و رشد آنها، نشاندهنده تلاش و کوشش آنان است که در درون خود، نور و روشنایی را دارند.
دستشان هر چند کوته تر بود از آستین
در گشاد کار مردم بی نظیر عالمند
هوش مصنوعی: اگرچه دست آنها کوتاهتر از آستینشان است، اما در کارهای مردم بینظیر و برجسته هستند.
گرچه بیکارند پیش مردم کوتاه بین
پیش ارباب بصیرت ناگزیر عالمند
هوش مصنوعی: اگرچه برخی افراد در دید دیگران بیاهمیت و بیکار به نظر میرسند، اما در نظر کسانی که بصیرت و درک عمیق دارند، آنها افراد با دانش و آگاهی هستند.
صائب از دامان ایشان دست رغبت بر مدار
کاین عزیزان وقت حاجت دستگیر عالمند
هوش مصنوعی: صائب، از سر نیاز و خواست، به دامان این افراد تکیه نکن، زیرا این عزیزان در زمان نیاز، کمکرسان و حامی مردم هستند.