غزل شمارهٔ ۲۵۷۷
کو نواسنجی که در مغز جهان شور افکند؟
پنبه مغز از سر مینای ما دور افکند
گردش پرگار گردون گردد از مرکز تمام
نیست نقصی گر سلیمان سایه بر مور افکند
خاطر معشوق شوراندن نه کار عاشق است
ورنه طوطی می تواند در شکر شور افکند
راهرو را لنگر آرام در منزل خوش است
خواب خود را دوربین با خلوت گور افکند
غافل از آه ضعیفان با زبردستی مشو
کاین نسیم سهل، تاج از فرق فغفور افکند
تیره بختی شعله ادراک را سازد خموش
از زبان این شمع را شبهای دیجور افکند
از کشاکش خانه اش هرگز نمی گردد تهی
چون کمان هر کس که کار خویش با زور افکند
دیدن سیمین بران سازد مرا بی اختیار
لرزه بر پروانه من شمع کافور افکند
با دل آزاران مدارا کن که هیچ از شان شهد
کم نگردد گر سپر در پیش زنبور افکند
از تأمل می توان دریافت صائب عیب خویش
وای بر آن کس که این آیینه را دور افکند
غزل شمارهٔ ۲۵۷۶: گر نمک در باده آن کان ملاحت افکندغزل شمارهٔ ۲۵۷۸: سایه بر هر کس که آن سرو خرامان افکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کو نواسنجی که در مغز جهان شور افکند؟
پنبه مغز از سر مینای ما دور افکند
هوش مصنوعی: کیست که در دل عالم نغمهای ایجاد کند و هیجان و شادی به ارمغان بیاورد؟ کسی که میتواند افکار و اندیشههای ما را از مسائلی که ذهن ما را مشغول کرده، دور کند.
گردش پرگار گردون گردد از مرکز تمام
نیست نقصی گر سلیمان سایه بر مور افکند
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به این که دنیا و حرکتهای آن به طوری است که هیچ نقص و کمبودی در آن وجود ندارد. حتی اگر شخصیت بزرگی مانند سلیمان بر یک مور سایه بیفکند، این موضوع به خودی خود نمیتواند حاکی از نقصان یا عیب باشد. به عبارتی، هر چیزی در جای خود قرار دارد و بخشی از نظام بزرگتری است.
خاطر معشوق شوراندن نه کار عاشق است
ورنه طوطی می تواند در شکر شور افکند
هوش مصنوعی: عاشق نیست که بتواند دل معشوق را به آشفتگی و شوق وادارد. اگر این کار آسان بود، هر طوطی هم میتوانست با گفتن کلمات شیرین دل را شاد کند.
راهرو را لنگر آرام در منزل خوش است
خواب خود را دوربین با خلوت گور افکند
هوش مصنوعی: راهرو در خانه به آرامش لنگر نیاز دارد و خواب خود را مانند دوربینی به گوشهای از گور میاندازد تا در تنهایی به آن فکر کند.
غافل از آه ضعیفان با زبردستی مشو
کاین نسیم سهل، تاج از فرق فغفور افکند
هوش مصنوعی: به خود مغرور نشو و از آه و ناله کسانی که ضعیفتر هستند غافل نباش، زیرا این بیاهمیتی ممکن است سبب شود که به یکباره مقام و ارزش کسی که بهشدت قدرتمند است، از او گرفته شود.
تیره بختی شعله ادراک را سازد خموش
از زبان این شمع را شبهای دیجور افکند
هوش مصنوعی: بدبختی و تنهایی میتواند باعث شود که انسان به خاموشی و سکوت بگراید، بهطوری که در تاریکی شب، مانند شمعی خاموش، حس و شعور او به خواب رود و نتواند به درک روشنی دست پیدا کند.
از کشاکش خانه اش هرگز نمی گردد تهی
چون کمان هر کس که کار خویش با زور افکند
هوش مصنوعی: خانه او همواره پر از شلوغی و فعالیت است و هیچگاه خالی نمیشود. همانطور که کمان با کشش قدرتمندش همیشه آماده شلیک است، کسی که کارهایش را با تلاش و قدرت انجام میدهد، هرگز با تهی بودن مواجه نمیشود.
دیدن سیمین بران سازد مرا بی اختیار
لرزه بر پروانه من شمع کافور افکند
هوش مصنوعی: دیدن زیبایی سیمین، مرا به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و مانند این است که لرزشی بر وجود من میافتد و شمعی که بوی کافور دارد، بر پروانگیام تأثیر میگذارد.
با دل آزاران مدارا کن که هیچ از شان شهد
کم نگردد گر سپر در پیش زنبور افکند
هوش مصنوعی: با افرادی که دل را میآزارند، با صبر و تحمل رفتار کن، چرا که با وجود تمام مشکلات، ارزش و مقام شهد هیچگاه پایین نمیآید، همانطور که اگر کسی سدی در برابر زنبور قرار دهد، باز هم زنبور در کار خود تأثیرگذار خواهد بود.
از تأمل می توان دریافت صائب عیب خویش
وای بر آن کس که این آیینه را دور افکند
هوش مصنوعی: از فکر کردن میتوان فهمید که صائب به عیبهای خودش آگاه است و افسوس بر کسی که این آینه را دور بیندازد و به خود ننگی نداشته باشد.

صائب