گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۷۳

هر که خار آرزو در دیده دل بشکند
بی تردد پای در دامان منزل بشکند
از هجوم آرزو جای نفس در سینه نیست
سخت می ترسم که آخر شهپر دل بشکند
با دوصد بند گران عالم زما پرشور شد
آه اگر زور جنون ما سلاسل بشکند
از مروت نیست حرف سخت با عاشق زدن
سنگدل آن کس که بال مرغ بسمل بشکند
هر که بیش از ظرف می بخشد به ارباب سؤال
کاسه در یوزه را بر فرق سایل بشکند
دست مجنون از حجاب عشق بر دل نقش بست
شوخی لیلی مگر دامان محمل بشکند
سنگ گردد شیشه چون راجع به اصل خویش شد
دل زعصیان سخت چون گردید مشکل بشکند
خویش را بشکن، که برگردد به دریا زودتر
موج را بر یکدگر چندان که ساحل بشکند
به که از سر گیرد احرام حریم کعبه را
راهرو را زیر پا گر خار غافل بشکند
تشنه دریا به هر موجی تسلی کی شود؟
کی خمار من به آب تیغ قاتل بشکند؟
تار و پود موج این دریا بهم پیوسته است
می زند بر هم جهان را هر که یک دل بشکند
نیست در طالع دل بی حاصل ما را قبول
کیست صائب گوشه این فرد باطل بشکند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که خار آرزو در دیده دل بشکند
بی تردد پای در دامان منزل بشکند
هوش مصنوعی: هر کسی که آرزوهای ناچیز و موانع را در دل خود بشکند، بدون شک و تردید وارد خانه‌ی رضایت و آرامش خواهد شد.
از هجوم آرزو جای نفس در سینه نیست
سخت می ترسم که آخر شهپر دل بشکند
هوش مصنوعی: از شدت آرزوها و خواسته‌ها، دیگر جایی برای تنفس در سینه‌ام باقی نمانده است. واقعاً می‌ترسم که در نهایت، قلبم به طرز ناگوار ویران شود.
با دوصد بند گران عالم زما پرشور شد
آه اگر زور جنون ما سلاسل بشکند
هوش مصنوعی: جهان با قدرت و شور و شوق ما به جنبش درآمده است، وای که اگر نیروی جنون ما زنجیرها را بشکند، چه اتفاقی خواهد افتاد!
از مروت نیست حرف سخت با عاشق زدن
سنگدل آن کس که بال مرغ بسمل بشکند
هوش مصنوعی: صحبت کردن به زبان سخت و بی‌رحمانه با عاشق، به دور از انسانیت است. کسی که مثل سنگدل‌ها عمل کند، نه تنها عشق را درک نمی‌کند، بلکه می‌تواند بال پرنده‌ای آسیب‌دیده را نیز بشکند.
هر که بیش از ظرف می بخشد به ارباب سؤال
کاسه در یوزه را بر فرق سایل بشکند
هوش مصنوعی: هر کس بیشتر از آنچه که ظرفیتش است به دیگران کمک کند، در واقع به خودش آسیب می‌زند و ممکن است در بحران‌ها و مشکلات باعث لطمه به خودش شود.
دست مجنون از حجاب عشق بر دل نقش بست
شوخی لیلی مگر دامان محمل بشکند
هوش مصنوعی: دست مجنون در عشق اصراری دارد و حتی شوخی‌های لیلی هم نمی‌تواند به راحتی او را از عشقش جدا کند. به نوعی، عشق مجنون به لیلی چنان قوی است که هیچ چیز نمی‌تواند آن را بشکند.
سنگ گردد شیشه چون راجع به اصل خویش شد
دل زعصیان سخت چون گردید مشکل بشکند
هوش مصنوعی: زمانی که شیشه به اصل و ماهیت خود بازگردد، مانند سنگ سخت می‌شود. وقتی دل انسان تحت فشار و مشکلات شدید قرار گیرد، ممکن است به نقطه‌ای برسد که نشکند و تسلیم نشود.
خویش را بشکن، که برگردد به دریا زودتر
موج را بر یکدگر چندان که ساحل بشکند
هوش مصنوعی: برای اینکه بهتر به هدف خود برسی، گاهی لازم است که از خودت بگذری و سختی‌ ها را تحمل کنی. همان‌طور که موج‌ها پس از برخورد با یکدیگر، به سمت دریا بازمی‌گردند تا به ساحل آسیب نرسانند، تو نیز باید با اتکا به درون خود، به جلو بروی و به تغییرات و چالش‌ها پاسخ بدهی.
به که از سر گیرد احرام حریم کعبه را
راهرو را زیر پا گر خار غافل بشکند
هوش مصنوعی: بهتر است که کسی که به زیارت کعبه می‌رود، با احتیاط و دقت قدم بر دارد، تا مبادا بر روی گل یا خارهایی که در راه هستند بیفتد و دچار مشکل شود. این نشان می‌دهد که در چنین مکان‌هایی نیاز به تمرکز و حتی احترام به محیط داریم.
تشنه دریا به هر موجی تسلی کی شود؟
کی خمار من به آب تیغ قاتل بشکند؟
هوش مصنوعی: تشنگی دریا به هیچ طبیعی تسلی نمی‌یابد. چه زمانی حالت سرگشتگی من با آب تیز تیغ قاتل از بین خواهد رفت؟
تار و پود موج این دریا بهم پیوسته است
می زند بر هم جهان را هر که یک دل بشکند
هوش مصنوعی: پیوند و ارتباط عمیقی در این دریا وجود دارد، و هر کسی که دل دیگری را بشکند، تأثیری بر کل جهان می‌گذارد و باعث اختلال و تلاطم می‌شود.
نیست در طالع دل بی حاصل ما را قبول
کیست صائب گوشه این فرد باطل بشکند
هوش مصنوعی: در سرنوشت دل ناکام ما کسی نیست که ما را بپذیرد. صائب، در گوشه این دنیا بی‌ارزش، چه کسی می‌تواند این زندگی بیهوده را بشکند؟

حاشیه ها

1398/10/04 17:01
مجید مریخی

از مروت نیست حرف سخت با عاشق زدن
سخت دل آنکس که بال مرغ بسمل بشکند
وقتی این بیت را کنار بیت معروف جناب حافظ بگذاریم که میگوید
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که درین باغ بسی چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت
در این مقایسه به نازک طبعی شگرف صائب پی میبریم
میشود این یک بیت را صد بار زمزمه کرد وباز از تازگی آن سرمست شد