گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۶۷

غارت صبر از دلم آن آتشین‌رو می‌کند
گرمی خورشید گل را مفلس بو می‌کند
چشم مجنون بس که از وحشی‌نگاهان پر شده است
چشم لیلی را خیال چشم آهو می‌کند
آن که چون شبنم ز گل بالین و بستر ساختی
این زمان چون غنچه بالین را ز زانو می‌کند
چشم میگونی که من زان باده‌پیما دیده‌ام
درد می را در قدح بیهوش‌دارو می‌کند
چون صبوحی کرده در گلشن درآیی عندلیب
خرده گل را سپند آن گل رو می‌کند
حرف پهلودار اگر از خط چنین سر می‌زند
رفته‌رفته کار را با زلف یکرو می‌کند
صائب از بخت سیاه خود ندارم شِکوه‌ای
هرچه با من می‌کند آن خال هندو می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غارت صبر از دلم آن آتشین‌رو می‌کند
گرمی خورشید گل را مفلس بو می‌کند
هوش مصنوعی: دل من را از صبر خالی می‌کند، آن غزال آتشین. مانند خورشید، گرمای گلی را کم‌مو می‌کند و به آن فقر می‌بخشد.
چشم مجنون بس که از وحشی‌نگاهان پر شده است
چشم لیلی را خیال چشم آهو می‌کند
هوش مصنوعی: چشم مجنون به قدری از نگاه‌های بی‌رحمانه و وحشی پر شده که وقتی به چشم لیلی نگاه می‌کند، نمی‌تواند غیر از زیبایی و لطافت چشم آهو را در آن ببیند.
آن که چون شبنم ز گل بالین و بستر ساختی
این زمان چون غنچه بالین را ز زانو می‌کند
هوش مصنوعی: شخصی که زمانی برای تو همچون شبنم در زندگی‌ات ارزشمند بود و در کنار تو آرامش می‌یافت، اکنون به مرور از تو فاصله می‌گیرد و این احساس را کم رنگ می‌کند.
چشم میگونی که من زان باده‌پیما دیده‌ام
درد می را در قدح بیهوش‌دارو می‌کند
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و شگفت‌انگیز تو، بسان باده‌ای که در آن درد و رنج مرا می‌پوشاند و به من آرامش می‌دهد، تأثیر عمیقی بر من دارد.
چون صبوحی کرده در گلشن درآیی عندلیب
خرده گل را سپند آن گل رو می‌کند
هوش مصنوعی: وقتی صبح زود به گلستان می‌روی، بلبل برای خوش آمد تو، شاخه‌های کوچک گل را به سمت تو می‌آورد و آن گل هم به طرز زیبا و دلربا خود را نشان می‌دهد.
حرف پهلودار اگر از خط چنین سر می‌زند
رفته‌رفته کار را با زلف یکرو می‌کند
هوش مصنوعی: اگر کسی با لحن دلنشین و زیبا سخن بگوید، به تدریج بر دل‌ها تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود که مشکلات و دردها حل شود و روابط بهتر گردد.
صائب از بخت سیاه خود ندارم شِکوه‌ای
هرچه با من می‌کند آن خال هندو می‌کند
هوش مصنوعی: من از سرنوشت تلخ خود شکایتی ندارم، چرا که هر کاری که با من می‌کند، به خاطر آن نقش زیبای اوست.