غزل شمارهٔ ۲۵۶۲
گر به ظاهر حسن میل آرمیدن می کند
راست چون آهو نفس بهر رمیدن می کند
گر چمن پیرا کند منع تماشایی بجاست
در گلستانی که دیدن کار چیدن می کند
چشم ازان سیب ذقن در پرده شرم آب ده
کز نگاه گرم، انداز چکیدن می کند
زانفعال قامت او سرو با آن سرکشی
بر زمین از سایه مشق خط کشیدن می کند
گرچه صددل هست چون تسبیح در هر رشته اش
دل به زلفش جای خود باز از تپیدن می کند
از مکیدن تشنگی را کم اگر سازد عقیق
تشنه را سیراب لعل او به دیدن می کند
در کهنسالی ندارد بد گهر دست از ستم
ترک خونریزی کجا تیغ از خمیدن می کند؟
شکوه از قسمت ندارد جز پشیمانی ثمر
شیر را خون طفل از پستان گزیدن می کند
زاهد خشکی که می لافد ز تأثیر نفس
تیغ چوبینی است تهدید بریدن می کند
هست در میزان بینش هر سبک مغزی گران
برگ کاهی چشم را منع از پریدن می کند
از تأمل می شود گفتار صائب بی گره
باده ناصاف را صافی چکیدن می کند
غزل شمارهٔ ۲۵۶۱: دیدهها را چهرهٔ گلرنگ گلشن میکندغزل شمارهٔ ۲۵۶۳: ساغر پر می علاج جان محزون میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر به ظاهر حسن میل آرمیدن می کند
راست چون آهو نفس بهر رمیدن می کند
هوش مصنوعی: اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد که زیبایی میخواهد آرامش را تجربه کند، اما حقیقت این است که مانند آهویی که آماده فرار است، این زیبایی در دل خود نفسی برای گریز دارد.
گر چمن پیرا کند منع تماشایی بجاست
در گلستانی که دیدن کار چیدن می کند
هوش مصنوعی: اگر چمن به شکل زیبا و مرتب درآید، چه اشکالی دارد که در گلستانی که مشغول چیدن گلها هستند، نگاه و تماشا کردن کار آنها مناسب و لازم است.
چشم ازان سیب ذقن در پرده شرم آب ده
کز نگاه گرم، انداز چکیدن می کند
هوش مصنوعی: نگاه به آن سیبگونه که زیر پردهای از شرم پنهان است، با حرارت خاصی منجر به چکیدن آب دهان میشود.
زانفعال قامت او سرو با آن سرکشی
بر زمین از سایه مشق خط کشیدن می کند
هوش مصنوعی: قامت زیبای او مانند سرو است و با آن زیبایی، بر روی زمین سایهای میاندازد که گویی مشغول تمرین خطنویسی است.
گرچه صددل هست چون تسبیح در هر رشته اش
دل به زلفش جای خود باز از تپیدن می کند
هوش مصنوعی: هر چند دلها مانند دانههای تسبیح در هر رشتهای به زیبایی زلف او دل بستهاند، اما همچنان دلها به تپیدن ادامه میدهند.
از مکیدن تشنگی را کم اگر سازد عقیق
تشنه را سیراب لعل او به دیدن می کند
هوش مصنوعی: اگر سنگ عقیق بتواند کمی از تشنگی را کم کند، لعل او با دیدنش تشنه را سیراب میکند.
در کهنسالی ندارد بد گهر دست از ستم
ترک خونریزی کجا تیغ از خمیدن می کند؟
هوش مصنوعی: در دوران پیری، بدزبانان و ظالمها هیچکس را نمیبخشند و همچنان به ظلم و ستم ادامه میدهند. بهراستی، درختی که بهسختی خم میشود، چگونه میتواند به آسانی از تیرگی و خشونت دست بردارد؟
شکوه از قسمت ندارد جز پشیمانی ثمر
شیر را خون طفل از پستان گزیدن می کند
هوش مصنوعی: شکایت از تقدیر و سرنوشت نتیجهای جز پشیمانی ندارد. مثل این که شیر وقتی بچهاش را از پستان خود جدا میکند، احساس درد و ناراحتی میکند.
زاهد خشکی که می لافد ز تأثیر نفس
تیغ چوبینی است تهدید بریدن می کند
هوش مصنوعی: زاهدی که فقط در مورد روح و معنویت صحبت میکند و به دنیا و لذتهای آن بیتوجه است، در اصل مانند شمشیری از چوب است که فقط برای نمایش تهدید میکند و در واقع هیچ تأثیری ندارد.
هست در میزان بینش هر سبک مغزی گران
برگ کاهی چشم را منع از پریدن می کند
هوش مصنوعی: در درک و عقل هر فردی، حتی کسانی که فهم سطحی دارند، چیزهای کوچک و بیاهمیت میتواند مانع از دیدن بهتر و پیشرفت آنها شود.
از تأمل می شود گفتار صائب بی گره
باده ناصاف را صافی چکیدن می کند
هوش مصنوعی: با تأمل و دقت میتوان گفت که گفتههای درست و منطقی همچون بادهای ناهموار، با صافی و بدون اختلال، به آرامی و تدریجاً مفهوم خود را نمایان میکنند.
حاشیه ها
1395/11/29 13:01
مصرع آخر:
چکیدن باده ی ناصاف را صاف می کند

صائب