گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۵۸

فکر جمعیت عبث دل را پریشان می‌کند
آن که سر داده است ما را فکر سامان می‌کند
نرم کن دل را به آه آتشین کاین مشت خون
سخت چون گردید، در تن کار پیکان می‌کند
هرکه زد بر آتش خشم آب، مانند خلیل
آتش سوزنده را بر خود گلستان می‌کند
می‌کند از راه احسان بنده صد دیوانه را
کودکان را هر که آزاد از دبستان می‌کند
لذت آزادگی یار بر او بادا حرام
بنده خود خلق را هرکس به احسان می‌کند
خرج ابر از کیسه دریاست، حیرانم چرا
این قدر استادگی با تشنه جانان می‌کند
غیرت آرد خون بحر پاک گوهر را به جوش
چون صدف لب باز پیش ابر نیسان می‌کند
در چنین وقتی که می‌ریزد ز هم اوراق عمر
صائب از غفلت همان ترتیب دیوان می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فکر جمعیت عبث دل را پریشان می‌کند
آن که سر داده است ما را فکر سامان می‌کند
هوش مصنوعی: اندیشیدن به ازدحام و شلوغی، دل را بی‌دلیل آشفته می‌سازد. اما کسی که به ما امید و برنامه می‌دهد، به ما کمک می‌کند تا نظم و آرامش پیدا کنیم.
نرم کن دل را به آه آتشین کاین مشت خون
سخت چون گردید، در تن کار پیکان می‌کند
هوش مصنوعی: دل خود را با آهی سوزان نرم و لطیف کن؛ زیرا این مشت سخت و خونین، مانند تیرکمان در بدن اثر می‌گذارد و کارش را انجام می‌دهد.
هرکه زد بر آتش خشم آب، مانند خلیل
آتش سوزنده را بر خود گلستان می‌کند
هوش مصنوعی: هر کسی که خشمی را با آرامش خود خاموش کند، مانند ابراهیم خلیل (ع) است که آتش سوزان را به باغی زیبا تبدیل کرده است.
می‌کند از راه احسان بنده صد دیوانه را
کودکان را هر که آزاد از دبستان می‌کند
هوش مصنوعی: از طریق لطف و نیکی، شخصی می‌تواند به سلامت و آزادی کودکانی که از آموزشگاه‌ها رها شده‌اند، کمک کند و آنان را از وضعیت نابسامان بیرون آورد.
لذت آزادگی یار بر او بادا حرام
بنده خود خلق را هرکس به احسان می‌کند
هوش مصنوعی: لذت آزادی و دوستی برای او مبارک باشد، زیرا عمل نیک و خوب هر فردی که به دیگران کمک می‌کند، با بنده بودن و اطاعت کردن نمی‌سازد.
خرج ابر از کیسه دریاست، حیرانم چرا
این قدر استادگی با تشنه جانان می‌کند
هوش مصنوعی: هزینه و تلاش برای باران از کیسه دریا پرداخت می‌شود، ولی نمی‌فهمم چرا اینقدر دل‌سخت و مقاوم نسبت به عشق و نیاز معشوق می‌ایستد.
غیرت آرد خون بحر پاک گوهر را به جوش
چون صدف لب باز پیش ابر نیسان می‌کند
هوش مصنوعی: غیرت باعث می‌شود که خون دریا به جوش آید، مانند صدفی که در برابر باران بهار دهانش را باز می‌کند.
در چنین وقتی که می‌ریزد ز هم اوراق عمر
صائب از غفلت همان ترتیب دیوان می‌کند
هوش مصنوعی: در زمانی که روزها و سال‌ها یکی پس از دیگری به پایان می‌رسند و عمر انسان می‌گذرد، صائب از بی‌توجهی و غفلت، همانند نظم و ترتیب یک دیوان شعری می‌چیده، به زندگی خود و گذشت زمان می‌پردازد.