گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۲

در نظر واکردنی گردید طی پرواز ما
چون شرر در نقطه انجام بود آغاز ما
آنچنان کز برگ گردد نکهت گل بیشتر
می شود بی پرده تر از پرده پوشی راز ما
از نظر بستن ز دنیا شد دل ما کامیاب
صید خود را بازیافت در پوشیده چشمی باز ما
گرچه شد دست فلک از گوشمال ما کبود
می تراود نغمه خارج همان از ساز ما
گرچه ما را هست در ظاهر پر و بالی چو تیر
هست در دست کمان سر رشته پرواز ما
ما میان معنی نازک به دست آورده ایم
بهله در دل داغ ها دارد ز دست انداز ما
تیغ کوه قاف پیش ما سپر انداخته است
کیست عنقا تا تواند گشت هم پرواز ما؟
گوش تا گوش زمین ز آوازه ما پر شده است
گرچه از آهستگی نشنیده کس آواز ما
گوش خلق افتاده سنگین، ورنه گلها می کنند
خرده خود را سپند شعله آواز ما
می گدازد پرتو خورشید تابان، دیده را
دست کوته دار ای روشنگر از پرداز ما
هر دلی کز بیضه فولاد سنگین تر بود
سینه کبک است پیش چنگل شهباز ما
دیگران از باده انگور اگر سرخوش شوند
هست صائب معنی رنگین، می شیراز ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در نظر واکردنی گردید طی پرواز ما
چون شرر در نقطه انجام بود آغاز ما
هوش مصنوعی: در نگاه ما، پرواز کردن به مانند شعله‌ای است که در انتهای مسیر به اوج خود می‌رسد. شروع ما، نقطه‌ای بود که با اوج تلاش و هدفمان به آن رسیدیم.
آنچنان کز برگ گردد نکهت گل بیشتر
می شود بی پرده تر از پرده پوشی راز ما
هوش مصنوعی: آن چنان که عطر گل از برگ آن قوی‌تر می‌شود، راز ما هم بدون پرده و آشکارتر از پرده‌پوشی‌اش نمایان می‌شود.
از نظر بستن ز دنیا شد دل ما کامیاب
صید خود را بازیافت در پوشیده چشمی باز ما
هوش مصنوعی: دل ما با بستن چشم از دنیا به موفقیت رسید و توانست هدف خود را که در پنهان بود، باز یابد.
گرچه شد دست فلک از گوشمال ما کبود
می تراود نغمه خارج همان از ساز ما
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دست سرنوشت به ما آسیب زیادی زده، اما هنوز آهنگ دلنشینی از ساز ما خزید و بیرون می‌آید.
گرچه ما را هست در ظاهر پر و بالی چو تیر
هست در دست کمان سر رشته پرواز ما
هوش مصنوعی: اگرچه در ظاهر به نظر می‌رسد که ما توانایی و نیروی زیادی داریم، اما همچنان مانند تیری هستیم که در دست کمان قرار گرفته و در واقع وابسته به آن کمان هستیم تا پرواز کنیم.
ما میان معنی نازک به دست آورده ایم
بهله در دل داغ ها دارد ز دست انداز ما
هوش مصنوعی: ما در کشف معانی ظریف موفق بوده‌ایم، اما در دل داغ‌ها و مشکلات، موانع زیادی را تجربه کرده‌ایم.
تیغ کوه قاف پیش ما سپر انداخته است
کیست عنقا تا تواند گشت هم پرواز ما؟
هوش مصنوعی: کوه قاف پیش ما به گونه‌ای ایستاده که مانند سپر عمل می‌کند. کسی که شجاعت و قدرت پرواز هم‌چون ما را داشته باشد، کیست؟
گوش تا گوش زمین ز آوازه ما پر شده است
گرچه از آهستگی نشنیده کس آواز ما
هوش مصنوعی: زمین به طور کامل از صدای ما پر شده است، هرچند که هیچ کس صدای ما را به آرامی نشنیده است.
گوش خلق افتاده سنگین، ورنه گلها می کنند
خرده خود را سپند شعله آواز ما
هوش مصنوعی: گوش مردم سنگین شده و نمی‌شنوند، وگرنه گل‌ها از شادی به وجد می‌آیند و خود را به آتش آواز ما می‌سپارند.
می گدازد پرتو خورشید تابان، دیده را
دست کوته دار ای روشنگر از پرداز ما
هوش مصنوعی: نور خورشید درخشانی، چشمان مرا می‌سوزاند، ای روشنگر، دستت را از پرده‌ی ما کوتاه کن.
هر دلی کز بیضه فولاد سنگین تر بود
سینه کبک است پیش چنگل شهباز ما
هوش مصنوعی: هر دلی که سنگینی‌اش بیشتر از فولاد باشد، مانند سینه‌ای است که به سادگی در برابر شکارچی پرنده‌ای چون شهباز قرار می‌گیرد.
دیگران از باده انگور اگر سرخوش شوند
هست صائب معنی رنگین، می شیراز ما
هوش مصنوعی: اگر دیگران از شراب انگور شاد و سرخوش شوند، نشان‌دهنده‌ی زیبایی و رنگینی می‌باشد که مرتبط با دنیای عشق و شادی است، به ویژه در شیراز.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۳۸ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۵۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب