گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۶

در گذر ای آسمان از وادی آزار ما
شیشه خود را مزن بر سنگ بی زنهار ما
ناتوانانیم، اما کار چون بر سر فتد
دود برمی آورد از مغز آتش خار ما
لشکر خواب گران را قطره آبی بس است
برحذر باش از شبیخون دل بیدار ما
نیست از مردی، رساندن خانه ما را به آب
عالمی آسوده اند از سایه دیوار ما
صائب از بالین ما دشمن چسان خوشدل رود؟
سنگ را در گریه آرد ناله بیمار ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در گذر ای آسمان از وادی آزار ما
شیشه خود را مزن بر سنگ بی زنهار ما
هوش مصنوعی: ای آسمان، لطفاً از مسیر سختی‌ها و دردهای ما عبور کن و شیشه‌ای که در دستانت داری را بر روی سنگ‌های بی‌رحم زندگی‌مان نزن.
ناتوانانیم، اما کار چون بر سر فتد
دود برمی آورد از مغز آتش خار ما
هوش مصنوعی: ما ممکن است ناتوان به نظر بیاییم، اما زمانی که کار به مراحل حساس برسد، از مغز ما نیز همانند دودی که از آتش برمی‌خیزد، نیرویی نیرومند و خلاقانه بیرون می‌آید.
لشکر خواب گران را قطره آبی بس است
برحذر باش از شبیخون دل بیدار ما
هوش مصنوعی: عوامل خواب‌آلود که تحت تأثیر آرامش هستند، با یک قطره آب نیز می‌توانند بیدار شوند. پس از حمله ناگهانی و غافلگیرکننده‌ی دل بیدار ما، هوشیار باش.
نیست از مردی، رساندن خانه ما را به آب
عالمی آسوده اند از سایه دیوار ما
هوش مصنوعی: هیچ مردی در ما نیست که بتواند خانه‌ ما را به آب برساند، اما جهانیان از سایهٔ دیوار ما در آسایش هستند.
صائب از بالین ما دشمن چسان خوشدل رود؟
سنگ را در گریه آرد ناله بیمار ما
هوش مصنوعی: صائب به ما می‌گوید: چگونه ممکن است که دشمن احساس خوشحالی کند، در حالی که سنگ هم در حال گریه ناله ما را می‌شنود و به حال ما آسیب می‌خورد؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۴۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب