گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۲

چون ندارد حرف ره در خلوت محجوب ما
پیچ و تاب بی قراری ها بود مکتوب ما
پیش ما وصل لباسی پرده بیگانگی است
چشم می پوشد ز بوی پیرهن یعقوب ما
غیر تسلیم و رضا در وحشت آباد جهان
کیست دیگر تا کند مکروه را مرغوب ما؟
تیغ را گردد زبان کند از سپر انداختن
خصم غالب می شود ز افتادگی مغلوب ما
از تلاش وصل بر ما زندگانی تلخ بود
شد ز حسن عاقبت درد طلب مطلوب ما
جذبه دریا دلیل سیل پا در گل بس است
رهنما را می شمارد سنگ ره مجذوب ما
هست در هر نقطه ای پوشیده صد طومار حرف
سرسری چون خامه صائب مگذر از مکتوب ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون ندارد حرف ره در خلوت محجوب ما
پیچ و تاب بی قراری ها بود مکتوب ما
هوش مصنوعی: وقتی در خلوت و عزلت خود، حرفی برای گفتن نیست، در دل تلاطم و اضطراب‌های ما همچنان نوشته‌ها و افکار درهم و پیچیده‌ای وجود دارد.
پیش ما وصل لباسی پرده بیگانگی است
چشم می پوشد ز بوی پیرهن یعقوب ما
هوش مصنوعی: در نزد ما، دوستی و نزدیکی به یکدیگر مانند لباسی است که باعث جدایی و غفلت می‌شود و احساس نمی‌کنیم که بوی خاصی داریم که می‌تواند ما را به یاد یکدیگر بیندازد.
غیر تسلیم و رضا در وحشت آباد جهان
کیست دیگر تا کند مکروه را مرغوب ما؟
هوش مصنوعی: تنها کسی که در این دنیای پر از ترس و ناامیدی می‌تواند به جز تسلیم و پذیرش رفتار کند، چه کسی است که بتواند چیزهای نامطلوب را به خواسته‌های ما تبدیل کند؟
تیغ را گردد زبان کند از سپر انداختن
خصم غالب می شود ز افتادگی مغلوب ما
هوش مصنوعی: اگر شخصی سلاحش را بر زمین بگذارد، به مانند زبانی می‌شود که تیغ برمی‌دارد. در چنین حالتی، طرف مقابل به پیروزی دست پیدا می‌کند، چرا که از ضعف و بی‌دفاعی حریف بهره‌برداری می‌کند.
از تلاش وصل بر ما زندگانی تلخ بود
شد ز حسن عاقبت درد طلب مطلوب ما
هوش مصنوعی: زندگی ما به خاطر کوشش برای رسیدن به وصال و وصل، تلخ و دشوار بود، اما در نهایت زیبایی و خوبی از درد و خواسته‌های ما به دست آمد.
جذبه دریا دلیل سیل پا در گل بس است
رهنما را می شمارد سنگ ره مجذوب ما
هوش مصنوعی: جاذبه دریا برای یک سیل کافی است که پا در گل بگذارد. در اینجا، راهنما سنگی را به عنوان نشانه مسیر مجذوب ما در نظر می‌گیرد.
هست در هر نقطه ای پوشیده صد طومار حرف
سرسری چون خامه صائب مگذر از مکتوب ما
هوش مصنوعی: در هر نقطه‌ای سخنان زیادی به شکل لایه‌های پنهان وجود دارد، اما تنها یادداشت‌های سطحی و غیرمهم را مدنظر قرار نده. مانند قلم صائب، از نوشته‌های ما به سادگی عبور نکن.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۴۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب