غزل شمارهٔ ۲۳۴۲
جان مشتاقان زکوی دلستان چون بگذرد؟
کاروان شبنم از ریگ روان چون بگذرد؟
نقطه ها طوطی شوند و حرفها تنگ شکر
بر زبان خامه نام آن دهان چون بگذرد
خار در راه نسیم بی ادب نگذاشته است
غیرت بلبل زخون باغبان چون بگذرد؟
پر زند تا روز محشر در فضای لامکان
تیر آهم از ترنج آسمان چون بگذرد
چون صدف تبخاله ای هر گوشه لب وا کرده است
از لب من گریه آتش عنان چون بگذرد؟
بگسل از کج بحث تا از صد کشاکش وارهی
بر نشان یابد ظفر تیر از کمان چون بگذرد
همرهان رفتند اما داغشان از دل نرفت
آتشی بر جای ماند کاروان چون بگذرد
چشم را با سرمه پیوندی است از روز ازل
صائب از گلگشت سیر اصفهان چون بگذرد؟
غزل شمارهٔ ۲۳۴۱: سر گردان چند از من آن سرو خرامان بگذردغزل شمارهٔ ۲۳۴۳: لاله شبنم فریبت برگ گل را آب کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان مشتاقان زکوی دلستان چون بگذرد؟
کاروان شبنم از ریگ روان چون بگذرد؟
هوش مصنوعی: چگونه جان کسانی که عاشقاند، میتواند از کوی معشوق بگذرد؟ چگونه کاروان شبنم میتواند از روی زمین صاف بگذرد؟
نقطه ها طوطی شوند و حرفها تنگ شکر
بر زبان خامه نام آن دهان چون بگذرد
هوش مصنوعی: نقطهها مانند طوطی میشوند و کلمات مثل شکر بر زبان شیرینی میریزند، زمانی که نام آن دهان بیان میشود.
خار در راه نسیم بی ادب نگذاشته است
غیرت بلبل زخون باغبان چون بگذرد؟
هوش مصنوعی: در مسیر نسیم، خوابگاه بلبل و باغبان با بوتههای خار آزار دیده است. بلبل با غیرت خود، از خون باغبان که در تلاش است، عبور میکند.
پر زند تا روز محشر در فضای لامکان
تیر آهم از ترنج آسمان چون بگذرد
هوش مصنوعی: در روز قیامت، آتش عواطف و احساسات من در آسمان بالامیرود و وقتی که از جایی عبور کند، تاثیرش همه جا را خواهد گرفت.
چون صدف تبخاله ای هر گوشه لب وا کرده است
از لب من گریه آتش عنان چون بگذرد؟
هوش مصنوعی: هر گوشه از لبم مانند صدفی باز شده است و از آنجا اقیانوسی از اشک و آتش جاری میشود. وقتی این آتش از من عبور کند، چه بر سرم خواهد آمد؟
بگسل از کج بحث تا از صد کشاکش وارهی
بر نشان یابد ظفر تیر از کمان چون بگذرد
هوش مصنوعی: از مباحث بیهوده و بیثمر دست بکش تا از کشمکشهای فراوان رها شوی. مانند تیر که وقتی از کمان رها میشود، به هدف میرسد.
همرهان رفتند اما داغشان از دل نرفت
آتشی بر جای ماند کاروان چون بگذرد
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان رفتهاند، اما غم و خاطره آنها از دل فراموش نشده است. مانند آتشی که بعد از رفتن کاروان باقی میماند.
چشم را با سرمه پیوندی است از روز ازل
صائب از گلگشت سیر اصفهان چون بگذرد؟
هوش مصنوعی: چشم به زیبایی و جذابیتهای دنیا علاقهمند است و این علاقه از ابتدای خلقت در او وجود داشته است. شاعر با اشاره به باغها و زیباییهای اصفهان، میپرسد که آیا میتوان به راحتی از آن همه زیبایی عبور کرد و دل را از آن جدا کرد؟
حاشیه ها
1394/09/17 05:12
ناشناس
بیت 5
غلط: گوشه
درست: گوش

صائب