غزل شمارهٔ ۲۳۴۰
بوسه چون محروم از آن لبهای خندان بگذرد؟
مور ما چون تلخکام از شکرستان بگذرد؟
می رساند رشته نسبت به آن زلف دراز
چشم من چون از سر خواب پریشان بگذرد؟
طوق هستی بر گرفت از گردنم داغ جنون
مهر چون طالع شود صبح از گریبان بگذرد
خاک می مالد به لب تیغش زننگ خون من
آه اگر این حرف در بزم شهیدان بگذرد
شوق چون پا در رکاب بیقراری آورد
کاروان شبنم از ریگ بیابان بگذرد
ما سبکروحان حریف ناز مرهم نیستیم
دوست می داریم زخمی را که از جان بگذرد
دور باشی نیست حاجت قهرمان عشق را
شیر ره وا می کند چون از نیستان بگذرد
چشمه زمزم نمک در دیده خود ریخته است
تا مبادا غافل آن سرو خرامان بگذرد
اصفهان چشم جهان گر نیست صائب از چه رو
سرمه نتوانست از خاک صفاهان بگذرد؟
غزل شمارهٔ ۲۳۳۹: تا به کی در خواب سنگین روزگارم بگذردغزل شمارهٔ ۲۳۴۱: سر گردان چند از من آن سرو خرامان بگذرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوسه چون محروم از آن لبهای خندان بگذرد؟
مور ما چون تلخکام از شکرستان بگذرد؟
هوش مصنوعی: بوسه چگونه میتواند از آن لبهای خندان دور شود؟ مانند اینکه مورچهای از سرزمین شیرینی گذر کند و تلخی را تجربه کند؟
می رساند رشته نسبت به آن زلف دراز
چشم من چون از سر خواب پریشان بگذرد؟
هوش مصنوعی: وقتی که خوابم را ترک میکنم و به واقعیت برمیگردم، آیا میتوانم به آن رشته ارتباطی که به موهای بلند چشمانت وصل است، برسم؟
طوق هستی بر گرفت از گردنم داغ جنون
مهر چون طالع شود صبح از گریبان بگذرد
هوش مصنوعی: من به شدت تحت تأثیر وجود زندگی قرار دارم و احساساتی چون عشق و جنون در من شعلهور است؛ زمانی که صبح درخشش نور به وجود میآورد، این احساسات و نگرانیها بهتدریج کنار میروند.
خاک می مالد به لب تیغش زننگ خون من
آه اگر این حرف در بزم شهیدان بگذرد
هوش مصنوعی: خاک به لبه تیغ میمالد و خون من را میریزد. آه، اگر این سخن در جمع شهیدان گفته شود.
شوق چون پا در رکاب بیقراری آورد
کاروان شبنم از ریگ بیابان بگذرد
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاق مانند راهیابی در سفر، باعث میشود که کاروان زندگی با شوق و سرزندگی از مشکلات و چالشها عبور کند.
ما سبکروحان حریف ناز مرهم نیستیم
دوست می داریم زخمی را که از جان بگذرد
هوش مصنوعی: ما آدمهای آزاد و بیپروایی هستیم که برای ناز و غم دیگران مرهمی نداریم. بلکه عشق میورزیم به کسانی که درد و زخم را تحمل کردند و جانشان را برای آن فدا کردند.
دور باشی نیست حاجت قهرمان عشق را
شیر ره وا می کند چون از نیستان بگذرد
هوش مصنوعی: اگر دور باشی، نیازی به عشق قهرمان نیست. به مانند شیر، راه را باز میکند زمانی که از نیستان عبور کند.
چشمه زمزم نمک در دیده خود ریخته است
تا مبادا غافل آن سرو خرامان بگذرد
هوش مصنوعی: چشمه زمزم اشک را در چشمان خود ریخته تا نکند غافل از عبور آن سرو زیبای خرامان شود.
اصفهان چشم جهان گر نیست صائب از چه رو
سرمه نتوانست از خاک صفاهان بگذرد؟
هوش مصنوعی: اگرچه اصفهان به عنوان چشم جهان شناخته نمیشود، اما چرا سرمهای که از خاک اصفهان گرفته شده نمیتواند فراتر از آن برود؟